شما تصور بفرمائید در یکی از کشورهای ینگه دنیا(مثل آمریکا
یا انگلیس یا…) که لیبرال دموکراسی حاکم است یک مرد همراه
همسرش طی ده سال
در شهرهای مختلف کشور بگردند و350 دختر نوجوان را بربایند و پس
از سرقت
دارایی های آنان، مرد به 175 تن از این دختران تجاوز و آنها را
در خیابان و بیابان رها نمایند وسرانجام به طور تصادفی گرفتار
شوند و مرد به
دار مجازات آویخته شود.
حال فکر می کنید رسانه های خبری ما با این واقعه
ونقل خبر وتحلیل آن چه می کردند؟ و به ویژه صدا و سیمای جمهوری
اسلامی ایران
چگونه آنرا انعکاس می داد؟ و…
قطعا این خبر جای بسیار برجسته ای در رسانه
های ایران، بویژه تریبون های جناح راست و اقتدارگرا می یافت و
صدا وسیما در
بخش های خبری کانال های مختلف داخلی و خارجی خود بارها آنرا
تکرار وتحلیل می
کرد و البته کمترین نتیحه ای که می گرفتند اینکه نظام های متکی
بر لیبرال
دموکراسی به چه "انحطاط اخلاقی " که دچار نشده اند و رخداد این
قبیل وقایع)که
به کرات در حال رخ دادن است) نشانه ای از مسیر فروپاشی این
نظام هاست
وهمانگونه که آقای احمدی نژاد درنامه به بوش رئیس جمهور آمریکا
آورده اند
نظام های لیبرال دموکراسی بزودی فرو خواهند پاشید و…
اما متاسفانه این رخداد در کشور های ینگه دنیا روی نداده و در
جمهوری
اسلامی ایران اتفاق افتاده است! نمی دانم شما چقدر انعکاس خبر
آنرا در
رسانه ها رصد کردید؟ مطبوعات غیر راست در حد توان و شرایط،
بدون هرگونه
تحلیلی خبر آنرا منتشر کردند، مطبوعات راست تقریبا آنرا نادیده
گرفتند،
صدا وسیما هم در حد یک خبر معمولی با آن برخورد کرد و در
لابلای بقیه
اخبار و با کمترین حد ممکن بدان پرداخت والبته در سایر تریبون
های جناح حاکم
هم هیچ انعکاسی نیافت و در مصاحبه های هفتگی سخنگوی های قوه
قضائیه و مجریه
نیز هیچ مطلبی در این باره گفته نشد وهیچ خبرنگاری نیز ایندو
را در این
باره مورد سئوال قرار نداد. که البته در شرایط امروز ایران هیچ
جای تعجبی
ندارد چرا که به تعبیر برخی علمای دینی (مثل آقای مصباح یزدی)
در سال
گذشته با حاکمیت "دولت اسلامی" خداوند نعمت عظیمی را به ملت
ایران ارزانی
داشته که همه ایرانیان و بویژه متدینین باید قدر این نعمت را
بدانند
و مطالبه و سئوال اضافی از متولیان امور اداره کشور نکنند که
ممکن است به
زایل این نعمت بیانجامد و…
آیا آنانی که رخداد رویدادهایی مانند آنچه را بدان اشاره کردم
نشانه نا کارآمدی و در نهایت فروپاشی نظام های متکی بر لیبرال
دموکراسی می
دانند و مرتب در رسانه ها روی این موضوعات مانور می دهند اجازه
می دهند
همین نوع قضاوت و داوری در مورد نظام حکومتی حاکم بر ایران هم
بشود؟ اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران چقدر توانسته است کارآمد
باشد و به
نیازهای معیشتی و زندگی مردم پاسخگو باشد خود بحث مبسوطی را
بویژه در
مقایسه با دیگر نظامهای سیاسی موجود می طلبد، اما به نظر من
آنچه جمهوری
اسلامی ایران را امروز بشدت آسیب پذیر و در معرض تهدید قرار
داده است "انحطاط
اخلاقی" است. هر چند در کشور ما رسم بر این نیست که آمار
دقیقی در باره جرم وجنایت و…منتشر شود و حتی صفحه حوادث
مطبوعات هم بسیار
بهداشتی و تحت نظر منتشر می شوند و حتی بسیاری از اتفاقاتی که
ارتباط با
مسائل جنسی دارند در درون افراد و خانواده ها و…مکتوم می ماند،
اما آنچه
بطور روز مره و در لابلای اخبار رسانه ها در این باره انتشار
می یابند
بسیار هشدار دهنده و نگران کننده است وانسان تعجب می کند که در
این شرایط
حکومتگران ما نیرو و توانشان را متوجه چند گروه و فعال سیاسی و
اجتماعی کرده
و فکر می کنند مثلا با بازداشت وزندانی کردن افراد راه انقلاب
مخملین را دارند می بندند!
یادم می آید وقتی
در ماجرای بازداشت و زندانی کردن وبلاگ نویسان پس از 45 روز
اجازه دادند با
حنیف پسرم در محل زندان اوین ملاقات نمایم پس از کلی معطلی
وعلافی با چه
خدم وحشمی حنیف را آوردند. گویا دارند یک جانی و جنایتکار و…
را به پای چوبه
دار می برند! پس ازملاقات به مسئول دادستانی که همراه تیم
حفاظت آمده بود
گفتم برو به مسئولان و بخصوص آقای مرتضوی بگو که امثال پسر
بنده خطر چندانی
برای این نظام ندارند که اینگونه هزینه از ناحیه او بر بیت
المال
وارد نمائید، بجای اینکار باید این هزینه ها را صرف رفع فقر و
بیکاری و…نمائید.
در انتهای این مطلب هم همین را یاد آور می شوم که حکومتگران ما
در تشخیص
موضوعاتی که می تواند بقای نظام رابه خطر اندازد دچار خطا شده
اند و مکرر
در مکرر خطا می کنند وهمچون رژیم گذشته انباشت این خطا ها خود
عامل انقلاب
مخملین وچه وچه خواهد شد! امروز "انحطاط اخلاقی" همچون خوره
دارد جامعه ما را
می خورد و این بدترین انقلاب مخملین است.( این مقاله خلاصه شده
است) |