ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

ولایت مطلقه فرماندهان سپاه
رویدادی تعجب آور نیست!
یادداشت سردبیر

 
 
 
 
 

 

سخنان سردار سرلشگر فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، که مقامی است در حد ارتشبد قره باغی در زمان شاه و دوران انقلاب و یا ارتشبد آریانا و یا ارتشبد جم روسای وقت ستاد کل نیروهای مسلح شاهنشاهی، سخنانی جدید نیست، اما صریح تر از موضع گیری های گذشته او در حمایت از احمدی نژاد هست. می توان سخنان او را نقد کرد. همانگونه که شیخ مهدی کروبی رئیس مجلس ششم و از نزدیک ترین همفکران و همکاران آیت الله خمینی کرده است. می توان گفت که احمدی‌نژاد با پشتوانه چنین حمایتی به ریاست جمهوری رسید و می خواهد 4 سال دیگر هم رئیس جمهور بماند. می توان به پیوند آیت الله جنتی و سرلشگر فیروزآبادی در حمایت از احمدی نژاد اندیشید و این رشته را ادامه داد تا رسید به حمایت های فرمانده کل قوا، که سرلشگر فیروزآبادی هم برگمارده اوست و هم تشکیلاتی که ریاست آن را دارد از زیر مجموعه های غیرقابل کنترل و چون و چرای رهبری مطلقه!

و اتفاقا، بحث را از همین آخر باید شروع کرد، یعنی از رهبر و اختیارات مطلقه او و نه از اول، یعنی از فیروز آبادی و یا فرمانده بسیج و یا حجت الاسلام ذوالنور و یا فلان نماینده رهبر در سپاه و بسیج.

این بحث، از آنجا که فرماندهان ارشد سپاه امروز حرف اول را درحاکمیت می زنند و مرجع قدرت شده و روحانیون را پشت سر گذاشته‌اند، بسیار هم جدی است. آنقدر جدی که رهبر نیز معلوم نیست اگر بخواهد تابع این قدرت نباشد، بتواند بر مسند بماند!

جلوی این سیل را می شد در همان سَِرچشمه، با یک بیل خاک گرفت، اما اکنون بسیار دشوار بتوان با چند آب بند و سد جلوی آن را گرفت. آن چند بیل خاک مربوط به زمانی بود که باید اختیارات رهبر را، حداقل بصورت تفکیکی محدود می کردند. مثلا برای درجات نظامی، مقامات فرماندهی، سلسله مراتب نظامی و.... معیارهائی تعیین می شد و اختیاراتی به کمیسیون های ویژه داده می شد تا آنها بصورت شورائی و مطابق قانون و مصوبات تصمیم بگیرند، نه آنکه یکنفر تصمیم بگیرد به چه کسی درجه بدهد، چه کسی را فرمانده کند و چه کسی را خانه نشین و حداقل در جمع فرماندهان سپاه چنین تصمیماتی را بگیرد. طبیعی است که وقتی نان و مقام و درجه ... یک فرمانده نظامی در دست یکنفر است، آن فرمانده به جای پیروی از مجلس و قانون و ریاست جمهوری و ... از آن کسی پیروی کند که اختیارش در دست اوست. این همان مناسباتی است که شاه با فرماندهان ارتش برقرار کرده بود. این امر در دیگر امور مربوط به برگماری های رهبر نیز صادق است. مانند تعیین ریاست قوه قضائیه و یا تعیین ریاست سیمای جمهوری اسلامی و... اما بحث نظامی ها، بحثی دیگر و جدی تر است.

نه مجلس شورا، نه مجمع تشخیص مصلحت و نه حتی مجلس خبرگان که نقشی شبیه مجلس سنای شاهنشاهی برایش در نظر گرفته شده، هیچکدام ناظر بر این برگماری های نظامی و غیر نظامی نیستند. طبیعی است که کار به وضع کنونی بیانجامد و تازه، دراینجا نیز متوقف نمی ماند. امروز این فرماندهان در پشت صحنه و در چارچوب مناسبات و در دایره تنگ قدرت مانور می کنند و سهم شیر را در نبرد قدرت می برند. خود را تابع و مطیع رهبر و فرمانده کل قوا هم نشان میدهند، اما چه کسی تضمین می کند که آنها به سهم شیر قانع بمانند و کل شکارگاه را نخواهند؟ حتی امروز نیز معلوم نیست حمایت رهبر از احمدی نژاد، تابعیت از فرماندهان سپاه است و یا حمایت فرماندهان سپاه از احمدی نژاد تابعیت از رهبر. توازن به این نقطه رسیده است.

بدین ترتیب است که آن نامه کودتائی فرماندهان سپاه خطاب به محمد خاتمی در دوره اول ریاست جمهوری وی و تهدید به در خون غرق کردن دانشگاه و دانشجویان معترض به حمله به کوی دانشگاه، امروز در سخنان سرلشگر فیروز آبادی جلوه ای دیگر یافته است. نمی توان گمان نبرد که ظهر روز انتخابات آینده ریاست جمهوری را اگر آنها شاهد روانه شدن سیل مردم به پای صندوق های رای برای طرد احمدی نژاد بودند به ظهر خونین عاشورا تبدیل نکنند! و در فردائی دیگر، که این رهبر سر بر زمین نهاد، رهبر پذیر باشند، مگر آنکه رهبر جانشین در شورای فرماندهان سپاه تائید و برگمار شود!