درارتباط با طرح اخراج افغان های مقيم و يا پناهنده در ايران
که تحت عنوان توليد اشتغال برای ايرانی ها به اجرا گذاشته شده
نامه ای اعتراضی انتشار يافته که تاکنون شمار زيادی از شخصيت
های سياسی و فرهنگی ايران آن را امضا کرده اند. طرحی که دولت
احمدی نژاد درباره افغان ها به اجرا گذاشته شده، صرفا برای
توليد اشتغال نيست و حقيقت را به مردم نمی گويند. اين طرح، يک
طرح امنيتی است که در عالی ترين سطوح حاکميت اجرای آن ابلاغ
شده و هدف اصلی از آن آمادگی برای دوران حمله امريکا به ايران
است. با توجه به اطلاعاتی که حاکميت پيرامون طرح موج انفجارها
و ترورها، درجريان حمله امريکا و يا آستانه حمله امريکا به
ايران بدست آورده، فعلا برای تدارک مقابله با اين طرح به سراغ
افغان ها رفته است. اين اعتقاد امنيتی در جمهوری اسلامی وجود
دارد که القاعده و شبکه های اطلاعاتی امريکا و اسرائيل در نظر
دارند از ميان 2 ميليون پناهنده افغانی شبکه های انفجاری
درايران را سازمان بدهند و از تفاوت مذهبی سنی و شيعه در ميان
ايرانيان و افغان ها نيز می خواهد بهره گيری کند. ريشه های طرح
بازگرداندن و يا اخراج افغان ها از ايران عمدتا در اين مسئله
نهفته است و در واقع نوعی آمادگی جنگی است، اما آن را نمی
گويند.
بهر روی، نامه ای که در اعتراض به اين طرح تهيه و امضاء شده به
شرح زير است:
متن نامه و امضاء ها
«از نيمه سال گذشته خورشيدی که سياستهای اعلام شده دولت ايران
برای اخراج کارگران ومهاجران افغانی مقيم ايران به اجرا گذاشته
شد، روز به روز گزارشهای تاسفآورتری در اينباره به گوش
میرسد. بهويژه آنچه بسيار مايه نگرانی شده است، گزارشهايی
است که اخيراً از بهکارگيری قوه قهريه و اعمال خشونت پليس در
برخورد با کارگران و مهاجران افغان منتشر میشود. بر اين اساس
ما امضا کنندگان اين نامه يادآوری نکات زير را به طراحان و
مجريان اين سياستها لازم میدانيم:
۱ ـ اخراج مهاجران افغان در شرايطی که هنوز کشورشان دستخوش
ناآرامیهای پيامد جنگهای اخير است، و در شرايطی که هنوز
معيارهای حداقلی زندگی و امنيت در بسياری از مناطق اين کشور
متزلزل و دور از دسترس، سياستی غير انسانی و ناپذيرفتنی است.
۲ ـ توجيه چنين سياستی با توسل به اين استدلال که «نيروی کار
افغان فرصت اشتغال بیکاران ايرانی را گرفتهاند»، به اندازه
خود اين سياست غير قابل قبول است. نه تنها شواهدی چون
لايهبندی طبقاتی و تحصيلی بیکاران ايرانی در مقايسه با نوع
مشاغلی که مهاجران در آن مشغول بهکار هستند، و نيز شواهدی که
از سياستهای کلانتر اقتصادی برمیآيد، نشان از سستی اصل اين
استدلال دارد، بلکه بايد گفت حتی در صورت صحت چنين استدلالی،
راه حل در پيش گرفته شده باز هم غير انسانی و محکوم است. به
علاوه، در شرايطی که دولت اجازه تحقق سادهترين خواستهای
نيروی کار داخلی همچون شمول فراگير قانون کار و بيمههای
تامينی، و حق داشتن سنديکاهای مستقل کارگری را برای تامين
امنيت کار و جلوگيری از بیکاری نمیدهد، توسل به استدلالهايی
از آن دست که در بالا آمد بيشتر پرسش برانگيز است.
٣ ـ اجرای سياست اخراج مهاجران افغان با اعمال محدوديتهای
اجتماعی گستردهای بر ايشان همراه بوده است. از جمله اين
محدوديتها میتوان به محروميت غير انسانی اعمال شده بر کودکان
افغان برای تحصيل در ايران اشاره کرد که مدتهاست به انحاء
گوناگون پیگيری میشود. همچنين گزارشهای تاسفآوری درباره
محدوديت ارائه خدمات درمانی به مهاجران نيز وجود دارد (و
اينها همه سوای محدوديتهايی مانند عدم امکان برخورداری از
هرگونه بيمه کاری و درمانی است که مهاجران افغان از آغاز
مهاجرتشان در دهههای گذشته با آن روبهرو بودهاند). ما
قوياً بهکارگيری چنين ابزارهايی را در اجرای هر نوع سياستی
درباره مهاجران محکوم میدانيم.
۴ ـ از زمان اعلام سياستهای ياد شده متاسفانه رسانههای
وابسته به دولت به پراکندن نوعی از ادبيات نفرت عليه مهاجران
پرداختهاند که عمدتاً متضمن استدلالی است که در بند ۲ به آن
اشاره شد. گويندگان اين گفتارها اغلب با اشارههايی ناسزاگونه
افغانها را عامل جرم و جنايت در ايران میدانند؛ يا با
سوگيریهايی دور از ادب به نرخ بالای زاد و لد در ميان آنها
اشاره میکنند؛ يا به اشارههای تاريخی مغشوشی درباره دوران
سقوط سلسله صفويان میپردازند و میخواهند از اين راه تاريخی
مجعول از دشمنی ميان افغانها و ايرانیها بسازند. توسل به
چنين ادبيات مشمئز کنندهای نه تنها بسيار غيرانسانی، مذموم و
محکوم است، بلکه مايه شگفتی است که چگونه برای رسيدن به اهدافی
مقطعی و نامعلوم عدهای اجازه میيابند به تبليغ چنين گفتارهای
خطرناکی بپردازند. ما ضمن محکوميت چنين تبليغاتی که متضمن نفی
اصل برابری انسانهاست، نسبت به عواقب پيامدهای احتمالی وخيم
آنها بر روابط ميان دو ملت ايران و افغانستان نيز هشدار
میدهيم.
با توجه به همه موارد بالا، ما امضا کنندگان اين نامه خواهان
توقف طرح اخراج مهاجران افغان و رفع محدوديتها و محروميتهايی
هستيم که در راستای اجرای اين طرح اعمال میشوند. ما به مجريان
و طراحان سياستهای مورد بحث هشدار میدهيم که اعمال آنان
میتواند سوای همه سويههای غيرانسانی و غير اخلاقیاش،
پيامدهای جبرانناپذيری بر روابط ما با همسايگان افغانمان
داشته باشد. ما خواهان رفتاری برابر و انسانی با مهاجران هستيم
و بهترين سياست را در مورد آنها سياستی میدانيم که برپايه
اصول برابری همه انسانها و ملاحظه حسن همجواری با ملت
افغانستان طرح شده باشد.
۱.پيام ابوطالبی
۲.بهمن احمدی امويی
٣.نوشين احمدی خراسانی
۴.علی اخوان
۵.طيبه اخوانمقدم
۶.منصور اسانلو
۷.محسن اسدالهی
٨.نادر اسدالهی
۹.نازی اسکويی
۱۰.بهزاد اسلامی مسلم
۱۱.رشيد اسماعيلی
۱۲.ناصر اشجاری
۱٣.مسعود اعتصامی
۱۴.اميرحسين اعتمادی
۱۵.سيدرضاافراز
۱۶.روحی افسر
۱۷.مريم افشار
۱٨.نسرين افضلی
۱۹.نيما اکبرپور
۲۰.حسين اکبری
۲۱.سيفالله اکبری
۲۲.فاطمه الهوردی
۲٣.آسيه امينی
۲۴.سيد علیالنقی امينی
۲۵.علی امينی
۲۶.ستار امينی
۲۷.سيامک امينی
۲٨.شهلا انتصاری
۲۹.نيلوفر انسان
٣۰.الناز انصاری
٣۱.يونس اورنگ خديوی
٣۲.ابوالقاسم ايرانی
٣٣.محمد آشور
٣۴.سهيل آصفی
٣۵.آفام
٣۶.فرزانه آقايیپور
٣۷.بکتاش بابادی
٣٨.خسرو باقری
٣۹.ايران باقري(آزاده)
۴۰.فلامک بردايی
۴۱.مهردادبزرگ
۴۲.ژيلا بشيری
۴٣.حمدعلی بنیحسن
۴۴.ژيلا بنیيعقوب
۴۵.ترانه بنیيعقوب
۴۶.سيمين بهبهانی
۴۷.ياسر بهرامی
۴٨.بهکش بهزادی
۴۹.مسعود بهنود
۵۰.منصوره بهکيش
۵۱.کاوه بويری
۵۲.فريبرز بيانی
۵٣.حميد بیآزار
۵۴.بابک پاکزاد
۵۵.ايران پرورش
۵۶.داوود پزشک
۵۷.نورالدين پزشکی
۵٨.يوسف پژوم
۵۹.هژير پلاسچی
۶۰.وحيد پوراستاد
۶۱.حسين پوررضا
۶۲.مصطفی تنها
۶٣.فرهاد توانا
۶۴.ناهيد توسلی
۶۵.مجيد تولّايی
۶۶.سروش ثابت
۶۷.جاويد جاويدان
۶٨.حسين جاويد
۶۹.رضی جعفرزاده
۷۰.ناهيد جعفری
۷۱.پروين جلايی
۷۲.ايلناز جمشيدی
۷٣.نرگس جودکی
۷۴.اقدس چرونده
۷۵.محمد حاجیزاده
۷۶.نزهت حافظی
۷۷.همت حافظی
۷٨.منيژه حبشی
۷۹.حسين حردانی
٨۰.سهراب حسنی
٨۱.حسن حسينپور
٨۲.محبوبه حسينزاده
٨٣.عباس حسينی
٨۴.محسن حکيمی
٨۵.بهمن حميدی
٨۶.منصور حياتغيبی
٨۷.انور خامهای
٨٨.پژمان خرسند
٨۹.بهروز خوشباف
۹۰.بهنام دارايیزاده
۹۱.دارين داريوش
۹۲.مزدک دانشور
۹٣.فرهاد داوودی
۹۴.منصور درياباری
۹۵.بهرام دزکی
۹۶.پرستو دوکوهکی
۹۷.احسان دولتشاه
۹٨.صنم دولتشاهی
۹۹.فرزانه راجی
۱۰۰.ترانه راد
۱۰۱.مسعود رجايی
۱۰۲.ولی رحيمزاده
۱۰٣.نجف رحيمی
۱۰۴.محمدرضا رحيمیراد
۱۰۵.محمد رضوانيان
۱۰۶.احسان رمضانيان
۱۰۷.فريبرز رييسدانا
۱۰٨.البرز زاهدی
۱۰۹.ناصر زرافشان
۱۱۰.مجيد زربخش
۱۱۱.سيامند زند
۱۱۲.سحر سجادی
۱۱٣.حسين سرحدیزاده
۱۱۴.زهرا سرحدیزاده
۱۱۵.فاطمه سرحدیزاده
۱۱۶.مينا سری
۱۱۷.آيدا سعادت
۱۱٨.سياوش سعادتيان
۱۱۹.آصف سلطانزاده
۱۲۰.محمد سليمانی
۱۲۱.زهره سليمانی
۱۲۲.نياز سليمی
۱۲٣.علی سنبلی
۱۲۴.فرناز سيفی
۱۲۵.منصوره شجاعی
۱۲۶.عمر شريفی
۱۲۷.اسد شقاقی
۱۲٨.شايا شهوق
۱۲۹.شهرام شيدايی
۱٣۰.عالمتاج شيرازی
۱٣۱.زهرا صادقی
۱٣۲.اسماعيل صادقی
۱٣٣.سيد علی صالحی
۱٣۴.شادی صدر
۱٣۵.زهرا صفازاده
۱٣۶.ناهيد صفايی
۱٣۷.کيوان صميمی
۱٣٨.احسان صيامی
۱٣۹.رحيم صيامی
۱۴۰.زهره صيامی
۱۴۱.نسرين طاعتيان
۱۴۲.فرزانه طاهری
۱۴٣.سيامک طاهری
۱۴۴.کاظم طاهری
۱۴۵.فريدون طاهری
۱۴۶.مصطفی طاهری
۱۴۷.رضا عابد
۱۴٨.عيسی عادلی
۱۴۹.مسعود عاشوری
۱۵۰.آرش عاشورینيا
۱۵۱.پوريا عالمی
۱۵۲.فرناز عالینسب
۱۵٣.آذر عباسی
۱۵۴.باقر عباسی
۱۵۵.عبداله عرفانطلب
۱۵۶.حميدرضا عسگرینژاد
۱۵۷.احمد عشقيار
۱۵٨.مهدی عقدايی
۱۵۹.دلارام علی
۱۶۰.کافيه عليمرادی
۱۶۱.محمدعلی عمويی
۱۶۲.ليونا عيسی قليان
۱۶٣.سونيا غفاری
۱۶۴.علی فايضپور
۱۶۵.آرش فتاحی
۱۶۶.نادر فتورهچی
۱۶۷.حسين فراستخواه
۱۶٨.کاظم فرجالهی
۱۶۹.فرزاد فرحبخش
۱۷۰.حبيب فرحزادی
۱۷۱.ليلی فرهادپور
۱۷۲.فرهاد فرهادی
۱۷٣.صادق فقيرزاده
۱۷۴.ابوالفضل فلاح
۱۷۵.فرح قادرنيا
۱۷۶.سيامک قاسمی
۱۷۷.سعيد قاسمینژاد
۱۷٨.حسين قاضيان
۱۷۹.لاله قدکپور
۱٨۰.فرشين کاظمینيا
۱٨۱.پريسا کاکايی
۱٨۲.عليرضا کرمانی
۱٨٣.روزبه کريمیزاده
۱٨۴.نوشين کشاورزنيا
۱٨۵.ايرج کيا
۱٨۶.منيژه گازرانی
۱٨۷.گلبرگ طريقت صابر
۱٨٨.نيلوفر گلکار
۱٨۹.جواد لگزيان
۱۹۰.محسن مالجو
۱۹۱.احسان محبوب
۱۹۲.عفت محبوب
۱۹٣.مريم محبوب
۱۹۴.امير حسين محمدیفرد
۱۹۵.عباس مخبر
۱۹۶.ياسر مختاری
۱۹۷.ابراهيم مددی
۱۹٨.مجيد مددی
۱۹۹.رضا مرادیاسپيلی
۲۰۰.حسن مرتضوی
۲۰۱.حنيف مزروعی
۲۰۲.علی معظمی
۲۰٣.مجيد ملکی
۲۰۴.جواد موسوی خوزستانی
۲۰۵.بيژن موميوند
۲۰۶.ناهيد ميرحاج
۲۰۷.جادی ميرميرانی
۲۰٨.الناز ناطقی
۲۰۹.آرش ناطقی
۲۱۰.نيما نامداری
۲۱۱. تارا نجد احمدی
۲۱۲.يداله نجفی
۲۱٣.فرشيده نسرين
۲۱۴.ناصر نصرالهی
۲۱۵.ارشيا نوری
۲۱۶.حسن نيکبخت
۲۱۷.سعيد نيکويی
۲۱٨.مريم وزيری پاشکام
۲۱۹.ميرمحمود يگانلی
۲۲۰.مهرزاد غنی پور
۲۲۱.محمد رضا حدادی
۲۲۲.ايمان پاک نهاد
۲۲٣.سحر افاضلي |