محمد خاتمی در دیدار با جمعی از دانشجویان
دانشکده خبر، از تخریب هائی که علیه وی صورت می گیرد و از ضرورت دراختیار
داشتن رسانه ای که با استفاده از آن بتوان با مردم سخن گفت و
اصلاحات را توضیح داد سخن گفته است. او گفت:
تفکری که انقلاب کرد، در
قانون اساسی منعکس شد و مردم به خاطر آن به صحنه آمدند. این تفکرخط و راه
امام بود. از ابتدا کسانی بودند که با این تفکر و بعد از
انقلاب با
شیوهها و روشهایی که انقلاب میخواست استقرار پیدا کند
سازگار نبودند. یکی از
خطراتی که بوده و اکنون نیز وجود دارد، تقابل میان این دو تفکر
است. البته وجود
آنها در عرصه مشکلی ندارد، ولی مهم این است که آیا تفکری که
با فکر امام و انقلاب و
خواستهای تاریخی ملت سازگار نیست، میخواهد متصدی امر شود و
خود را محور انقلاب
بداند و هر سلیقه و فکر مخالفی را ولو این که همسو با خواست
تاریخی ملت و
اندیشههایی باشد که در انقلاب تجلی پیدا کرد از رده خارج کند.
ما صرفنظر از مشکلات پیش و
پس از انتخابات که در ضمن بیان دغدغههایم اشارههایی به آنها داشتم، در
موقعیت
حساسی هستیم. اگر از همه
مراحل گذشتیم و یک اصلاحطلب سر کار آمد، مشکلات بزرگی پیش روی اوست که
همیشه دغدغه
خاطر من بوده است.
مردم اعم از نخبه و توده مردم دو
دفعه به همین هویت و روش رای دادهاند. حتما باید هویتمان را
از دست ندهیم، چون
بسیار خطرناک است که در ذهن جامعه، تاریخ و جهان این القاء شود
که این جمع برای
اینکه به قدرت برسد میخواهد هویت خود را از دست بدهد.
هویت ما حاکمیت مردم
بر سرنوشت است. اسلامی که قبول داریم، میشناسیم و در انقلاب دیدیم که با
معیارهای
مردمسالار سازگار است و حاکمیت مردم بر سرنوشت، استقرار مردمسالاری است و
هنر
انقلاب این است که این مردمسالاری را به گونهای با معیارهای
اصلی دینی همسو و
همگون کرده است. ما عقب مانده
بودن ایران را شایسته ملت ایران نمیدانیم. انقلاب ما آمد تا
جامعه ثروتمند و
پیشرفته باشد و با توجه به اعتقادات دینی و نظرات اجتماعی
عدالت هم بر آن حاکم باشد و
جامعه طوری نباشد که امتیازات و زمینههای زندگی مستقل در
اختیار عدهای خاص قرار
بگیرد.
باید ببینیم چه کار کنیم که هویت ما تحریف نشود و در ضمن در
انتخاب و ارائه شعارها
و حرفها به نیازهای واقعی قشرهای مختلف مردم احترام بگذاریم و
در همه حال مسائل
عینی امروز را مورد توجه قرار دهیم.
جامعه
مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادات خاص خود را دارد و
ما با این واقعیتها
روبهرو هستیم. در جامعهای که آب و نان نباشد، نمیتوان از
آزادیهای مدنی دم زد.
«اگر
نان نباشد نماز و روزه هم نخواهد بود»،
کسی که شکم گرسنه دارد یا کسی که زندگی
آشفته دارد و امید به آینده ندارد مجالی ندارد تا درباره آزادی
بیندیشد. به همین
دلیل بود که ما گفتیم توسعه باید همهجانبه باشد و همه امور
باید با توجه به واقعیت و
شرایط تاریخی جامعه باشد و با شرایط تاریخی جامعه به جلو برود.
جامعه باید بداند اگر اصلاحطلبان
سرکار بیایند از اولویتدارترین کارها پرداختن به مسائل عینی جامعه است. در
عین حال
که بقیه اهداف اصلی را فراموش نخواهد کرد. همانطور که در دوره اصلاحات با
این که
شعار اصلی ما اقتصادی نبود، موفقترین بخشهای ما بخش اقتصادی بود.
اما متاسفانه به دلیل شتابزدگی
اینگونه القاء شد که اصلاحات فقط یک رسالت دارد که متوجه جنبههای سیاسی
است و ما
حتی با رسانههایی که در اختیار داشتیم نتوانستیم به مردم بگوییم در کشور
کارهای
بزرگی صورت گرفته است و از "هیچ"، چیزهای بزرگی ساخته شده است. در زمینه
عدالت
اجتماعی گامهای بزرگی برداشته شد و کسانی که خود را سخنگوی اصلاحات
میدانستند،
کمتر به خود زحمت این را دادند که بگویند چه زحمتهایی برای
زندگی مردم کشیده شده است.
در دوره اصلاحات فقط تیراژ
روزنامه و کتاب افزایش پیدا نکرد، یکی از دستاوردهای مهم تربیت خبرنگاران
جوان و
خوشفکر بود که متاسفانه امنیت و تضمین برای شغل و کار آنها ایجاد نشد.
ما بارها
گفتهایم در مجموعه همین نظام مشغول فعالیت هستیم و قانون
اساسی و رهبری را قبول
داریم و باید متوجه دغدغههایی باشیم که در بخشهای دیگر به
خصوص نزد رهبری وجود
دارد. البته اختلاف نظرات را همواره با تعامل، تشخیص اولویتها
و همیاری با سایر قوا
میشود حل کرد و این توقع که رئیسجمهور ـ که در راس کار است ـ
به عنوان
اپوزسیون فعالیت کند، غلط است و بنده اینطور نبوده و نخواهم بود.
باید با رسانه امکان برقراری ارتباط ما با
جامعه فراهم شود که در این زمینه تنگنا داریم. باید سازوکاری پیدا کنیم که
توده
مردم نیز حرف و نظر ما را بشنود و بفهمد. در فضای نابرابر
رسانهای ما چارهای جز
روبهرو شدن با مردم و صحبت با آنها و شناخت مخاطب نداریم.
در حال حاضر برخی رسانهها و محافل
در صدد تخریب اصلاحطلبان میباشند که البته این تخریبها همواره نتیجه عکس
داده
است و فقط باعث زحمت دوستان است که آن را انجام می دهند و لطمه
دیدن ارزشها.
چون دروغ و نسبتهای ناروا را نمیتوان به اسلام و ارزشها نسبت
داد.
به نظرم با تدبیر این
تخریبها قابل کنترل است و در این صورت ما
شاهد انتخابات پرشور خواهیم بود.
|