آنچه می خوانید بخش هائی از این سخنرانی است:
آیا از نعمت استقلال به طور کامل استفاده کردهایم؟ آیا
توانستهایم از این فرصت استفاده کنیم و فاصله خود را با کشورهای آسیا که با نرخ
رشد بالای 10 درصد
در زمینه تکنولوژی و اقتصادی پیشتاز اند بیشتر کنیم؟
سند فرادستی چشمانداز 20 ساله عنوان میکند که طی 20 سال ایران باید به عنوان قدرت برتر در
منطقه مطرح باشد و این
سند برای ما یک راهنما است. در منطقه ما یک مسابقه برای رشد و
پیشرفت وجود دارد و
پیشرفت در این زمینه برای ما جنبه حیاتی دارد.
اگر بخواهیم استقلال، تمامیت و ملت خود را حفظ کنیم و با ارزشهای
بومی و دینی خود یک
کشور تاثیرگذار در جهان باشیم، این سند اهمیت فراوانی دارد و
جا دارد دولتمردان ما
به این مساله توجه کنند و در مقابل نقدهایی که میشود مثل این
که چرا دولت از این سند یا سیاستهای مربوطه غفلت دارد و به این بحثها هم توجهی
نمیکند، بیتوجه
نباشد تا بتواند روشهای خود را اصلاح کند.
یکی از خطرهای موجود، بحث
خاورمیانه بزرگ بود. قرار بود بعد از حمله به افغانستان و
عراق، بحث تبدیل کردن این
منطقه به یک بلوک کاملا وابسته به آمریکا انجام شود و بدین
ترتیب جایگاه اسراییل تثبیت و فضای مناسبی برای دو قدرت اقتصادی یعنی آمریکا و چین
ایجاد شود و مساله
ایران را هم در خود حل کند ولی مقاومت مردم افغانستان و
پیشبینیهایی که غلط از آب
درآمد منجر به این شد که این طرح فعلا فراموش شود. گرچه از نظر
آینده هنوز خطر وجود دارد.
حضرت امام در دو سال آخر عمر خود بارها در
سخنرانیها و اطلاعیهها نسبت به این مساله(اسلام ناب) تاکید
زیادی کردند. اصل مسالهای که ایشان سعی میکردند بیان کنند این بود که همه اسلامها متعالی
و رهاییبخش نیستند.
ممکن است ادعاهایی در مورد اسلام صورت بگیرد، ولی نادرست و
آمیخته با تعصبات گروهی،
قومی و منافع گروههای گوناگون باشد و اسلام مخدر، اسلام
متحجرین و اسلام آمریکایی
باشد. شاید مناسب باشد در زمانی که به انتخابات ریاست جمهوری
باقی مانده است به این مساله بپردازیم.
اسلام مصون از هر نوع دخل و نسیان
است و توسط پیامبر به عنوان یک اسوه آمده است و از هر نوع
آمیختگی با هوی و هوسها
و منافع گروهی مبراست. نکته مهم، آلوده شدن این مساله با اغراض
و گرایشهای گوناگون
بوده است. اسلامی که نمیتوانسته منجر به ایستادگی ملت ما باشد.
وقتی امام بحث
ولایت فقیه را در نجف باز کردند اولین قدم را برای معرفی
اسلامی که میتواند اسلام درست باشد و راه حلهایی ایجاد کند پایهگذاری کردند و دلیل
مقاومتهای بعدی ما به
دلیل رسوخ این اسلام در جوانان ما بود.
از این منظر، اسلام ناب، اسلامی است
که پرچمداران آن پابرهنگان، مظلومان و فقرای جهان هستند. اسلام
ناب، اسلامی است که طرفداران آن همیشه از مال و قدرت بیبهره بودهاند. ایشان اسلام
ناب را اسلامی که
در مقابل اسلام
مقدسنماهای متحجر،
سرمایهداران خدانشناس و مرفهین بیدرد میایستد
معرفی کردهاند. ایشان اسلامی را مطرح میکنند که به شدت با
مسائل اصلی جامعه ما
درگیر است.
ایشان با
مرفه بودن و رفاه مخالف نیستند، ولی به مرفهین بیدردی که به
مسائل کشورشان
بیاعتنا هستند و دست در دست سرمایهداران جهانی گذاشتهاند
مخالفند؛ با سرمایهای که در خدمت تولید و کارآفرینی و اشتغال است مخالفتی ندارند ولی
با سرمایهای مخالف
هستند که در کمک غارت کشور است. ایشان با آن سرمایهداری و
رفاهی مخالف است که در
میان چشمان پر از مشکل و مساله مردم، رژه تجمل دارد و با
ماشینهای چند صد میلیونی خود میخواهد حالت سرکوبی را در قشرهای پایین به وجود
آورد.
اسلام ناب، اسلامی است که از همه
تجربیات بشری استفاده میکند و از همه آحاد ملت و نیروهای
انسانی برجسته برای
پیشرفت کشور بهره میبرد. دین متحجر، دامنه را کوتاه و افراد
طرفدار را کوچک میکند، از همه نیروهای انسانی استفاده نمیکند، نظام
برنامهریزی ندارد و به
برنامه بیاعتنا است.
آیا در سالهای فراوانی ارز نفتی که
به صورت غیرعادی و غیر قابل باوری ذخایر ما را بالا برد برای
سالهای کمبود این
ارزها و برای مشکلاتمان برنامهای ریخته و فکری کردهایم؟
آیا در
سالهای فراوانی درآمد ارزی به نظرات کارشناسان و برنامهریزان
گوش دادهایم؟ آیا
به متخصصان و کارشناسان خود گوش کردهایم که فراز و نشیبهای
جهان را برای ما گوشزد
کردهاند؟ آیا احتیاط لازم را کردهایم یا این که در این
رابطه کاری نکردیم؟
اسلام ناب یقینا از برنامهریزی
استقبال میکند، اسلام ناب نمیتواند مخالف سازمان برنامه و
بودجه یا
دستگاه برنامهریزی باشد.
باید گوناگونیها و تفاوتها را بدانیم و آنها را تهدید به
حساب نیاوریم بلکه یک فرصت تلقی کنیم. در یک کشور و نظام بزرگ مثل ما که از نعمت
استقلال برخوردار است، طبیعی است که نظامها، دولتها و
دستگاههای اجرایی باید به گونهای عمل کنند
که بتوانند از همه نیروهای موجود استفاده کنند، نه اینکه به
بخش قابل توجهی از
مدیریت توانایی که در دوران دفاع مقدس و سالهای انقلاب تجربه
اندوختهاند، رشد کردهاند و به صورت سرمایههای بزرگ کشور درآمدهاند و ارزش
آنها از صدها چاه نفتی
بیشتر است بیاعتنایی کنیم.
|