مناظره تلویزیونی رئیس جمهور اسرائیل و نخست
وزیر ترکیه، که درآن نخست وزیر ترکیه با پرخاش به گرداننده
برنامه و رئیس جمهور اسرائیل دست به یک مانور بسیار زیرکانه
زد، بازتاب های وسیعی در دو روز گذشته داشته است. هم در داخل
ترکیه، هم در منطقه خاورمیانه و هم در ایران. این مانور،
موقعیت نخست وزیر ترکیه را در داخل این کشور تقویت کرد. یعنی
برای او و سیاست هائی که در آینده خواهد داشت پایگاه مردمی
فراهم ساخت. شاید این موقعیت را بتوان با موقعیت اوباما در
امریکا مقایسه کرد. موقعیتی خطرخیز که می تواند ضامن تصمیمات
عجیب و تحت حمایت توده مردم شود!
تمام کسانی که در دو روز گذشته شبکه های مهم
تلویزیونی جهان را میبینند، به آسانی می توانند این نکته را
تائید کنند که "رجب اردغان" با این مانور و از ساعاتی پس از
پخش تصاویر این مناظره تلویزیونی به قهرمانی تبدیل شد که با
حمایت داخلی و منطقه ای (خاورمیانه) می تواند نقش اصلی را در
هر نوع مذاکره و مصالحه ای را میان اعراب و فلسطینی ها از یکسو
و اسرائیل از سوی دیگر ایفاء کند. طبیعی است که او از جنس چفیه
به گردن های جمهوری اسلامی نیست و با سابقه امپراطوری عثمانی و
پرچمدار جهان اسلام صحبت خواهد کرد! اسلامی که کراوات هم دارد
و نیازی نیست اروپائی ها از آن بترسند. عاقل و اهل سیاست هم
هست و به همان اندازه هم دارای مناسبات نظامی و سیاسی با
اسرائیل می باشد.
بنابراین، مهم ترین خبر کنفرانس داووس، همین
مانور بسیار مهم و بازهم به حاشیه رانده شدن دولت احمدی نژاد و
جمهوری اسلامی بود. چنان به حاشیه که می توان گمان برد طرح
بزرگ محاصره و انزوای ایران بسرعت در حال شکل گیری است و پرچم
رویدادهای خاورمیانه در اختیار سه کشور ترکیه، مصر و عربستان
سعودی می ماند. کافی است به سناریو، تشکیل قریب الوقوع دولت
طالبان درکابل را هم اضافه کنیم. یعنی همان طالبانی که تاکنون
بارها رهبران جمهوری اسلامی اعلام داشته اند که به امریکا برای
سقوط آن کمک کرده اند!
طالبانی که نزدیک به 30 هزار نیروی نظامی
آموزش دیده و کارکشته در عمل، در ایالت "وزیرستان" در قلب
پشتوهای دو سوی مرز پاکستان و افغانستان دارد و هزاران نیروی
آموزش دیده در کشورهای اسلامی.
عربستان سعودی پشتوانه مالی و سیاسی آنهاست و
در واقع دولت طالبان در کابل، یعنی دولت وابسته به عربستان در
افغانستان! |