خبرگزاری ایلنا متن مصاحبه تازه ای را با سعید حجاریان منتشر
کرده است. نکاتی از این مصاحبه را می خوانید:
دست طرف مقابل رو شده است. آنها دراین مدت چند تاکتیک را طراحی
کردند که همه آنها افشا شد، به نحوی که به پرگویی افتادهاند
و به تکرار مکررات دچار شدند.اگر حرفهایشان را گوش دهید
متوجه میشوید که آنها فقط میخواهند باشند و در صحنه دیده
شوند و عکسی از آنها منتشر شود و همین برایشان کافی است.
آنها در حال فرار به جلو هستند. روزی میخواهند از لسآنجلس
مجری تلویزیونی بیاورند و روز دیگر در پی دعوت از فیلمساز
خارجی برای ساختن فیلمشان هستند. متاسفانه حرفهای نادرست
زیاد میزنند.
حرف جدی آنها طرح تحول اقتصادی بود، اما این كه آیا مجلس به
اجرای طرح آنها رای میدهد یا نه، به شدت محل تردید است.
ابتدا ادعا كردند كه میخواهند مافیاها را از بین ببرند، اما
اكنون شما ببینید كه کدام مافیا از بین رفته است؟ قرار بود
عدالت را اجرا کنند و به دیگران تهمت زدند که بیعدالتی
میکنند، اما نابرابری دراین دوران بیشتر از همه دوران پیشین
شده است. بطوریكه دانشجعفری، وزیر سابق اقتصاد هم گفت که
فاصله بین دهک بالا تا دهک پایین 17/5 است.
برخی در این دولت کلنگ برداشتند و همه چیز را تخریب کردند، به
نحوی که دولت بعدی باید 70 سال کار کند تا تازه به نقطه صفر
برسد.
خاتمی برای آمدن مشکل دارد و با موانع زیادی روبرو است. البته
او به لحاظ شخصی ظرفیتهای زیادی دارد. خاتمی اکنون که
رئیسجمهور نیست، دارای تواناییهای بیشتری است.
الان این دولت میگوید كه میخواهد به مردم پول بدهد، اما
مشخص نكرده كه این اعتبار از کجا میآید؟ شما ببینید، بودجه
دارای ستون درآمد و ستون هزینه است. میگویند میخواهند به
شهریها 40 یا 50 هزار تومان و به روستاییان 70 هزار تومان
بدهند، اما در کنار این هزینه اصلاً مشخص نمیكنند كه محل
درآمدهای دولت كجا خواهد بود. آیا میخواهند از صنایع ورشکسته
مالیات بگیرند؟ دلار بفروشند؟ نفت بشکهای 30 دلاری را
بفروشند؟ من فكر میكنم كه امسال
دعوای اساسی بر سر بستن بودجه بوجود میآید.
اختلافات این آقایان هم دارای دلایل متنوعی است. یک دلیل آن
این است که برخی فکر میکنند با رویکرد دولت فعلی، نظام به
خطر میافتد، لذا باید فرد
دیگری جایگزین رئیسجمهور فعلی شود که کارکشتهتر و تواناتر
باشد. طرح دولت وحدت ملی هم به این منظور مطرح شد. آقای هاشمی
هم گفت که این طرح از سوی اصولگرایان مطرح شده است.
میخواستند اصولگرایی را نجات دهند زیرا احساس کردند که
ارزشهای اصولگرایی از ریشه در خطر قرار دارد و باید بازسازی
شود. بخشی از این اختلافات هم بر سر تقسیم
غنائم ایجاد شده است.
وحدتی را که اینها میگویند دو گونه مطرح شد. یکی را محسن
رضایی و دیگری را ناطق نوری مطرح کرد. هدف هر دو وحدت، نه گفتن
به احمدینژاد بود. روزنامه کیهان هم موضع گیری کرد و گفت که
روی یال کوه نایستید. یال کوه
به نقطهای از کوه میگویند که از دو طرف، ما را میبینند.
این حرف کیهان، توهین به همه بود. منظورش این بود که باید یک
مقدار پایینتر از یال کوه ایستاد تا ضربه نخورد و کسی حق
ندارد در یال بایستد.
برای ما قرارگرفتن احمدینژاد در مقابل خاتمی بهترین گزینه
است، البته هر فرد دیگری هم میتواند جای احمدینژاد قرار
گیرد. اما انتخابات دو قطبی مناسب است.
میرحسین موسوی هم نمیآید. من و موسوی مدتها با یکدیگر
همکار بودیم، دانشگاه بودیم، در گروه علوم سیاسی همگروه
بودیم، بنابراین با شناختی که از او دارم میدانم که
نمیآید. البته میرحسین انسان توانمندی است و حضورش به نفع
اصلاحطلبان خواهد بود اما نمیآید.
میرحسین موسوی از طیف اصلاحطلبان است و اصولگرایی به معنای
موسوم در این زمانه را نمیپذیرد.
میرحسین موسوی فرد به روزی است و مطالعه میکند. به نحوی که
میزان مطالعاتش از من بیشتر است. هر روز روزنامهها را
میخواند و از اخبار روز آگاه است. میدانم که اگر خاتمی به
صحنه بیاید، مهندس موسوی از او حمایت میکند و عکس آن هم صحیح
است. یعنی با حضور میرحسین، خاتمی از او حمایت خواهد کرد همان
طور که قبلاً هم حمایت کرد. البته نباید به حرف این و آن در
مورد آمدن یا نیامدن میرحسین توجه کرد بلکه تا خودشان اعلام
نکند، هیچ چیز قطعی نخواهد بود.
در مقطع کنونی نقش دانشجویان بسیار وسیع است و البته
دانشگاههای زیادی در کشور اعم از آزاد، دولتی، پیامنور و
علمیکاربردی وجود دارد که اکثر اینها اصلاحطلب هستند.
البته دانشجویان باید با ملاحظات خودشان به صحنه بیایند، مانند
دانشجویان دانشگاه شریف که ضمن دعوت از خاتمی، سوالاتی را مطرح
کردند وخواستار پاسخگویی خاتمی به آنها شدند.
دانشجویان هم مثل خودمان هستند. مگر ما دربست از کسی حمایت
کردیم؟ هیچگاه و حتی دوم خرداد هم به طور دربست هم از کسی
حمایت نکردیم. حتی در مواقعی شاید انتقادات من گزندهتر از
دیگران بود.
س: سردار فیروز آبادی اخیراً اظهاراتی داشت که به نظر میرسد
بخشی از انتقادات ایشان متوجه اصلاحطلبان بود. نظر شما چیست؟
حجاریان: نه. روی صحبت فیروز آبادی با اصولگرایان بود. گفت
افرادی که در دولت ومجلس هستند. به نظرم منظورش لاریجانی بود.
اگر هم منظورش اصلاحطلبان بودهاند، نباید واکنش نشان داد.
س:اظهارات اخیر بوش مبنی بر حمایت از اصلاحطلبان خاورمیانه
موجب هجمههایی به اصلاحطلبان در داخل کشور شد.آیا به راستی
منظور بوش همطیفان شما بودهاند؟
حجاریان: خیر.منظور بوش اصلاحطلبان منطقه مانند ابومازن و
حریری بود و متوجه ما نمیشد. او حرفی از اصلاحطلبان ایران
نزده است. آمریکا معتقد است که اصلاحطلب و اصولگرا در ایران
سر و ته یک کرباس هستند و تفاوتی با هم ندارند.
|