پیرامون فیلتر شدن سایت "عراقی نو" توسط ایران، این نکات را
نوشتم که امیدوارم منتشر کنید:
این نشریه طرفدار نوعی از شیعه است که در میان جریانات
رسمی شیعه در ایران تقریبا مشابه آنرا نداریم (البته به
نوعی انجمن حجتیه را می توان با این جریان مقایسه کرد).
از لحاظ نظری، با حفظ انقلابیگری ظاهری در تلاش ساختن
آلترناتیوی درمقابل اسلام آیت الله خمینی، شریعتی و یا مطهری
است.
محور فعالیت سیاسی اش همانطور که از نام آن پیداست، حمایت از
عراقی نو می باشد، که با حمله آمریکا و حذف صدام آغاز شده است
و باید علاوه بر تعارفات روز یعنی آبادانی و پیشرفت، دارای سه
مشخصه زیر نیز باشد:
1- عراقی شیعه و سنی ستیز. ( آنقدر مقاله و مطلب علیه سنی ها
در صفحات این نشریه وجود دارد، که احتیاج به نمونه آوردن
نیست. )
2- عراقی با ناسیونالیسم عربی و ضد ایرانی ( به همین دلیل به
زبان فارسی است و نه عربی.)
3- عراقی بدون مشکل اساسی با غرب و حتی با غربگرایی،
حتی به نوعی همدردی با کلیسا!
این سه محوردرواقع به روز شده همان سیاستی است که صد سال پیش
(قبل از شروع جنگ بین الملل اول) در منطقه عرب نشین در عثمانی
آن زمان، جریانی سنی- وهابی، شدیدا قشری و مرتجع به رهبری
خاندان "فهد" تحت حمایت و هدایت دولت فخیمه پیش برده می شد.
آنها هم شدیدا ضد دولت عثمانی آن زمان بودند، با شیعه ها که
هیچ با سنی های دیگر هم مرتب جنگ و دعوا داشتند. هدف اصلی
تضعیف دولت مرکزی عثمانی و تبدیل آن به کشور های کوچک بود که
عاقبت خاندان فهد پادشاه شد و فرزند ناخلفش هم همان اسرائیل
است. (و البته خود این سیاست نیز در طی صد سال قبل ترش در
هندوستان تجربه و آموخته شده بود)
هدایت و پیش برد آن خط مشی در منطقه به عهده دو نفر بود. یک
برادر مهندسی، که بعدها به "لرنس عربستان" معروفش کردند (
مسئول شاخه خاورمیانه تشکیلاتی بود که بعدها به
MI6
تبدیل شد) و به طور همزمان خواهری باستان شناس که در همان
سالها به "زن فولادین" معروف بود (چون پدرش صاحب بزرگترین
کارخانه های فولاد سازی انگلستان بود. نام اصلی این خانم را
اکنون به خاطر ندارم). این دو نفر حوالی جنگ بین الملل اول
باهم ازدواج کردند تا کار دولت فخیمه در این مورد یک کاسه شود.
در طی جنگ بیشترین فعالیت این برادر "گرا" دادن به "فهد" بود،
تا خطوط راه آهنی را که آلمان ها از ترکیه به بصره و همین
طور از ترکیه به مکه کشیده بودند، منفجر کند. آلمان ها مرتب
تعمیر می کردند و برداران خاندان فهد منفجر. نه اینکه آلمان ها
دلشان به حال مسلمانها و یا عثمانی سوخته بود، بلکه به علت
همین انفجارها در خطوط ترکیه- بصره، بود که انگستان توانست،
نیروهایش را بدون درد سر در بندر بصره پیاده کند و تا آلمان و
عثمانی ها بخواهند به آنجا نیرو برسانند، بصره خورده شده بود.
همچنين اولین نیروهای نظامی عثمانی به نزدیکی سواحل کانال سوئز
نیز با همین قطارها به منطقه رسید. ولی نیروی کمکی و عقبه آن
به علت این انفجارها درمسیر خط اهن، به گل نشست و برادران
انگلیسی توانستند کانال سوئز و حوالی آنرا نیز ملا خور کنند.
"عراق نو" رابطه ای با آیت الله سیستانی نباید داشته باشد و
رسما هیچ پیوندی بین این دو وجود ندارد. خود "عراق نو" نیز تا
آنجا که من مطلع هستم، چنین ادعایی نکرده است. تا به حال حتی
ندیده ام که این نشریه، ادعای نمایندگی شیعیان عراق را،
داشته باشد. با مقتدا با صدر هیچ میانه خوبی ندارد، و سعی می
کند وی را مطرح نکند. با آیت الله حکیم کج دار و مریز برخورد
می کند و همانند برخورد به آیت الله سیستانی فقط وقتی به آنها
مراجعه می کند که در اعتراض به تعرض علیه شیعیان عراق چیزی
گفته باشند. در برخی موارد حتی اختلاف نظر عیان و اشکار داشته
اند. مانند بمباران غزه.
از انجا که آیت الله سیستانی، بین علمای شیعه دارای جایگاه
خاص و کم نظیری است، پر واضح است که هر جریانی سعی خواهد کرد،
خود را به ایشان نزدیک نشان دهد. تا جایی که نشریه "عراق نو"
بیانیه از ایشان هم منتشر می کند. فیلتر عراق نو،
درست در روزهایی که هاشمی رفسنجانی در عراق به سر می برد انجام
شد، که بی ارتباط با این سفر و ملاقات احتمالی – علنی و غیر
علنی- وی با آیت الله سیستانی نیست.
عراق نو را اینجا می توانید
ببینید!
http://www.newiraqnews.com |