در پایان هفته گذشته، انتشار یک مصاحبه نسبتا
قدیمی از آقای مسعود بهنود- روزنامه نگار- در پیک نت و پیک
هفته از دو سو موجب بحثهائی شد که ناچار شدیم این توضیح را
بنویسیم. از یک سو – حتی از جانب بزرگان مطبوعاتی ایران که در
خارج از کشور بسر میبرند- دلیل انتشار مصاحبهای از بهنود در
پیک نت را از ما پرسیدند و از سوی دیگر از خود آقای بهنود هم
دیگرانی که تصور کرده بودند ایشان با پیک نت مصاحبه کرده، دلیل
این مصاحبه – با پیک نت- را پرسیده بودند. آقای بهنود که ظاهرا
سخت سرگرم آخرین ویراستاری کتاب قصه تازه خویش است، و به همین
دلیل روحش هم از انتشار آن مصاحبه در پیک نت و پیک هفته با خبر
نبوده، در یک توضیح شتابزده در وبلاگ شخصی خویش از همکاران پیک
نتی گله کرده بود که چرا منبع انتشار اولیه آن مصاحبه را ذکر
نکرده تا کسانی معترض مصاحبه ایشان با پیک نت نشوند. خوشبختانه
خوانندگان پیک نت که در جستجوی دلیل انتشار مصاحبهای از بهنود
در پیک نت با ما تماس گرفته بودند، هر دو قسمت این مصاحبه را
در پیک نت و پیک هفته خوانده و از منبع اولیه انتشار این
مصاحبه اطلاع داشتند. این دوستان، بویژه تمام استدلالهای
حرفهای ما را در باره دلیل انتشار این مصاحبه نسبتا قدیمی
تائید کردند.
بهرحال، از آنجا که بخشی از وقت ما را این
ماجرا گرفت و حتی مجبور شدیم توضیحی روی پیامگیر وبلاگ آقای
بهنود بنویسیم، خواندنی است که بدانید بازتاب این مصاحبه چه
بوده؟ و اساسا پیک نت با چه انگیزهای آن را منتشر کرد.
حاشیههائی را هم برای نخستین بار مینویسیم که احتمالا هم بر
آگاهی آقای بهنود میافزاید و هم به کار پیام نویسهای حرفهای
روی وبلاگها و سایتها خواهد آمد!
1- پیک نت سایت و یا وبلاگ نیست، بلکه اولین
روزنامه اینترنتی است که در خارج از کشور و بصورت روزانه از
اسفنده ماه 1380 آغاز به انتشار کرد و تقریبا 8 سال از عمر آن
میگذرد. پیش از آن نیز بمدت یک سال بصورت نا منظم منتشر میشد
که ما آرشیو آن را دراختیار نداریم، اما از اسفند ماه 80 تا
کنون را میتوانید در بخش آرشیو پیک نت بخوانید. اولین شماره
اسفند ماه 1380 را هم از
اینجا میتوانید بخوانید.
2- سردبیر پیک نت نه در مهاجرت هوس روزنامه
نویس شدن به سرش زده، نه جوان و جویای نام است و نه در جامعه
مطبوعاتی ایران تازه کار. اگر تاریخ تولد آقای بهنود همان باشد
که در وبلاگ خود نوشته است، سردبیر پیک نت یکسالی از ایشان زود
تر پا به این دنیا گذاشته است.
3- هیچ نشریه، روزنامه و روزنامه نگاری در
جهان بی طرف نیست. یعنی دیدگاهی دارد و علائقی که حتی اگر
ادعای بی طرفی هم داشته باشد، مطابق آن دیدگاه و علائق قلم
میزند. به همین دلیل است که شما نمیتوانید دو سایت و دو
روزنامه – حتی دو رادیو و تلویزیون- را پیدا کنید که با یک
عینک به جهان و ایران نگاه کنند. هر روزنامه نگاری که گفت من
"بی طرف" هستم، بدانید یا خودش را فریب میدهد و یا خواننده اش
را.
4- هر خبر، مصاحبه، گزارش، مقاله و تفسیری –
بی اعتنا به این که در کجا منتشر شود- یک یا چند نکته محوری را
در دل خود دارد. از این مرحله به بعد، کار ویراستار، سردبیر و
مسئول بیرون کشیدن آن مهم ترین محور از دل مقاله، خبر، تفسیر و
گزارش و تبدیل آن به تیتر یا عنوان است. طبیعی است که بیرون
کشیدن آن نکات محوری متاثر از دیدگاه و سمت گیری سیاسی مسئول و
سردبیر آن روزنامه یا مجله و یا سایت و روزنامه اینترنتی است.
کسانی که کار حرفهای در مطبوعات کرده باشند- از جمله خود آقای
بهنود- میدانند که حتی در روزنامههای بزرگ ایران – و قطعا در
روزنامههای بزرگ جهان- فرد یا افرادی بوده و هستند که در طی
زمان و تجربه به فن دشوار "تیترزنی" یا "انتخاب عنوان" تسلط
یافته اند. معنای تیترزنی و انتخاب عنوان برای یک مقاله یا خبر
و یا گزارش این نیست که یک جمله طولانی متن را عینا بالای مطلب
یا خبر بگذاریم، حتی اگر آن نکته همان نکته محوری مورد بحث هم
باشد، زیرا تیتر باید بسیار کوتاه و چنان در برگیرنده روح
مقاله و خبر و گزارش باشد که اگر کسی تنها حوصله و یا وقت
خواندن یک عنوان یا تیتر را داشت و نه بیشتر، با خواندن آن
تیتر و عنوان حداقل در جریان کلیات آن خبر و مقاله و یا گزارش
قرار بگیرد. آنها که اهل فن و حرفهاند میدانند که حتی گزارش
نویس و یا مقاله نویسهای پرتجربه نیز اغلب انتخاب تیتر و
عنوان مطالب خود را به آن ویراستاری واگذار میکنند که در این
فن حرفهای تر است.
حال مستقیم بازگردیم به انتشار مصاحبه آقای
بهنود
1- آن مصاحبه را یکی از همکاران پیک نت روی
وبلاگ تعطیل شده "قاصدک" پیدا کرده و برای انتشار فرستاده بود.
ما این مصاحبه را بدلیل طولانی بودن آن تقسیم کردیم، بویژه
آنکه خود مصاحبه هم خود به خود از کمر شکسته و به دو بخش تقسیم
شده بود. یعنی یک بخش "خاطرات دوران کودکی و سپس روزنامه نگاری
آقای بهنود" و بخش دیگر"اطلاعات ایشان در کنار این حرفه، در
سالهای اصلاحات و پیش از خروج از کشور" . ما بر همین اساس
مصاحبه را به دو بخش تقسیم کردیم و در مقدمهای که زیر عکس
ایشان در صفحه اول پیک نت نوشتیم، هم منبع نقل مصاحبه و هم نام
مصاحبه کننده را قید کردیم که از
اینجا میتوانید بخوانید.
2- آقای بهنود، ظاهرا پس از مطالعه چند پیام و
از جمله توضیح ما روی پیامگیر خود، آن متنی را که در وبلاگ خود
نوشته بود حذف کرد، اما با خلف وعده. یعنی به آن وعدهای که در
پایان توضیح خود نوشته بود وفا نکرد. ایشان نوشته بود اگر
همکاران پیک نت منبع مصاحبه را نوشته بودند نیازی به این توضیح
– توضیح خود ایشان- نبود.
3- هرکس بنا بر شرایط و علائق سیاسی خود،
میتواند با این و یا آن رادیو و یا روزنامه و یا مجله و یا
روزنامه اینترنتی مصاحبه کند و یا نکند. همانگونه که هر نشریه
و یا رادیو و یا روزنامه اینترنتی بنا بر سمت گیری سیاسی و یا
سلیقه حرفهای خود میتواند با یک نفر مصاحبه کند و یا نکند.
پیک نت ازابتدای انتشار از جانب مقامات حکومتی زیر فشار بوده
است. چه زمانی که سازمان امنیت موازی موی دماغ دولت خاتمی بود
و چه اکنون که آن موی دماغ حاکم شده و دیگران را موی دماغ خود
میداند. بارها در زمان اصلاحات سایتهای امنیت موازی و
مطبوعاتی نظیر کیهان و اقمار آن – از جمله شلمچه- برای پیک نت
سردبیر تراشیدند. مدتی نوشتند آقای سحرخیز سردبیر پیک نت است.
بعدها این مدال را به گردن آقای تاج زاده انداختند. حجاریان و
علوی تبار را هم چند بار سردبیر پیک نت کردند و یکبار هم وقتی
دفتر روزنامه "یاس نو" در میدان 25 شهریور را شبانه ریختند
گرفتند و مهر و موم کردند نوشتند تحریریه پیک نت را گرفته اند!
ما مجموعه این نوشتههای اتهامی را بصورت آرشیو جمع کردهایم
و قصد داریم یکبار همه آنها را منتشر کنیم. حتی اخیرا هم
گریبان آقای مهدی خزعلی را گرفته بودند که "ببین چه نوشتهای
که پیک نت نقل کرده است"! ما میدانیم تمام این حساسیتها برای
چیست. نخست این که پیک نت اخباری اختصاصی را در باره حاکمیت و
رویدادهای سیاسی کشور منتشر میکند که باعث سرگیجه آقایان است
و دوم آن که پیک نت اخبار را مطابق اصول خبری بازتنظیم کرده،
عناوین حرفهای را از درون آنها بیرون میکشد و از همه مهم تر
این که تفسیر آن اخبار را هم در مقدمه و یا در فاصله جملات در
داخل دو نیم دایره و با ذکر " – پیک نت" منتشر میکند. اما
هنوز اینها، همه مسئله نیست. مسئله اصلی گستردگی مراجعه به
پیک نت در ایران است. حتی اکنون که سخت ترین فیلترینگ شامل حال
پیک نت شده است، ما با اطلاع کامل و دقیق مینویسیم و اگر
غیراز اینست مجلس تکذیب کند: برخی و یا همه مطالب پیک نت را
بصورت روزانه چاپ کرده و در یک پرونده روزانه دراختیار شماری
از نمایندگان و یا همه نمایندگان مجلس میگذارند. این که با
قاطعیت نمیتوانیم بنویسیم دراختیار همه نمایندگان میگذارند
به این دلیل است که از اتاق همه آنها با خبر نیستیم! و این که
مینویسیم برخی مطالب و یا همه مطالب نیز، به این دلیل است که
شاید اخبار پیک نت را دسته بندی کرده و براساس تفکیک موضوعات
در اختیار نمایندگان کمیسیونهای مختلف مجلس میگذارند. در
تمام خبرگزاریها و روزنامههای درحال انتشار کشور نیز پیک نت
را میخوانند. این را هم ما با قاطعیت و اطلاع مینویسیم.
بنابراین و در چنین شرایطی، که امثال آقای
مهدی خزعلی پسر آیت الله خزعلی فورا توضیح (و شاید تقیه)
مینویسد که "من برای پیک نت مقاله ننوشته ام، بلکه آنها از
روی وبلاگ من مطلبی را نقل کرده اند"، طبیعی است که آقای بهنود
نیز که هنوز گهگاه مطلبی از قلم ایشان در برخی سایتهای داخل
کشور منتشر میشود و با وسائل ارتباط جمعی دیگری همکاری دارد،
احتیاط را شرط عقل بداند و توضیح بدهد که با پیک نت مصاحبه
نکرده است. اتفاقا، ما نیز با در نظر گرفتن همین شرایط و
موقعیت نه تنها در صفحه داخل، بلکه در صفحه اول نوشتیم که این
مصاحبه از وبلاگ تعطیل شده "قاصدک" که مراجعه کننده بسیار کمی
داشته گرفته شده است.
4- مصاحبه با هر مصاحبه شونده ای، دلیل و
انگیزه خبری میخواهد. اساسا ما تصور نمیکنیم، چنین انگیزهای
برای مصاحبه با آقای بهنود مطرح باشد. ایشان هم مثل ما به کار
حرفهای خود مشغول است و خود مصاحبه کننده است نه مصاحبه
شونده، مگر موردی پیش بیآید. مثلا درباره کتاب قصه جدیدی که
نوشته فلان رادیو و یا سایت فارسی با ایشان مصاحبه کند و یا
هنگام تهیه گزارشی در باره شخصیتی با ایشان هم که او را دیده و
یا با او در گذشته مصاحبه کرده مصاحبه شود و...
5- بخش اول مصاحبه آقای بهنود در پیک نت
دوشنبه هفته گذشته منتشر شد و روز سه شنبه همان هفته "پیک
هفته" منتشر شد. برای آنکه وقفهای میان دو بخش مصاحبه ایجاد
نشود، ما بخش دوم آن مصاحبه را در پیک هفته منتشر کردیم و در
مقدمه آن هم ذکر کردیم که قسمت اول در پیک نت روز
دوشنبه منتشر شده است.
6- ما اگر با اعتراض و یا پیشداوری و یا حدس و
گمانهای ناشی از ناباوریها و ناآشنائیها با فن و حرفه
روزنامه نگاری روبرو نبودیم، از هر دو بخش مصاحبه آقای بهنود،
یک خلاصه 20 تا 30 خطی استخراج کرده و آن را منتشر میکردیم.
یعنی آن بخشهائی را منتشر میکردیم که جنبه خبری و نظری داشت.
بقیه آن مصاحبه نقش چندانی در افزوده شدن بر اطلاعات سیاسی
خوانندگان پیک نت نداشت. بویژه آن که ایشان در وبلاگ شخصی خود
در باره آن مسائل – سیر و سرگذشت دوران کودکی تا دوران کار در
تلویزیون و رادیو و مطبوعات پیش از انقلاب- احتمالا یا
نوشتهاند و یا خواهند نوشت.
7- آن نکات خبری مصاحبه ایشان از نظر ما کدام
بود:
الف- بازگشت به دوران اصلاحات و گفتن برخی
مسائل مطبوعاتی آن دوران
ب- به زندان رفتن ایشان در همان سالها و هم
بند و هم سلول شدن با قاتلین فروهرها. یعنی عالیخانی و موسوی.
- صداقت آقای بهنود در این بخش و در این اعتراف که بزرگترین
فرصت حرفهای و آرزوئی خویش را برای گفتگو با این دو عامل
اجرائی قتلهای زنجیرهای از دست داد، ستودنی است-.
پ- طرح این مسئله مهم در آن مصاحبه که "قدرت"
در جمهوری اسلامی میتواند خامنهای را به همراه خاتمی ببلعد.
این نکته خبری که خاتمی و خامنهای قبل از انتخابات دوم خرداد
با هم یک دیدار یکساعت و نیمه داشتهاند و نقل مطالبی از قول
هر دو نفر. (این گفته ایشان را وقتی کنار ماجرای بلعیده شدن
آیت الله منتظری و ترور آیت اللههای هم ریش آیت الله خمینی و
قتل احمد خمینی بگذارید، معنای دقیق تر و ملموس تری پیدا
میکند.)
ت- ما مجبور شدیم آن مصاحبه را آنگونه که
تمایل داشتیم خلاصه نکنیم، زیرا نمیخواستیم خواننده تصور کند
مصاحبه را سانسور کردهایم و یا خود ایشان تصور کند ما او را
با چنین "خلاصه خبری" زیرنورافکن برده ایم.
ث- شاید آقای بهنود در سال 2004 بدلیل آن که
تازه از ایران بیرون آمده بود، گرم فضای سیاسی ایران حرفهائی
زده که امروز زیاد تمایل به باز انتشار آن نداشته باشد. بویژه
آن که سایت بسته شده قاصدک مراجعه کننده چندانی هم نداشته
است. اما، ما که برای انتشار آن محدودیتی نداشتیم، بویژه آنکه
از نظرما اطلاعات ایشان به واقعیت جمهوری اسلامی بسیار نزدیک
تر از توهماتی است که دیگران بعنوان مفسران در رسانههای مکتوب
و صوتی و تصویری پخش میکنند.
ج- اما دلیل گستردگی بحث درباره آن مصاحبه: ما
آمار مراجعه کننده پیک هفته 106 را از روی سایت بین المللی ثبت
آمار ضبط کردیم. مطابق این آمار بالغ بر 130 هزار نفر به این
شماره پیک هفته مراجعه کرده و مطالب و صفحات آن را باز کرده
اند. ما از روی سرور پیک نت نیز آمار تفکیکی را استخراج کردیم
تا بدانیم پر بیننده ترین مطالب پیک هفته کدام مطالب بوده اند.
مطابق آنچه در سرور ماهواره ثبت شده، بخش دوم مصاحبه آقای
بهنود روی پیک هفته را بالای 22 هزار نفر خوانده اند.
در همین جستجو به آمار دیگری هم برخوردیم که
باعث تعجب و حیرت خودمان شد. آن آمار اینست که پر بیننده ترین
مطلب منتشره در پیک نت، در 15 روز گذشته، گزارش مربوط به فحشاء
در ایران بوده است. این گزارش را در روز انتشار بالغ بر 27
هزار نفر خوانده اند. آن را
اینجا میگذاریم تا
شما هم اگر نخوانده اید بخوانید. این گزارش پیش تر روی سایت
"کانون زنان" منتشر شده و چند سایت و وبلاگ هم به آن لینک داده
بودند که تصور نمیکنیم مجموع مراجعه کنندگان به این گزارش در
آن سایتها و وبلاگها از چند ده نفر فراتر رفته باشد. دلیل
چنین مراجعه و استقبال گستردهای به این گزارش در پیک نت همان
نکاتی است که در بالا به آن و بعنوان روزنامه نگاری حرفهای
اشاره کردیم. نخست آن که آن گزارش را ما از دل یک مصاحبه مشروح
با یک کارشناس بیرون کشیده و نکات خبری آن را برجسته کرده
بودیم (کاری که در حقیقت باید در ارتباط با مصاحبه آقای بهنود
هم میکردیم) و دوم اینکه، ما آن نکته جدیدی را که در آن
مصاحبه مطرح شده یافته و تیتر کرده بودیم. یعنی برای نخستین
بار اشاره شده بود کدام مردان ایرانی بدنبال زنان تن فروش اند.
در حقیقت مردان تن فروش ایرانی چه کسانی اند!!
تصور میکنیم، این توضیحات تا همینجا کافی
باشد! مگر این که بخواهید توضیح آقای بهنود را هم بخوانید که
آن توضیح هم
اینجاست! |