آنچه می خوانید خلاصه مصاحبه محمد صادق زمانی با عزت الله
سحابی است که از روی وبلاگ وی بنام "انارترش" برگرفته ایم.
مهندس عزت الله سحابی سخنگوی شورای ملی مذهبی های ایران در
دفتر کار وی گفتگو کرده است. بسیار از اعضای این شورا تاکنون
حمایت خود را از محمد خاتمی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری
اعلام کرده اند. اما هنوز هستند کسانی در شورای ملی مذهبیها
که اعتقاد به معرفی یک کاندیدای مستقل دارند و نظرشان روی خود
عزت الله سحابی است.
سحابی میگوید: «نمیخواهم در برابر کاندیدای اصلاحطلبان دکان
بزنم».
سحابی دراین مصاحبه گفته است: ما تکلیفان را با نظام و اصل
جمهوری اسلامی مشخص کردهایم . من برانداز نظام نیستم نه به
دلیل اینکه در نظام هیچ اشکالی نمیبینم، بلکه به این خاطر که
اندک فتوری در اقتدار حکومتی ایران باعث آشوب و بلوا از اطراف
و اکناف میشود. تنوع قومی موجود در ایران به گونهای است که
نبود یک حکومت مرکزی مقتدر باعث هرج و مرج در کشور میشود.
فروپاشی و یا تضعیف حکومت مرکزی مساوی است با فروپاشی ایران و
ما از این منظر، شدیداً مخالف تضعیف پایههای حکومت هستیم.
معتقد به شرکت در انتخابات هستم، حتی اگر سی مرتبه هم شکست
بخوریم شاید مرتبه سی و یکم پیروز باشیم. به هیچ وجه، تحریم
انتخابات و یا قهر با آن را شایسته نمیدانم.
ایران در حکم یک ظرف است که محتوای آن میتواند مذهب باشد،
مارکسیسم باشد، لیبرالیسم باشد و یا هر چیز دیگری. این ظرف اگر
نباشد و یا سست باشد هر محتوایی داشته باشد پخش هواست. لذا من
با آنکه هیچ وقت ناسیونالیست نبودهام اما ایران را یک ظرف
میدانم که اگر نباشد و یا ضعیف باشد همه بر آن مسلط میشوند؛
ایران را به مذهب اولویت میدهم. مذهبم را هم تا به حالا حفظ
کردهام.
من
تا آغاز انقلاب به عنوان یک چپگرا شناخته میشدم و حتی برخی
چپگراییهای قبل از انقلاب را به بنده نسبت میدهند و ما را
با فحشها و لعنتهایشان مورد عنایت قرار میدهند. دوستان
موتلفه از این دسته هستند که به ما بد و بیراه میگویند. اما
بنده چپ به معنای سوسیالیست و نفی سرمایه نیستم. من چپگرای
واقعبین هستم و در حال حاضر از نظر اقتصادی به «سوسیال
دموکراسی» معتقدم. سوسیال دموکراسی، سوسیالیسم و عدالت
اجتماعی را به عنوان یک اصل میخواهد اما در یک بستر
دموکراتیک.
فعالیت اتمی
ما در سال 85 بیانیهای داریم با عنوان "پیرامون حقوق مسلم
ایران". در این بیانیه از همان آغاز تاکید کرده بودیم که
انرژی هستهای صلحآمیز جزء حقوق همه ملتها است و ملت ایران
هم حق دارد انرژی هستهای صلحآمیز داشته باشد. اما معتقدیم
دولت باید تمام حقوق ملت را که در قانون اساسی آمده است به
رسمیت بشناسد و به آنها احترام بگذارد. متاسفانه برخی با پنهان
شدن در پشت برخی اصول قانون اساسی، حقوق مسلم ملت را نادیده
میگیرند و برخلاف قانون اساسی که میگوید ماهیت جمهوری اسلامی
بر اساس نفی هر گونه استبداد و انحصار استوار است، کاملاً با
مسائل به صورت انحصاری برخورد میکنند.
از نظر شخص من آقای موسوی از نظر مالی، سیاسی و اخلاقی بسیار
آدم سالمی است.
یادم میآید در زمان نخستوزیری آقای موسوی، پدر بنده به همراه
مهندس بازرگان، ابراهیم یزدی، صباغیان و توسلی برای شب سالگرد
آیتالله طالقانی به بهشت زهرا میروند، اما عدهای افراد مسلح
که بعدها فهمیدیم با بازاریها هماهنگ بودهاند اینها را
میدزدند و بعد از بستن چشمهایشان آنها را به خرابههای
کهریزک می برند و سه ساعت تمام اینها را رو به دیوار سرپا نگه
میدارند و بعد از توهینها و تهدیدهای زیاد از بیخ گوش
اینها تیر شلیک میکنند. بعد هم آنها را در آن بیابان رها
میکنند و میروند.
آقای مهندس موسوی، سیدعطاءالله مهاجرانی را فرستاد منزل پدر
بنده و عذرخواهی کرد. اما با این حال معتقدم که مهندس موسوی به
اندازه خاتمی وجهه ندارد و هنوز به نظر خیلیها او طرفدار
اقتصاد دولتی است.
قطعاً در افکار آقای موسوی هم تغییراتی پیدا شده است. حتی خود
من معتقدم که
اگر دولتی ترکیبی
از خاتمی و میرحسین شکل بگیرد خیلی خوب است. اما بعید می دانم
چنین شود.
من به خود آقای خاتمی هم گفتهام که برای ایشان حفظ نظام در
اولویت قرار دارد نه حفظ ایران. مثلاً ایشان در زمان ریاست
جمهوریشان روزهای دوشنبه به مدت 4 سال با رهبری بحث و گفتگو
میکردند اما آقای خاتمی از این جلسه که بیرون میآمد هیچ حرفی
نمیزد و مسائلی را که بین ایشان و آیتالله خامنهای مطرح شده
بود به مردم نمیگفت در حالی که من معتقدم گفتن این مسائل به
مردم باعث تقویت پایههای نظام میشود.
البته
طرز گفتن این مسائل مهم است؛ من خودم هم هیچ وقت موافق آشوب و
تحریک مردم نیستم. آقای خاتمی در برابر برخی از مسئولان نظام
رودربایستی دارد. |