ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

مذاکره
ايران چه می خواهد
امريکا چه می دهد
عباس عبدی

 
 
 
 
 

بالاخره پس از چند دهه تابوی مذاكره با ايالات متحده شكسته شد ... انتظار می‌رود كه گفتگوهای اوليه به خط و نشان كشيدن بگذرد، اما فرض كنيم كه قرار باشد دو طرف، مذاكره‌ای واقعی را در دستور كار قرار دهند. در اين صورت بايد ديد موضوعات مورد اختلاف چيست؟ در كدام موضوع طرفين می‌توانند سازش كنند و در كدام بايد عقب‌نشينی كرده و بجای اين عقب‌نشينی در موضوع ديگر امتيازی كسب كنند؟

در حال حاضر اهم اختلافات ايران و ايالات متحده حداقل بر روی كاغذ موارد زير است.

ـ پرونده هسته‌اي

ـ لبنان و فلسطين

ـ تروريسم (عراق و افغانستان و...)

ـ حقوق بشر

ايالات متحده با چنين مواردی از اختلاف، اقداماتی را عليه دولت ايران به عمل می‌آورد، از جمله: تحريم‌های مستقيم ايالات متحده در تمام زمينه‌ها بويژه صنعت نفت، تصويب قطعنامه‌های متعدد شورای امنيت عليه ايران، فشار به كشورهای ديگر برای محدود كردن روابط با ايران، تهديد به حمله نظامی، فشار به هم‌پيمانان دولت ايران و...

علی‌رغم اين اختلافات مواضع مشترك هم ميان دو كشور كم نيست. قبلاً در قضايای بوسنی و پيش از آن افغانستان، طرفين همراه بودند، سپس در حمله به افغانستان و عراق نيز اين همسويی منافع بيشتر خود را نشان داد. حال بايد ديد كه در كدام يك از موارد مذكور امكان مصالحه وجود دارد. يعنی در كدام موارد يكی از طرفين می‌تواند امتيازی بدهد و در جای ديگری مابه‌ازای آن را دريافت كند، تا از اين طريق از تشنج روابط ميان طرفين كاسته شود.

الف‌ـ هسته‌اي

بحران پرونده هسته‌ای برای آمريكا به گونه‌ای شده است كه از يك سو دولت ايران را به شورای امنيت برده و دو قطعنامه هم عليه ايران صادر كرده ، و نوعی اجماع جهانی هم عليه ايران ايجاد كرده است و به همين دليل كوتاه آمدن آنان از دو حيث برايشان ايجاد مشكل می‌كند. اول از اين جهت كه آمريكا بابت هزينه‌هايی كه به ايران تحميل می‌كند، هزينه زيادی نمی‌پردازد، زيرا جامعه جهانی درگير اين مسأله شده است و دليلی ندارد كه از اين موضع عقب‌نشينی كند. دوم اينكه هرگونه عقب‌نشينی در اين زمينه موجب اخلال در اجماع ايجاد شده عليه دولت ايران می‌شود، و در اين صورت نه تنها ديگر نمی‌توان اين اجماع را ايجاد كرد، بلكه كليت ادعاهای غرب در اين مورد و موارد مشابه با چالش و بحران مواجه خواهد شد. البته ايالات متحده می‌تواند روند تحريم‌های شورای امنيت را كند يا محدود كند، اما توافق بر اين موضوع از يك سو ضمانت اجرا ندارد، و از سوی ديگر مستلزم دور زدن شورای امنيت است كه در نهايت احتمال آن كم است.

البته ايالات متحده می‌تواند با اين توجيه كه در حال مذاكره با ايران است اقدامات بعدی را به عقب بياندازد. ولی اين كار را به صورت نامحدود انجام نخواهد داد.

ب‌ـ لبنان و فلسطين

در قضيه فلسطين و لبنان، راهی برای عقب‌نشينی ايالات متحده متصور نيست، زيرا از يك سو حاضر نيستند برای دخالت دولت ايران در امور منطقه‌ای حقی قايل شوند، (برخلاف آنكه در نظام دوقطبی چنين حقی را برای شوروی كمابيش قائل بودند) و از سوی ديگر عقب‌نشينی در برابر متحدان منطقه‌ای‌اش هزينه‌های زيادی را به ايالات متحده تحميل می‌كند كه معلوم نيست با هيچ مابه‌ازايی در مذاكره با دولت ايران قابل جبران باشد. بطور كلی تصور می‌شود كه ايالات متحده حاضر به تعديل سياست‌های فرامنطقه‌ای خود در برابر ايران نيست. البته توافقات موردی درباره مسايلی چون وضعيت حزب‌ا... و لبنان يا دادگاه بين‌المللی رفيق حريری و امثالهم قابل تصور است، اما به علت احتمال بسيار اندك بهتر است آنها را نيز ناديده گرفت.

ج‌ـ تروريسم (عراق و افغانستان و...)

مسايل ميان ايران و ايالات متحده در عراق،از نظر ايالات متحده در ذيل عنوان حمايت از تروريسم طبقه‌بندی می‌شود، در اين زمينه برخلاف دو مورد قبلی، عدم شفافيت حاكم است. در واقع آنها اتهاماتی را عليه ايران می‌زنند و ايران نيز رد می‌كند، اما در هر حال فرض آنان اين است كه ايران می‌تواند به كمك تأمين امنيت در عراق (كه به نفع آمريكاست) بيايد. اما ايالات متحده چه كاری به نفع ايران می‌تواند انجام دهد؟ اگر بخواهيم صريح باشيم بايد گفت هيچ، مگر آزادی پنج نفر افراد دستگير شده. چرا هيچ؟ زيرا حداكثر كاری كه ايالات متحده می‌توانسته به نفع ايران انجام دهد، انجام داده، سقوط صدام و برقراری يك حكومت شيعی ـ كردی مهم‌ترين كار به نفع ايران است كه در مخيله دولت ايران می‌توانست بگنجد.

شايد برخی تصور كنند كه ايالات متحده می‌تواند با خروج خود از عراق به نفع ايران عمل كند. در حالی كه بايد گفت مواضع رسمی دولت ايران مبنی بر درخواست خروج آمريكايی‌های از عراق مثل نذر روغن ريخته برای امامزاده است. چون می‌دانند آنها خارج نمی‌شوند، چنين خواسته‌ای را مطرح می‌كنند، در حالی كه خروج آمريكا از عراق بزرگ‌ترين خطر را برای ايران (حتی بيش از خطری که برای عراق دارد) دارد، زيرا مسئوليت كليه اوضاع عراق را متوجه ايران خواهد كرد و ايران را در گرداب وحشتناكی هم در عراق و هم در جهان عرب و اسلام فرو خواهد برد. ايالات متحده فعلاً و بطور نسبی نقش ضربه‌گيری برای ايران را در عراق بازی می‌كند.

اوضاع افغانستان و حضور آمريكايی‌های در آنجا هم از حيث منافع ايران كمابيش مشابه عراق است و هيچ نيرويی ايرانی خواهان خروج يا محدود شدن آنها نخواهد بود.

دـ حقوق بشر

درباره حقوق بشر، ايالات متحده می‌تواند و سازش كند، به شرطی كه در جاهای ديگر امتيازاتی را كسب كند، اما مشكل اينجاست كه ضمانت دادن در اين مورد چندان امكان‌پذير نيست، چرا كه رسمی نخواهد بود، بويژه كه دولت ايران هم برای خود كسر شأن می‌داند كه در اين زمينه خواهان تعديل موضع ايالات متحده شود.

بنابراين ايالات متحده در چند زمينه زير می‌تواند از خود انعطاف نشان دهد.

ـ آزاد كردن افراد ايرانی دستگير شده و حل مشکل معاون سابق وزير دفاع و نيز پرونده يک ديپلمات پيشين ايران در لندن.

ـ كم كردن سرعت و دامنه قطعنامه‌های تحريم شورای امنيت عليه ايران.

ـ كم كردن دامنه تحريم‌های ايالات متحده عليه ايران بويژه در حوزه نفت و گاز.

 

هر سه مورد از نظر دولت ايران اقداماتی نسيه است و هر آن ممكن است در دولت فعلی يا بعدی ايالات متحده تجديدنظر شود، بويژه آنكه اين موارد را نمی‌توان بصورت قرارداد نوشت و امضا كرد؟ بلكه اينها تعهدات شفاهی است. در مقابل درخواست‌هايی كه از ايران دارند، توقف غنی‌سازی، قطع كمك به افراد و گروه‌های عراقی، تغيير مواضع در خاورميانه و پيوستن به روند صلح خاورميانه يا حداقل مخالفت نكردن با آن و بالاخره در مراحل بعد انجام اصلاحات در وضعيت حقوق بشر و دموكراسی در ايران است. تصور نمی‌كنم كه دولت ايران بجز مسأله عراق در زمينه ديگر آمادگی دادن امتيازی باشد. حتی در مورد عراق هم اگر توافقی صورت گيرد، كه نتيجه‌اش بهبود اوضاع امنيتی و محدود شدن گروه‌های اهل سنت باشد، اين مسأله برای ايران در جهان اسلام و دنيای عرب آثار سويی خواهد داشت.

تصور كلی من اين است كه هر دو طرف به صورت كاملاً تاكتيكی وارد اين ماجرا شده‌اند، اما طرف ايرانی از همان ابتدا و در نزد هواداران متعصب خود چيز مهمي(مذاکره با امريکا) را برای ورود به اين مذاكرات از دست داده كه تصور تأمين دوباره آن تا حدی مشكل است.

ايران در پی کاهش فشارهای ناشی از قطعنامه بعدی است و آمريکا نيز در پی تخفيف بحران عراق و به دست آوردن فرصت برای افزايش فشار بيشتر به حکومت ايران است.