ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  علوی تبار: مگر آیت الله منتظری برای حفظ آبروی انقلاب نبود
از انقلاب چه باقی گذاشتند
که نسل انقلاب به آن افتخار کند؟
 
 
 
 

 

 با نزدیک شدن دهه فجر در هر سال، طرفداران و مدافعان اصالت انقلاب اسلامی ایران با پرسش های مختلفی مواجه می شوند. یکی از این پرسش ها این است که دستاورد انقلاب مورد حمایت شما چیست؟ و کجا می توان تجلی و تجسمی از شعارهای سال های نخست انقلاب را یافت؟ آن شعارهای آسمان کوب در باب آزادی و کرامت و حقوق انسان ها کجا رفت و چه شد؟ ریشه پیدایش پرسش هایی از این نوع به ارزیابی وضع موجود باز می گردد. پرسشگران با ارزیابی سخنان و عملکردهای بلندگوهای رسمی حکومت، می پرسند که تجلی شعارهای زیبای انقلاب اسلامی را در کدام سخن و رفتار آنان می توان دید؟ به درستی گفته می شود که نگاهی به مواضع ائمه جمعه منتخب حکومت بیاندازید! سخنان و مسئولان حکومت و برخوردهای آنان با آزادی و حاکمیت مردم را ببینید! اخبار هر روزه تعطیلی مطبوعات و دستگیری منتقدان را پیگیری کنید!

آیا انقلاب با شکوهی که از آن یاد می کنید قرار بود چنین پیامدهایی داشته باشد؟ اگر آری پس چه جایی برای افتخار کردن به آن می ماند؟

اگر آیت الله العظمی منتظری و موضع گیری ها و سخنانش نبود، پاسخ به پرسش های فوق به غایت دشوار می شد. آیت الله منتظری بی هیچ تردیدی نفر دوم در رهبری انقلاب اسلامی ایران است. در دوران تبعید آیت الله خمینی او بود که جنبش اسلامی را در داخل رهبری می کرد و تا زمان پیروزی انقلاب نیز هیچکس نمی تواند نقش او را در هدایت و انگیزش مردم برای انقلاب انکار کند. مهم ترین متن فقهی در زمینه فقه سیاسی و حکومت دینی توسط ایشان نگاشته شده است. شکستن بن بست های فقهی برای اداره امور جامعه کاملاً از آرا ایشان متأثر بوده است. بنابر این بدون هیچ نگرانی می توان ایشان را تجسم و نمادی از ارزش ها و دیدگاه هایی دانست که بستر انقلاب اسلامی بود و در نهایت نیز به دگرگونی تاریخی نظام سیاسی در ایران انجامید.

رفتار ایشان پس از پیروزی انقلاب نشان می دهد که می توان مدافع و حتی نماد انقلاب اسلامی ایران بود. اما روش ها و رفتارهای "جمهوری ولایی ایران" را نقد کرد و ریشه نگرانه به آسیب شناسی آن پرداخت. در کسوت فقیهی بلند پایه و نفر دوم در دستگاه رهبری حکومت، به دفاع از حقوق مخالفان پرداخت. حقوق انسان ها و موازین اخلاقی و دینی را بر مصالح حکومت کردن آسان ترجیح داد و علی رغم همه فشارها با اعدام خلاف موازین مخالفان حکومت مخالفت کرد. بر خلاف فشارهای تبلیغاتی و موج های توده وار ناشی از آن که انزوا و حذف منتقدان مسالمت جوی حکومت را می خواست، پناه آنها می شد و از حقوقشان دفاع می کرد. اگر او چنین نمی کرد ما چه دلیلی داشتیم برای آن که به فرزندانمان بگوییم که ما خواهان تبعیت حکومتگران از الگوی حکومت امام علی در دفاع از حقوق مخالفانش بوده ایم؟

از موضع یک مرجع تقلید به دفاع از حقوق انسانی و ملی شهروندان غیر مسلمان و ناباوران پرداخت و توجیه دینی ستم کردن به شهروندان را نفی کرد. اگر به این شیوه عمل نمی کرد، چگونه می توانستیم به فرزندانمان بگوییم که داستان دفاع امام علی از حقوق زن یهودی واقعیت تاریخی بوده است و نه اسطوره ساخته دست نسل ما؟

با توکل به خدا در حالی که از کمترین امکانات هم بی بهره بود، در مقابل انحرافات قدرت و تعدی اش به حقوق و آزادی های مردم ایستاد. صبورانه رنج را تحمل کرد. اگر رفتار اخلاقی او در عرصة سیاست نبود چگونه می توانستیم از انگیزة دینی داشتن در عمل سیاسی دفاع کنیم؟

فقیه عالیقدر، آبروی انقلاب اسلامی ماست. او نمادی است که می توان بدون نگرانی به همگان نشان داد و گفت که ما برای تحقق چنین اسلامی انقلاب کردیم. هنوز هم می توان از "مذهبی علیه مذهب" سخن گفت! دینی که پسوند انقلاب ایران شد و به آن انگیزه وسعت و سو داد، دین ترویج شده توسط فقیه عالیقدر و بزرگانی چون آیت الله طالقانی بود. دینی که به ما آزاد اندیشی، در کنار مردم بودن، دفاع از حقوق مخالفان خویش، پارسایی در برخورد با قدرت و ثروت و منزلت، اختصاص بندگی به خداوند، شجاعت در دفاع از حق و ... را می آموخت. با صدای بلند باید گفت که به دینی بودن خویش در معنای پیش گفته افتخار می کنیم و از تلاش برای تحقق انقلاب اسلامی سربلندیم. این افتخار و سربلندی را مدیون روحانیون و نو اندیشی دینی چون آیت الله منتظری هستیم که هیچ سنخیتی با دین فروشان و خشک اندیشان قدرت پرست ندارند.(برگرفته از سایت امروز)