کسی
که از جمهوری اسلامی به عنوان حاصل کار نهضت بزرگ اسلامی دفاع
میکند، در واقع از امام و آرمانهای انقلاب و شهدا دفاع میکند و هرکس جز این
بگوید، خطا میکند و راه
اشتباه میرود.
معیار این جمهوری باید
حاکمیت اخلاق بر رفتار و شخصیت انسانها، بخصوص حاکمان
باشد. این که دروغ و فریب و
ظاهرسازی و فرهنگ دوگانه، یکی رسمی و دیگر غیر رسمی باید در
جامعه رخت بربندد
.انتقاد
از قدرت و حکومت نباید هزینه
داشته باشد. اگر ما فریاد میکشیم از جمهوری اسلامی، از آزادی،
از پیشرفت مردم در
جامعه دفاع میکنیم برای این است که جمهوری حاصل انقلاب است و
این نظام و جامعه
باید به گونهای محقق شود که الگوی برتر باشد
.نمیشود
یک جامعه فقیر، عقبافتاده و محتاج به اینکه دیگران به او کمک کنند
داشته باشیم و توهمات در
آن حاکم باشد بعد بگوییم جمهوری اسلامی داریم.
لازمه تحقق جمهوری اسلامی علاوه بر ایمان، علم، اندیشه، کارشناسی و نیز تلاش برای پیشرفت، بالا بردن حیثیت
و حرمت ملت ایران
در عرصه جهانی است. معتقدیم میشد در این مسیرها راههای بهتری طی شود و به هر دلیل
معتقدیم
آنطور که باید و شاید این کار انجام نشده است.
احساس میکنم آمدن من هزینه و مشکلاتی را به همراه دارد. درعین
حال و در موقعیت کنونی معتقدم
این وضع موجود حتما باید بهبود یابد. با احترامی که به همه
مسوولان و دستاندرکاران میگذارم و به آنها خسته نباشید میگویم که زحمت میکشند، ولی
معتقدم ارزش کشور،
انقلاب و ملت ایران خیلی بالاتر از این ملاحظات است؛ میشد و
میشود بهتر از این به
کشور خدمت کرد تا مشکلات جامعه کمتر شود.
انتخابات
مساله
مهمی است. من در مجموع بحثهایی که کردهام به نظرم آمد و هنوز هم نظرم این
است که آقای مهندس
موسوی در عرصه بیایند. چون احساس میکردم ایشان هم احساس خطر
کردهاند و برای ورود
به عرصه آمادگی دارند. به نظرم آمد، مهندس موسوی در موقعیت
کنونی مناسب است. الان هم به این گفته خود اصرار میورزم. قبل
از دیدار شما با ایشان دیدار داشتم و معتقدم مناسب تر بود تا ایشان در عرصه
بود. بنده در این
ملاقات احساس کردم متاسفانه جناب مهندس موسوی هنوز به تصمیم
نرسیدهاند و معتقدم طولانی شدن این مساله به نفع هیچکس نیست و یک نوع ناراحتی،
نگرانی و دلهره در
جامعه ایجاد میشود. نمیخواهم بگویم که جامعه به صورت
همهجانبه بنده یا مهندس
موسوی را میخواهد، ولی بخش قابل توجهی از جامعه از ما توقع
دارند و این توقع هرچه زودتر باید برآورده و جواب داده شود.
معتقد هستم برای مشخص شدن قضیه و پاسخ به انتظارات دیر هم شده است. الان هم ترجیح من این است که
جناب مهندس موسوی
تصمیم بگیرد و به صورت قاطعانه اعلام کند میآید. دلایل تردید
یا امتناع مهندس
موسوی برای من قابل فهم است ولی بنده بسیاری از آن دلایل را
قبول ندارم.
اگر مهندس موسوی به هر دلیلی نیاید من با اینکه مشکلات این راه را رصد کردهام و میدانم؛
باید دل به خدا
بسپارم و در عرصه بیایم.
خدایا تو خود شاهدی اندک سرمایهای که مال من است، متعلق به ملت ایران است، در طبق اخلاص
میگذارم و بقیهاش
را به تو واگذار میکنم. البته از خداوند میخواهم مهندس موسوی
در کارش تجدید نظر
کند. |