حوزه سياست ايران در هفته گذشته از سه زن تأثير
پذيرفت که خودشان نقشی در بحران ها نداشتند. يکی معلم کلاس اول
آقای رئيس جمهور بود که به طور تصادفي(!) با ايشان ديدار کرد و
رئيس جمهور هم در يک حرکت نمادين دست معلمش را بوسيد. تصادفاً
دست های معلم با دست کش پوشيده شده بود که احتمالاً انصار حزب
الله به اين تصادف که ناشی از هوشمندی دفتر رئيس جمهور بود بی
توجه بودند و کلی سر و صدا راه انداختند که چرا احمدی نژاد دست
معلم پيرزن خودش را بوسيده؟ بخش ديگری از طرفداران رئيس جمهور
هم پاسخ دادند که سن معلم بالا بوده و اين حرف ها چيست؟ و
خلاصه دفاع از رئيس جمهور، که بغل کردن و بوسيدن دست معلم کار
صوابی است.
خانم دوم، دانشجويی بود(دختر سليمی نمين سردبير اسبق کيهان
هوائی) که در سر کلاس درس، با استادش بحث و مناظره پيدا کرده و
استاد در يک کار خلاف عرف و اخلاق – چنان چه نوشته اند – موهای
خانم دانشجو را از زير روسری درآورده است. اين کار غريب هم
باعث شد تا فضای دانشگاهها و اطراف آن با صدور بيانيه ها و
تجمعات مختلف تحت تأثير قرار گيرد.
خانم سوم ويولن زن اُکراينی بود که هر شب در سالن هتلی در شرم
الشيخ ويولن می زده ولی يک شب که ويولن زده چون يک نفر پای
شنيدن ويولن او ننشسته بوده، ناگهان سوژه خبری دنيا شده است.
وزير خارجه ی ايران، مهمترين واقعه تاريخ سياسی اخير را که
رويارويی مستقيم با وزير خارجه آمريکا بود، به خاطر لباس
نامناسب ويولن زن اُکراينی بر هم زد. در حالی که وزير خارجه هم
می توانست مثل معاون رئيس جمهور به راحتی بنشيند و ويولن را
گوش دهد و به آن لباس نامناسب که حتماً در شهرک تفريحی کنار
دريای شرم الشيخ لباس نامناسب تر هم وجود داشته، نگاه نکند؛
ولی در عوض گامی به سمت حل مشکلات ملتش بردارد. به همين راحتی
لااقل در افکار عمومی روابط دو کشور ايران و آمريکا در اين
مرحله خطرناک و سرنوشت ساز به لباس نامناسب آن خانم اُکراينی
پيوند خورد.
اين هم از نقش اين جوری زنان در سياست!
|