|
هفته دوم اسفند ماه، با اعلام نتایج کنفرانس
شرم الشیخ در مصر پایان یافت. عربستان سعودی تمام کشورهای
منطقه را به اتحاد علیه ایران فراخواند و وزیر خارجه امریکا
"هیلاری کلینتون" برای نخستین بار از شخص علی خامنه ای رهبر
جمهوری اسلامی خواست که در امور منطقه مداخله نکند. این سخن
وزیر خارجه جدید امریکا، نتیجه همان سیاستی است که مشاوران
اوباما پیش از انتخابات امریکا و بعنوان رویکرد او در صورت
پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا ذکر کرده بودند:
مذاکره با ایران اما با دو فرد و گروه که قدرت را در اختیار
دارند. رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه!
سخنان وزیرخارجه امریکا و موضع گیری وزیر
خارجه عربستان سعودی برای دعوت اعراب منطقه به مقابله متحد با
ایران، چنان غافلگیر کننده بود که بیانیه تکراری شورای همکاری
خلیج فارس مبنی بر سلب مالکیت سه جزیره ایرانی تنب بزرگ و کوچک
و ابوموسی کم اهمیت جلوه کرد!
در فاصله آخرین روز هفته گذشته و نخستین روز
هفته جدید، هاشمی رفسنجانی و یک هیات پرشمار از سیاسیون و اهل
بیت که او را همراهی می کردند راهی عراق شد و مورد استقبال
رئیس جمهور عراق قرار گرفت. دو رویداد این سفر تاکنون برجسته
شده است. نخست ملاقات هاشمی رفسنجانی با آیت الله
سیستانی و همزمان با آن، اعلام خبر حادثه رانندگی فرزند و برخی
اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی در این سفر! تاکنون اعلام نشده
که انگیزه واقعی هاشمی
رفسنجانی از سفر به بغداد چه بوده است. هر انگیزه ای چنین سفری
را در دستور کار او قرار داده باشد، زیارت عتبات در لیست واقعی
این انگیزه ها نبوده است!
هنوز هاشمی رفسنجانی در سفر عراق بود که رهبر
جمهوری اسلامی شتابزده یک کنفرانس برای غزه در تهران تشکیل داد
تا هم ضرب کنفرانس شرم الشیخ را بگیرد و هم آبی پاشیده باشد
پشت سر هاشمی رفسنجانی در سفر به عراق. رهبر جمهوری اسلامی
برای این دو هدف، خود به میدان آمد و پس از سالها قدم رنجه
کرده و در یک کنفرانس سخنرانی کرد. حضور او در کنفرانس غزه،
علاوه بر این که دست پاچگی از رویدادهای منطقه ای را نشان داد،
نمایش دیگری نیز بود. این که سیاست های علی خامنه ای دچار چنان
انزوائی در حاکمیت شده که او دیگر کسی را ندارد که جلو
بیاندازد و خود در بیت رهبری بنشیند تا به دیدارش بروند. حرف
هائی که او با چهره ای خسته و عصبی زد، حرف‌هائی جدا از حرف
های احمدی نژاد در 4 سال گذشته نبود و این سخنان نشان داد که
آنچه احمدی نژاد می گوید و می کند در همآهنگی با شخص رهبر است.
علی خامنه ای سالها پیش یاسرعرفات را خائن خوانده بود.
کنفرانس غزه در تهران، پاسخی بود که رهبر به
کنفرانس غزه در شرم الشیخ خواست بدهد. و توصیه وزیر خارجه
امریکا به رهبر جمهوری اسلامی برای عدم مداخله در امور منطقه
پاسخی بود به وی. کنفرانس غزه در تهران و ظاهر شدن رهبر در آن،
در عین حال نشان داد که دیگر اعتباری برای رئیس دولت و حرف ها
و سخنان تبلیغاتی او و فرماندهان سپاه باقی نمانده و به همین
دلیل رهبر خود ورود به صحنه کرد تا حرف های آنها را این بار
خود بزند.
در داخل کشور، سخنان علی خامنه ای در کنفرانس
غزه در تهران، بیش از آنکه سخنانی در جهت تاثیر گذاری روی
سیاست خارجی ارزیابی شود، ورود به میدان رهبر برای تاثیر گذاری
روی انتخابات ریاست جمهوری ارزیابی شد. یعنی تشدید تنش های
خارجی برای تاثیر گذاری روی انتخابات و تحولات داخلی. کاری که
او در جریان آخرین انتخابات مجلس خبرگان و به بهانه آماده باش
جنگی در خراسان و علیه طالبان کرد و خود بعنوان فرمانده جنگی
در هفته های آستانه آن انتخابات به خراسان و جبهه جنگ خیالی
رفت.
آن توصیه محمد خاتمی در سخنرانی شیراز که از
رهبر خواست تا (به شورای نگهبان و بسیج و سپاه) توصیه کند رای
مردم را در انتخابات آینده محترم بشمارند، در برابر ورودی است
که رهبر به انتخابات کرده است.( سخنان خاتمی در شیراز را در
همین شماره پیک نت می خوانید)
آنچه که هاشمی در دیدار با نماینده مجلس و...
گفته روی دیگر سکه سخنرانی خاتمی در شیراز است. ( این سخنان را
نیز درهمین شماره پیک نت می خوانید)
اعلام محاکمه عمرالبشیر حاکم کشور سودان که
بعنوان رهبری اسلام پناه سالها مورد حمایت پولی و نظامی جمهوری
اسلامی بود باتهام نسل کشی و فساد مالی، یگانه اقدام برای
پراکنده کردن متحدان جمهوری اسلامی در منطقه نیست. در شرم
الشیخ تصمیم جدی دیگری برای پیوند زدن سوریه به جبهه اعراب
گرفته شد و هیاتی برای مذاکره با سوریه تعیین شد. عراق هم بی
دعوت اما بی سرو صدا به این جبهه نزدیک شده است. مانده است
حماس که ریشش در گروه گذرگاهی است که کلیدش در دست مصر است و
لبنان که جنوب آن از حاکمیت مطلق حزب الله بر آن خارج شده است.
اعزام فوری یک هیات با چمدان های حاوی دلارهای نفتی برای نجات
عمرالبشیر به سودان نیز بعید است گشایشی در شکست سیاست نظامی
رهبر و فرماندهان سپاه و دولت نیمه نظامی او بوجود آورد.
وضع و موقعیت ایران در عربستان سعودی چنان
وخیم است که احمد خاتمی جانشین احتمالی احمد جنتی در شورای
نگهبان در نماز جمعه دیروز تهران خواهان لغو حج عمره شد.
و هفته با اخبار مربوط به سفر یک روزه و
شتابزده احمدی نژاد به "ارومیه" و همچنین گشایش کنگره خانه
کارگر در تهران آغاز شد. خبرنگار عراقی با پرت کردن لنگه کفش
برای بوش، مدل و نمونه ای از استقبال و بدرقه را یاد ایرانی ها
داده که در جریان سفر احمدی نژاد به کار گرفته شد. (خبرش را در
همین شماره پیک نت می خوانید). اما کنگره خانه کارگر. پیام
میرحسین موسوی به این کنگره باندازه سخنرانی ابوالقاسم سرحدی
زاده وزیر کار دولت او معنا دار بود. سرحدی زده از کارگران
خواست که وارد میدان سیاست شوند تا بتوانند حق خود را بگیرند.
این دعوت او از کارگران ایران که شمار آنان را 3 میلیون تن
اعلام کرد كه به همراه خانواده های خود یعنی آرائی بین 6 تا 10
میلیون. پیام میرحسین موسوی خطاب به این آراء بود. در واقع،
هفته آغاز شد با سفر خاتمی به شیراز و پخش اخبار مربوط به آن و
همچنین کنگره خانه کارگر و دو سخنرانی و پیامی که در آن خواند
شد.
برگ دیگری از آخرین هفته های سال 1387 ورق
خورد و صفحه سفیدی باز شد تا از امروز تا 6 روز دیگر، وقایع
مهم سیاسی و اقتصادی ایران بحران زده و ملتهب در آن ثبت شود. |
