ديدگاه‌ها

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

رفتن ملوان ها
به معنای آمدن
خوش بينی نيست!

محمدجوادروح

 
 
 
 
 

آيا بايد از اقدام دولت ايران در آزادی ملوان‌های انگليسی استقبال کرد؟ پاسخی که به اين پرسش داده می‌شود، عموما مثبت است؛ اما به‌نظر می‌رسد اين پاسخ مثبت بدون «اما و اگرها» ی حاشيه‌ای آن، ناقص و بيش از حد خوش‌بينانه خواهد بود. اين، واقعيتی است که در طی روزهای گذشته از پس آزادی ملوان‌ها نيز خودنمايی کرده‌است.

اما چرا بايد از آزادی ملوان‌ها استقبال کرد و البته اماواگرهای مربوط به اين «استقبال مشروط» چيست؟ فکر می‌کنم تنها دليلی که برای استقبال از آزادی ملوان‌ها می توان اقامه کرد، «جلوگيری از ورود به يک بحران تازه» است. همان طور که صاحبنظران اشاره کرده‌اند، بسياری از جنگ‌های خانمانسوز تاريخ (و بويژه معاصر) نتيجه اتفاقاتی کوچک بوده که اگر آن اتفاقات رخ نمی‌داد، شايد آن جنگ‌ها واقع نمی‌شد.

البته من شخصا چنين نگاهی را به رخدادهای تاريخی نمی‌پذيرم و فکر می‌کنم قطعا انبارهای باروتی که با چنين جرقه‌هايی منفجر می‌شوند، استعداد توليد جرقه‌های ديگر را نيز دارند و اگر آن اتفاقات کوچک رخ نمی‌داد، اتفاقات کوچک ديگری «بهانه‌آفرين» می‌شد. با اين حال، منطق حکومت‌داری آن است که اجازه داده نشود، اتفاقات کوچک به بحران‌های بزرگ بيانجامد؛ چنانکه آمريکا و شوروی توانستند سال‌ها از گرم‌شدن جنگ سرد ميان دوطرف جلوگيری کنند.

در مورد اخير هم، طولانی‌شدن ماجرا می توانست کشور را به دام بحرانی فرساينده بکشاند و از اين‌رو، عقلانيتی که فراتر از احساسات به حل ماجرا انجاميد، ستودنی است. با اين حال، اين ستايش و استقبال بشدت مشروط است. اصلی‌ترين شرط آن است که عقلانيت شکل گرفته در ماجرا، از «اتفاقی موردی" به «رويه‌ای راهبردی" تبديل شود.

دقيقا اطلاعی در دست نيست که تصميم اعلام‌شده از سوی احمدی‌نژاد، با اعمال نفوذ و تصميم‌سازی کدام طيف از نيروهای حاضر در حاکميت اتخاذ شده‌است؟ روشن نيست که نقش عامل خارجی و تهديدهای واقعی بيرونی (فراتر از بيانيه‌ها و سخنرانی‌ها و ضرب‌الاجل‌ها) چه بوده و مذاکرات در چه حوزه‌ای و چه سطحی صورت گرفته است؟ آيا اتفاقات رخ‌داده همان است که برادر حسين تعريف می‌کند و يا مسايل ديگری در بين بوده‌است؟

در همين چارچوب، بحثی جدی‌تر مطرح می‌شود و آن اين است که برخورد ايران با ملوانان انگليسی به چه دليل صورت گرفت؟ آيا صرف مساله «تجاوز به حريم دريايی ايران» مطرح بود و يا آنکه اين ماجرا را بايد در چارچوب بحران کلان‌تر موجود ميان ايران و قدرت‌های جهانی بويژه مساله هسته‌ای و ناآرامی های منطقه ديد؟

اگر بازداشت ملوان‌ها صرفا اقدامی اتفاقی و در جهت دفاع در برابر تجاوز خارجی بوده باشد، آزادی آنها گرچه در ظاهر اقدامی از روی ضعف و در تقابل با تبليغات گسترده رسمی است، اما در عمل استفاده از يک اتفاق برای نشان دادن وجهه‌ای مصالحه جويانه از مجموعه نظام جمهوری اسلامی است. از اين زاويه، حتی سپردن مسؤوليت اعلام موضوع به احمدی‌نژاد (بعنوان نماد تنش‌زايی در روابط خارجی ايران)، يک رويکرد مثبت تبليغاتی است.

اما اگر حالت دوم درست باشد و فرض کنيم که بازداشت ملوانان (آن هم همزمان با صدور دومين قطعنامه شورای امنيت عليه فعاليت‌های هسته‌ای دولت ايران) اقدامی ستيزه‌جويانه در چارچوب بحران خارجی ايران بوده، آنگاه صورت مساله فرق خواهد کرد و فرآيند بازداشت و آزادی ملوان‌ها بعنوان نوعی «نمايش قدرت» قابل تحليل خواهد بود؛ گرچه طراحان اين نمايش، نتوانستند و يا (به احتمال قوی‌تر) نخواستند آن را تا پرده آخر ادامه دهند. اگر اين فرض را بپذيريم، می‌توان انتظار نمايش‌هايی ديگر را داشت و تقويت رويکردهای نظامی در سياست خارجی حاکم را پيش‌بينی کرد.
از اين زاويه است که معتقدم شايسته‌است در استقبال از آزادی ملوانان با احتياط برخورد کرد و با خوش‌بينی بيش از حد، ماجرايی را که احتمال دارد در واقعيت «تستی برای تنش‌زايی‌های بعدی" باشد، بعنوان نشانه تغيير رويکرد جناح حاکم در عرصه سياست خارجی تعبير نکنيم.