احمدی نژاد که همزمان با کنفرانس شرم الشيخ در مصر، به کرمان
سفر کرده بود، دراين شهر يک سخنرانی علمی، فنی، ابرقدرتی و
اتمی کرد!
حرف های او را نه مطبوعات جدی می گيرند و پوشش چندان گسترده ای
می دهند و نه اهل حاکميت برای آن اعتبار چندانی قائل اند. اين
هر دو اشتباه است، نه به اين دليل که او حرف های انديشه شده و
دقيق می زند، بلکه به آن دليل که حرف های او شنيده هايش در
محافل فرماندهان سپاه و بيت رهبری است. به اين دليل برخی حرف
های او را اتفاقا بايد جدی گرفت، زيرا آنها که قبل از او در
محافل درسته اين حرف ها را تئوريزه شده بيان کرده اند جدی تر
از احمدی نژاد اند و تاثير گذارتر از او در سياست های عمومی
جمهوری اسلامی. بر مبنای اين ارزيابی با بيم و نگرانی بايد
برخی حرف های او را با دقت خواند و به انديشه های پشت پرده راه
برد. انديشه هائی که او چيزهائی از آن را شنيده و باندازه عقل
و دانش و فارسی که بلد است، بصورت تبليغاتی و جنجالی از دهانش
بيرون می آيد.
از جمله، او در سخنرانی کرمان خود، در جمع عده ای که بعنوان
دانشجو آنها را جمع کرده بودند تا دهن کجی هم باشد به حوادث
دانشگاهی در تهران گفت:
«ما
در متن يك تحول و حركت بزرگ،
عميق و آيندهساز قرار داريم.
مسووليتهای ما امروز بسيار
تعيينكننده است. پرچمداری و راهنمای اين حركت ايران است. جالب
است بدانيد كه يك گرايش فزاينده به سمت انديشههای ايرانی شكل گرفته و ايران به
كانون اميد ملتها
تبديل میشود و هر كس به زبانی اين امر را مطرح میكند.
مسوولان برخی كشورهای بزرگ
اخيرا از ما كمك میخواستند و میگفتند ما میفهميم ايران به
سرعت
به يك ابرقدرت
بزرگ
تبديل میشود. امروز نارضايتی عظيمی در
دنيا موج میزند و به اين كه مسائل با ساز و كار موجود حل شود
اميدی نيست. نور
اميدی تابيده است و آن هم ايران است .
من يكی از افرادی هستم كه همه جای ايران را رفتهام و از نزديك ديدهام و درباره آنها جزوه و
كتاب خواندهام. آنها(قدرتهای جهانی) میدانند اگر ايران از
اين قله(اتمی)
عبور كند بلامنازع خواهد شد و
الگوی قطعی ملتها میشود.
در مقطعی آنها از ما خواستند كه تنها
دو روز در حركتمان وقفه بيندازيم و به التماس افتادند. آنها
برای جلوگيری از اين كار پی در پی میخواهند قطعنامه صادر كنند.
من به آنها
میگويم اينقدر قطعنامه صادر كنيد تا خسته شويد. آنها در داخل
نيز كسانی را دارند كه درصدد هستند حرفهای ما را سست كنند و با پولهايشان بازار را بهم میزنند
تا بگويند اين
قطعنامهها تاثيرات منفی گذاشته است.
امروز
مستقرترين نظام
سياسی در
جهان نظام جمهوری اسلامی است در حالی كه
همه پايشان روی آب
است. اخيرا گفتند بياييد درباره مسائل
عراق مذاكره كنيم، ما هم قبول كرديم چون ايران امروز ديگر در
موضع ضعف نيست.
(احمدی نژاد
از استقرار نظام سخن می گويد، البته تنها به قاضی می رود و
راضی بر ميگردد، والا بايد پاسخ می داد اين چه استقراری است که
بی وقفه کابوس "براندازی نرم"، "انقلاب رنگی"، "انقلاب
مخملين"، "سرنوشت شوروی"، "يورش فرهنگی" و... می بيند! و اين
چه قدرتی است که با 45 ميليارد دلار واردات رسمی و 15 ميليارد
دلار واردات قاچاق روی پای خود ايستاده است و اگر واردات بنزين
آن متوقف شود به زانو در می آيد. اين چه ابرقدرتی است که
کارگران واحدهای نيمه جان توليدی آن ماههای حقوق نگرفته اند و
معلمان آن سر به عصيان گذاشتند! آنها که در محافل در بسته دور
هم می نشينند و اين حرف ها را به يکديگر تحويل می دهند و احمدی
نژاد را شير می کنند تا شنيده های خود را طوطی وارد در سخنرانی
هايش تکرار کند، خود را فريب می دهند و يا مردم را می خواهند
بفريبند؟)
|