چندی پیش به دعوت یکی از دوستان از نمایشگاهی که مربوط به
نوآوریهای پژوهشی شهرداری تهران بود دیدن کردم. بخشهای
مختلفی داشت. به دلیل آخوند بودن، غرفهی مسجد محوری در اداره
شهر توجهم را جلب کرد. در آن جا کمی بیشتر گپ و گفت داشتم.
فرصت زیادی نبود، جزوهای دادند که نظرات شهرداری را در این
باره بخوانم. جزوه با پیام آقای قالیباف شروع میشد. به طور
خلاصه نوشه بود که ما، بین دو مدینه (شهر) قرار داریم؛ مدینة
النبی و مدینة النجد که مدینة المهدی (عج) است. این دو مدینه
یکی هستند؛ فقط یکی مثل عکس ۴x۳و
دیگری در اندازه مثلاً ۴۰۰۰x۳۰۰۰
است. مدلسازی شهر اسلامی مدینهای بین این دو شهر است که
اقتباس از شهرهای نبوی و مهدوی است. بعد هم خصوصیات این شهر
مورد نظر را نوشته بود که لابد تهران که از او به عنوان
امالقرای جهان اسلام نام میبرند باید این چنین شود. از
خصوصیات شهر مورد نظر این جزوه مسجد محوری است. در شهر مسجد
محور، اصول مدیریت بر اساس آن پژوهش عبارت است از مرکزیت مسجد
برای حکومت، اتحاد، امارت و امامت، تقسیمات کشوری بر اساس
ولایات حدوداً خودمختار، سلسله مراتب ولایی، وحدت دین و سیاست.
قبلاً در دوران آقای احمدینژاد معروف شده بود که شهرداری
نقشهی ظهور امام عصر را فراهم کرده و مسیر استقبال را مشخص
کرده است. این ادعا که شهر تهران باید مسجد محور شود و ما
واسطهی بین مدینةالنبی و مدینةالمهدی خواهیم بود هم معلوم
نیست بر چه اساسی طراحی میشود. اگر ما شهرمان و کشورمان را بر
اساس مبانی عقلانی اداره کنیم و رفاه جامعه را بیشتر فراهم
کنیم، بهتر از هر چیزی دفاع از اسلام و آرمانهای اسلامی است
که ادعای اداره کشور را دارد. متأسفانه وقتی فضای تظاهر دینی
رواج پیدا میکند، همه در این مسابقه وارد میشوند و در نهایت
تأثیرات منفی دینی بر جامعه بیش از همیشه خواهد بود. تلاش برای
اخلاق محور شدن جامعه ضرورت جدیتری است که خیلی بد فراموش شده
است. البته آن نمایشگاه که من دیدم و در آستانهی انتخابات
هم بود، به خوبی نشان میداد که شهرداری تهران تلاش زیادی کرده
است! |