ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  مصاحبه آیت الله منتظرى با الجزیره
شاه هم پیام مردم را
خیلی دیر شنید و بی فایده بود
 
 
 
 

 

 ‏شبکه الجزیره به زبان انگلیسى بمناسبت پایان دهه سوم انقلاب 57 با آیت الله منتظری بعنوان برجسته ترین روحانی همراه و همگام آیت الله خمینی گفتگو کرده است. کاری که هیچیک از مطبوعات داخل کشور و سیمای جمهوری اسلامی نکرد. چنان که گوئی شخصیتی مانند آیت الله منتظری در ایران وجود ندارد!

آیت الله منتظری در این گفتگو از شکنجه و زندان خود گفت و از همگامی هایش با آیت الله خمینی و بویژه با تاکید به نقش آیت الله خمینی در رهبری انقلاب 57. این دومین مصاحبه ایست که در هفته های اخیر با آیت الله منتظری انجام می شود و وی در آن مواضعی متفاوت با مواضع سالهای گذشته خود نسبت به آیت الله خمینی را ارائه میدهد و وی را می ستاید. این گمان که اطلاعات تازه ای درباره سال پایانی عمر آیت الله خمینی به وی رسیده باشد که نشان دهنده نقش آفرینی های احمد خمینی و برکنار بودن آیت الله خمینی در برخی حوادث – از جمله برکناری آیت الله منتظری و یا قتل عام سیاسی67-  باشد روز به روز قوی تر می شود. خبری در همین ارتباط اخیرا به پیک نت رسید که منتشر شد و می توانید آن را دراینجا نیز بار دیگر بخوانید.

 

آیت الله منتظری در مصاحبه با الجزیره گفت:

 اساس و دلایل مبارزات اینجانب و دیگر مبارزین، ظلم و بی عدالتى‏ ‏رژیم شاه و نبودن آزادى و وابستگى آنان به بیگانگان بود. در آن رژیم عده اى‏ ‏خود را با تملق و چاپلوسى به دربار که قدرت مطلقه داشت نزدیک کرده بودند‏ ‏و به مراکز اصلى قدرت دست پیدا کرده و هرکارى مىخواستند مىکردند و‏ ‏کسى جرأت انتقاد علیه آنان یا شاه که در رأس حکومت مطلقه بود را‏ ‏نداشت .

‏بدیهى است با چنین وضعیتى، یک اقلیت از تمام مزایاى کشور در حداکثر‏ ‏بهره مند شده و اکثریت مردم از حقوق خود محروم مىشدند و هر کسى‏ ‏کوچک ترین انتقاد را به این وضعیت مىنمود سرنوشت آن  زندان و محاکمه و‏ ‏محکومیت هاى سنگین بود. از طرف دیگر بیگانگان و بخصوص امریکا‏ ‏مصونیت سیاسى داشتند و در مراکز اصلى قدرت نفوذ کامل پیدا کرده بودند و‏ ‏قهرا جریان امور در جهت تأمین منافع و مصالح آنان بود. در چنین شرایطى‏ ‏بود که ما براساس تکلیف دینى یعنى امر به معروف و نهى از منکر و دفاع از‏ ‏اکثریت مردم محروم کشورمان مبارزه با رژیم را شروع کردیم و تمام عواقب‏ ‏تلخ و سخت آن را نیز پذیرفتیم .

رهبرى هاى قاطع و شجاعانه رهبر فقید انقلاب مرحوم آیت الله خمینى‏ ‏و نیز تداوم مظالم رژیم شاه و برخوردهاى خشن با مبارزین و سرکوب آنان و‏ ‏پر کردن زندانها از افراد سیاسى و مبارز و مقاومت مبارزین و مردم در حمایت‏ ‏از آنان از عوامل و اسبابى بود که سبب ساز انقلاب اسلامى شد.

‏حکومت که از نظر داشتن اسلحه و مهمات و نیز ساواک مخوف و گسترده بر‏ ‏خود مىبالید و بسیار مغرور شده بود، برخورد مهربانانه با مردم نداشت و به‏ ‏جاى مجازات متجاوزین به حقوق مردم، همواره مظلومین را مجازات مىکرد‏ ‏و این باعث عصبانیت توده هاى مردم شده بود. تا جایى که بسیار دیر شده بود و پشیمانى و عذرخواهى شاه در رادیو‏ ‏و تلویزیون هم نتوانست مردم را آرام کند.

‏‏شاه اعلام کرد که من پیام شما ملت ایران را شنیدم. اولین سوالى که پیش‏ ‏مىآمد این بود که چرا پیام را این قدر دیر شنیدى؟ این همه مأمور ساواک و‏ ‏حقوق بگیران فراوان که داشتى چرا تو را مطلع نکردند؟ و حال که شنیدى‏ ‏براى جبران خسارات چه اقدام مناسبى نمودى؟
‏این سوالات و هزاران سوال دیگر که مطرح بود مردم را به این نتیجه رساند که‏ ‏شاه و حکومت او لیاقت اداره کردن این مملکت را ندارند و با رهبرى هاى امام‏ ‏خمینى و جان بازى هاى مردم شریف ایران این انقلاب به پیروزى رسید.

- برخورد و مقابله رژیم پهلوى با مبارزین چگونه بود؟ حضرتعالى به‏ ‏چه دلیل و به چه مدت در زندانهاى آن رژیم بودید؟

برخورد رژیم پهلوى با مبارزین و منتقدان سیاسى، بد نام کردن مبارزین‏ ‏و جعل عناوین خلاف واقع و دروغ براى آنان جهت محرومیت هاى گوناگون و‏ ‏سرانجام بازداشت و زندانى و محاکمه آنان بود. دلایل برخورد رژیم با من و‏ ‏زندانى کردن و محاکمه اینجانب نیز همان انتقاد از مظالم رژیم و کارهاى‏ ‏خلاف آن و سلب آزادى هاى قانونى از مردم و نیز حمایت قاطع از مرجعیت و‏ ‏رهبرى مرحوم آیت الله خمینى بود. اینجانب چندین مرتبه بازداشت و زندانى‏ ‏شدم که عمده آنها در سال 1345 به دنبال دستگیرى فرزندم شهیدمحمد و‏ ‏عده اى از طلاب قم بود، و دیگرى در سال 1346 در بازگشت از عراق و ملاقات‏ ‏با مراجع نجف و بخصوص مرحوم آیت الله حکیم در جهت مطلع نمودن آنان‏ ‏از فجایع و مظالم رژیم شاه بود. این دفعه به یک سال و نیم زندان محکوم‏ ‏شدم .

پس از آزادى و ادامه مبارزه و فعالیت هاى سیاسى مجددا بازداشت و به‏ ‏طبس تبعید شدم و پس از یک سال از آنجا به خلخال و پس از مدتى به سقز و‏ ‏از آنجا به دنبال تظاهرات طلاب در قم و تحصن در مدرسه فیضیه و رسیدن‏ ‏گزارشاتى به ساواک مبنى بر نقش من و بعضى از شاگردان و منسوبین به من در‏ ‏آن جریان ، بازداشت و به اوین منتقل شدم .

‏‏پس از شش ماه ماندن در سلول و تحمل شکنجه هاى روحى و غیره محاکمه و‏ ‏در دادرسى ارتش به ده سال زندان محکوم شدم و در تجدید نظر نیز ده سال‏ ‏تأیید شد و پس از تحمل حدود سه سال و نیم زندان که مبارزات مردم به اوج‏ ‏رسیده و شاه که تحت فشار داخل و خارج قرار گرفته بود و مجبور به آزاد کردن‏ ‏زندانیان سیاسى شد، آزاد شدم . ‏
رژیم با مبارزین سیاسى در زندان خیلى خشن و تند برخورد مىنمود. سیلى و‏ ‏شلاق و سایر انواع شکنجه ها از قبیل دست بند قپانى و به تخت بستن و احیانا‏ ‏سوزاندن مواضعى از بدن معمول بود. و با این که ساواک در مورد افراد مسن و‏ ‏معروف تا حدودى ملاحظاتى مىکرد با این حال در مورد من از شلاق و سیلى‏ ‏و دست بند قپانى استفاده شد که هنوز آثار سیلى بازجو در گوشم باقى مانده‏ ‏است .

- حضرتعالى از شاگردان برجسته امام‏ ‏خمینى بودید. نقش ایشان در به ثمر رسیدن انقلاب را بیان بفرمایید.

من و مرحوم شهیدمطهرى از شاگردان اولیه آیت الله خمینى بودیم‏ ‏و در تثبیت موقعیت آیت الله خمینى در حوزه قم و معرفى مقام علمى ایشان به‏ ‏دیگران و ترویج ایشان نقش زیادى داشتیم . اگر رهبرى هاى مرحوم آیت الله‏ ‏خمینى نبود معلوم نبود مبارزات به ثمر و پیروزى برسد.

رژیم شاه فوق العاده‏ ‏تلاش مىکرد که مرجعیت ایشان تثبیت نشود و مردم ایشان را به عنوان مرجع‏ ‏تقلید نشناسند. لذا سعى ما متقابلا بر این بود که مقام علمى و صلاحیت هاى‏ ‏ایشان را براى مرجعیت به مردم معرفى نمائیم .رساندن پیام ها و منویات آیت الله خمینى به مردم در آن شرایط خفقان ،‏ ‏رساندن پیام هاى ایشان و ترویج از مرجعیت و رهبرى معظم له مواجه با زندان‏ ‏و شکنجه و محرومیت هاى زیادى بود. تلاش ما این بود که از نظر مالى و‏ ‏روحى افرادى که آماده مبارزه و فداکارى بودند را کمک نمائیم تا پیام ها به‏ ‏اطلاع مردم برسد و ترس از محرومیت هاى سیاسى و اقتصادى مانع انجام‏ ‏وظیفه مبارزین نشود.

- پس از گذشت سى سال از انقلاب اسلامى ایران بفرمائید که این‏ ‏انقلاب به چه اهدافى دست پیدا کرده و در چه زمینه هایى موفق نبوده است .

از جمله اهداف انقلاب، استقلال حاکمیت و عدم دخالت بیگانگان در‏ ‏مقدرات کشور بود. این هدف تحقق یافته و اکنون حاکمیت کشورمان مستقل‏ ‏استT ولى به سایر اهداف مهم نظیر آزادى و عدالت و عدم تبعیض هنوز به‏ ‏طور کامل دست نیافته ایم . هرچند شعار آزادى و عدالت زیاد است، ولى هنوز‏ ‏احزاب و رسانه هاى داخلى تحت فشار و سانسور قرار دارند و تعداد زیادى از‏ ‏روزنامه ها و روزنامه نگاران و افراد منتقد و گروههاى علاقه مند به اسلام و‏ ‏انقلاب و مصالح کشور مواجه با مشکلات و محدودیت هاى زیادى از طرف‏ ‏حاکمیت مىباشند و هرکدام با اتهامات واهى و عناوینى ساختگى و خلاف‏ ‏واقع تحت پیگرد قرار مىگیرند.

‏ ‏خود من به خاطر یک سخنرانى انتقادآمیز پس از حمله به بیت و دفتر و اشغال‏ ‏حسینیه جنب آن ، پنج سال حبس خانگى را متحمل شدم و اکنون گرچه به‏ ‏حسب ظاهر آزاد شده ام، ولى حسینیه و دفاتر من در اصفهان و مشهد در‏ ‏توقیف مىباشند. صحبت هاى من با افراد و مردم در رسانه ها سانسور مىشود‏ ‏و هرکدام آن را منتشر کنند مواجه با پیگرد و محرومیت هایى مىشوند.  اخیرا‏ ‏مسئول اطلاع رسانى دفتر را بازداشت کرده اند و منزل او و یکى از دامادهاى‏ ‏مرا تفتیش و چیزهاى زیادى که هیچ منع شرعى و قانونى نداشته است را با‏ ‏خود برده اند.

‏مردم ما بعد از گذشت سى سال از انقلاب هنوز براى معیشت خود مواجه با‏ ‏سختى هاى زیادى هستند; و جز یک اقلیت بانفوذ در مراکز قدرت و اقتصاد،‏ ‏اکثریت مردم از گرانى و تورم بدون مهار رنج مىبرند. و مدیریت کشور نتوانسته‏ ‏است این قشر عظیم که سرمایه کشور و انقلاب بوده و هستند را راضى کند. در‏ ‏بعد خارجى به شکلى عمل شده است که تمام کشورها را نسبت به کشورمان‏ ‏حساس و بدبین کرده ایم و همگى ما را به چشم دشمن خطرناک خود مىبینند‏ ‏و از تعامل اقتصادى مفید با کشورمان پرهیز مىکنند.

‏امیدوارم هرچه زودتر مسئولین کشور متوجه عواقب این گونه برخوردها و این‏ ‏وضعیت بشوند و فاصله مردم و حاکمیت را بیشتر نکنند و براى اقشار ضعیف و‏ ‏محروم که با تورم و گرانى دست و پنجه نرم مىکنند یک فکر اساسى بکنند و‏ ‏کشور را از ورطه سقوط نجات دهند.