چندی پیش- هنوز آن زمان که
نامزدی خاتمی در حد احتمال هم نبود- وزارت اطّلاعات، صدا وسیما
و دانشگاه آزاد، نظرسنجی گستردهای را انجام دادند که گویا
هزینهای میلیاردی داشت. نتیجه امّا به مذاق آنان خوش نیامد،
پس آنرا رسماً منتشر نکردند. خاتمی و احمدینژاد با اختلاف
زیاد از دیگران- از جمله کرّوبی و موسوی- در صدر بودند و آمار
خاتمی و احمدینژاد دو به یک بود. یعنی خاتمی حدود 55 درصد و
احمدینژاد حدود 27 درصد. این آمار در تهران، سه به یک به نفع
خاتمی بود. مانند دیگر پنهانکاریهای ناکام ایرانی جماعت، این
نظرسنجی نیز کمابیش در سایتها انعکاس یافت که همین الآن هم با
جستوجویی ساده یافت میشود. توجه داشته باشیم که تودهی مردم
آنچنان که باید و شاید هنوز در کوران اخبار انتخابات قرار
نداشتند و ندارند. احمدینژاد هر روز در رسانهها حضور دارد
ولی خاتمی مدتهاست که در رسانههای رسمی به خصوص صداوسیما دیده
نمیشود. از دید من این آمار، بدبینانهترین نتیجهی انتخابات
آینده است. گفتوگوهای انتخاباتی احمدینژاد چیزی اضافه بر
حضور هر روزهی او در صداوسیما نخواهد بود ولی خاتمی حتماً با
حضور خود بر میزان آرا تأثیر میگذارد.
نظر شخصی من این است که
نمیتوان جز با منع خاتمی از حضور در انتخابات جلو پیروزی او
را گرفت و تنها گزینه برای مخالفان وی، کاهش آرای او با اجازه
دهی به دیگر نامزدهای اصلاحطلب- یا موسوم به اصلاحطلب- به
شرکت در انتخابات و کاهش آرای اوست؛ کاری که در انتخابات گذشته
خوب نتیجه داد و رقابت معین و هاشمی و کروبی و دیگران، به نفع
رقیب آنان تمام شد تا در مرحلهی دوم بتواند رئیس جمهور شود.
چه کسی فکر میکرد که مهرعلیزاده با تکیه بر آرای ترکزبانان،
یک میلیون رأی بیاورد؟ همین کار را میتوان با خاتمی هم کرد،
خاتمی را با پانزده میلیون رأی بهتر میتوان مهار کرد تا با
بیست و پنج میلیون رأی، پس باید منتظر تعداد زیاد کاندیداها-
دستکم در حد همان ده نفر- بود.
(این مطلب خلاصه شده است) |