|
همایش "بررسی
پرونده اتمی ایران"، علیرغم همه کشاکش های امنیتی و جلوگیری از
حضور و سخنرانی دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران در
آن، سرانجام برگزار شد. این همایش در در دانشکده حقوق دانگشاه
تهران برگزار شد.
"احمد زيدآبادي" از طیف نیروهای ملی- مذهبی از جمله سخنرانان
این همایش بود که در ارتباط با پرونده هستهاي ایران و رابطه
آن با طرح خاورميانه بزرگ گفت:
«مسوولان ما سه قطعنامهاي كه عليه كشور صادر شده و ايران را
ملزم به تعليق فعاليتهاي هستهاي كرده است، ناديده
ميگيرند اما در عوض، يك سلسله اخبار مطبوعاتي بصورت تحريف
شده، برجسته ميشوند و سپس بر اساس آن ها تحليل نوشته مي شود
و روی همین تحلیل ها مسئولان تصميم ميگيرند. پرونده هستهاي
ايران به نقطه حساس خودش رسيده است و هر ثانيهاي كه پيش
ميرود، به لحظه موعود نزديك ميشود، زيرا ايران هزار و 300
سانتريفوژ در تاسيسات نطنز راهاندازي كرده است و اگر این وضع
ادامه پيدا كند، پرونده هستهاي به تعبير غربيها به نقطه
«غيرقابل بازگشت» ميرسد.
بر خلاف خبرهايي كه ميگويند غربيها خودشان را براي مذاكره
با ايران آماده ميكنند، آنها اوضاع را بسيار جدي تلقي
ميكنند. اينكه كشوري مثل هندوستان هم به چرخه سوخت هستهاي
ميرسد و هم مسلح به بمب هستهاي ميشود اما فقط در مورد
ايران چنين حساسيتي همراه با قطعنامههاي الزامآور وجود
دارد، به طرح «خاورميانه بزرگ» بازميگردد.
طرح خاورميانه بزرگ، طرحي است كه از جانب تمام دنياي غرب و حتي
كشورهاي صنعتي بر آن مهر تاييد زده شده است. اين طرح
ليبراليزهكردن منطقه و پذيرش اسرائيل با مرزهاي سال 1968
است. (مرزهای قبل از جنگ 7 روزه)
«نيكولا ساركوزي»، رئيسجمهوري جديد فرانسه، در صحبتهاي
اخيرش اشاره كرد كه كشورها و طرفهاي درگير در خاورميانه بايد
بر نفرت خود چيره شوند و مانند آنچه كه در اروپاي بعد از جنگ
شكل گرفت، يعني اتحاديه اروپا، به سمت چنين الگويي حركت كنند.
آمريكا و متحدانش اسلامگرايي سني و شيعه را مشكلي عمده در
پيادهشدن طرح خاورميانه بزرگ تلقي ميكنند و ايران هم
پيادهشدن اين طرح را مستحيلشدن در نظمي ميبيند كه
جايگاهي براي ايدئولوژي آن وجود ندارد و به نظرميرسد دو
طرف درگير در يك بازي كلان در راستاي روند جهاني شدن شده اند.
ايران ميگويد كه به عنوان يك قدرت اتمي ميخواهد چرخه سوخت
هستهاي داشته باشد و سلاح اتمي نميخواهد، اما از نظر غرب
آنچه مانع امنيت است، همان چرخه سوخت هستهاي است، زيرا پس از
رسيدن به اين چرخه، ساختن بمب اتم ديگر يك تصميم سياسي تلقي
ميشود نه فني.
دولتمردان ايران فكر ميكنند كه غرب مجبور است با آنها بسازد
و اگر نسازد، نميتواند وارد فاز ديگري شود، اما از نظر غرب
دستيابي ايران به چرخه سوخت هستهاي، پيوند خوردن يك قدرت
نظامي با يك ايدلوژي است كه ميخواهد مانع ثبات در لبنان, صلح
اسرائيل با اعراب و نفوذ بيشتر در عراق شود و حتي قدرت اول
خاورميانه باشد. در طول چند سال گذشته، ارادهاي از هر دو طرف
غربي و ايراني بوده است كه مساله هستهاي ايران از طريق
ديپلماتيك حل شود، اما پس از صدور قطعنامهها و مواضع كنوني
دولتمردان ايراني، بعيد است كه ايران و غرب به سمت حل كردن
مساله به صورت مسالمتآميز پيش بروند. ايران نسبت به قدرت
خودش ارزيابي صحيحي ندارد و در ارزيابياش از قدرت طرف مقابل
هم درست نيست. تا آنجا كه از تحليلهاي غربيها شنيده
ميشود، در صورت برخورد نظامي با ايران قرار نيست كه ايران
اشغال نظامي شود، بلكه حمله براي از بين بردن مجموعه دفاعي
ايران به ويژه توان موشكي و تخريب مراكز هستهاي است. اگر به
ايران چنين حملهاي صورت گيرد، بخشي از سرمايههاي نظامي و
سرمايهگذاري در بخش هستهاي از ميان ميرود. اگر ايران
بخواهد واكنش نشان بدهد، احتمال دارد كه آمريكا و ايران وارد
يك حملات متقابل شوند كه تصور من آن است كه در اين صورت
تاسيسات زيربنايي ما مورد هجوم قرار ميگيرد.
برخي غربيها به اين نتيجه رسيدهاند كه دولت احمدينژاد
بدنبال جنگ است كه با آن مخالفان داخلي را سركوب كند. ولي من
اعتقادي به آن ندارم، زيرا در داخل كشور اپوزيسيوني وجود ندارد
و تنها چند حزب وجود دارد كه براي رسيدن به قدرت، بايد از صافي
شوراي نگهبان عبور كنند كه البته عبور هم نميكنند و بعيد است
كه احمدينژاد بخواهد عدهاي را به اين شكل سركوب كند. مشكل
جامعه ايران، در متن جامعه است و از مخالفان و احزاب نيست و
شرايط جنگي كمكي به حل اين مشكلات نميكند. شايد تصور دولت
اين است كه جنگي در كار نخواهد بود، ولي با توجه به ابعاد قضيه
هستهاي ايران و رو در رويي دو نظام فكري و سياسي مختلف، اين
تصور درست نيست. از اين جهت به هر ميزاني كه آمريكا بخواهد
نظام مورد علاقه خود را در خاورميانه دنبال كند و ايران مواضعش
را حفظ كند، شرايط سختتر ميشود. مساله هسته اي مربوط به
همه مردم ايران است و نبايد با ساير اختلافها خلط شود. در
شرايط حاضر بايد اين مساله را از جنجال دور نگه داريم اما
نظرات خود را به طور صريح بگوييم.
|
|