سیزدهمین کنگره حزب
کمونیست فدراسیون روسیه که درنیمه دوم آذرماه گذشته برگزار شد،
علاوه بر قطعنامه مهمی که صادر کرد و خلاصه ای از آن در پیک نت
انتشار یافت، گزارشی را تائید کرد که دبیرکل این حزب ارائه
داد. دراین گزارش علاوه بر اشاره به وضع اسف بار جامعه روسیه
پس از فروپاشی اتحاد شوروی، اشاره به بحران اقتصادی جهان
سرمایه داری و آغاز مرحله ای نوین و انقلابی در جهان می شود.
این ارزیابی و پیش بینی به کلی متفاوت با آن جنجال سازی های
حاکمیت ایران پیرامون پرت کردن لنگه کفش به سمت بوش و اجرای
برنامه صندوق بین المللی پول توسط دولت احمدی نژاد و ادعای
مبارزه با امریکاست. درگزارش دبیرکل حزب کمونیست روسیه آمده
است:
امروز سران انحصارهای
بین المللی تلاش دارند نیروی خود را دوباره گرد
آورند، اما
امروز نسیم تاریخ دوباره در جهت موافق
بادبانهای ما
میوزد.
۲۰
سال پیش اعلام کردند که دوران هر شکلی از
عدالت اجتماعی به سر رسیده است و جهان مطابق الگوی بازار
آزاد ...به
پیش خواهد رفت.
و اکنون پس از
گرایش به راست در
اوایل دهه
۹۰،
اینک تاریخ به سرعت به سوی چپ حرکت میکند. ”فروپاشی
بازار مالی“
نقطه عطفی محسوب میشود. درعین حال نباید از یاد برد که
قدرتگیری فاشیسم و دو جنگ جهانی در پی بحرانهای
نظام
سرمایهداری در قرن گذشته بوقوع پیوست و به همین دلیل اکنون
نیز توجه جامعه جهانی به افزایش خطر جنگ افروزی ناشی
از این چنین
بحرانهایی جلب میکند.
جهان در انتظار آنست
که روسیه…به عنوان یک عضو برابر حقوق خانواده
ملتها، به
عنوان یک مدافع صلح و عدالت و ترقی، به عنوان حامی تهیدستان و
محرومان،
سر پای خودش
بایستد. وظیفه ماست که برای تسریع پیشرَوی جنبش به آن سو، دست
در دست
همه نیروهای
مترقی دنیا، با تمام توان بکوشیم.
اینک رهبری بسیاری از
سازمانهای حزبی در دست افراد رزمدیده، وفادار و اغلب جوان
قرار دارد.
اینک حزب کمونیست فدراسیون روسیه عمدهترین حزب میهنی
فعال چپ در
کشور است.
روسیه با سه
خطر روبروست:
”صنعتزدایی، کاهش جمعیت، و درماندگی روحی مردم“. در حالی که
رسانههای تحت
کنترل دولت و ”روسیه متحد“ ادعا میکنند که رژیم استوار است و
آیندهای
درخشان دارد، مردمی که بهشت سرمایهداری به آنها وعده داده شده
بود اینک
آن را سرابی
بیشتر نمیبینند و در پرتو بحرانهای مالی و تولیدی عمیقی که
کشور در
آن غوطه
میخورد، گرایشی محسوس و طبیعی به گذشته شوروی و آرمانهای
عدالت اجتماعی
نشان میدهند.
ما
در آستانه
چرخش سیاسی - اجتماعی عمدهای در جهان و در کشور خودمان قرار
داریم.
”تولید ماشین ابزار
۱۱
مرتبه (1100 درصد)، تولید تراکتور
۱۴
مرتبه (1400
درصد)، و تولید کامپیوتر
۱۵
مرتبه (1500 درصد)، کمتر از میزان مشابه
در سال
۱۹۹۱
است. بهرهوری صنعتی فقط
۴۵
درصد میزان مشابه در سال
۱۹۹۱
است که فقط
قابل مقایسه
با زمانی است که فاشیستها یک سوم از پیشرفتهترین بخش اروپا
را تسخیر
کرده بودند.
از سال ۱۹۹۱
به این سو، هیچ بنگاه مدرن تازهای ساخته نشده است...روسیه
اینک قادر به
تولید فقط نیمی از قطعات مورد نیاز در صنایع دفاعیاش است. از
صنعت
فضانوردی، که
زمانی جزو افتخارات ما بود، چیزی باقی نمانده است... سن بیشتر
کارگران
بالاتر از
۵۰
سال است. جوانان تمایلی به کار در کارخانهها ندارند چرا که
دستمزدها
پایین است.
نظام آموزش حرفهای ما که زمانی بهترین در دنیا بود، کاملاً
نابود شده
است... وضع در
روستاها از این هم فجیعتر است.
دامها و زمینهای
قابل کشت نابود
شده است و
بیکاری، فقر، مصرف الکل، و مرگ و میر غوغا میکند... بنزین در
روسیهای
که خود صادر
کننده نفت است، گرانتر از آمریکاست... فساد تمام گوشه و کنار
دولت را
در بر گرفته
است... ثروتمندان ثروتمندتر میشوند و تهیدستان تهیدستتر...
و این
در حالی است
که در دوران هشت سال حکومت پوتین، سودهای سرشاری ناشی از قیمت
بالای
نفت نصیب
روسیه شد. ”در ۸
سال گذشته
بیشتر از
۳۰۰۰
بیمارستان و ۲۵۰۰
درمانگاه تعطیل شده
است.
قیمت دارو
سرسام آور است... فشارهای روحی، بیماری، و مصرف الکل از دیگر
پیامدهای
بیاطمینانی مردم به آینده است... آموزش عالی رایگان در عمل
فقط چیزی است
مربوط به
گذشته... مؤسسات تحقیقاتی به حراج گذاشته شدهاند. تا کنون
۱۰۰
هزار
دانشمند و
۸۰۰
هزار کارشناس عالیرتبه کشور را ترک کردهاند. کاهش شدید جمعیت
در مقیاس ۵۰۰
تا
۷۰۰
هزار نفر در
سال، و کاهش طول عمر متوسط مردم، روسیه را در رده صد و پنجاه و
هفتم در دنیا
قرار داده است.
حزب کمونیست
فدراسیون
روسیه وظیفه اصلی خود را ادغام
مبارزه طبقاتی
اجتماعی با مبارزه برای
آزادی ملی
میداند و آن را شرط اصلی گذار روسیه «به سوی سوسیالیسم قرن
بیست و یکم»
میشمارد که
هم از دستاوردهای شکوهمند اتحاد شوروی بهره میگیرد و هم از
درسها و
تجربههای
منفی آن. حزب در صدد بازگرداندن ثروت عمومی ربوده شده و قدرت
سیاسی و
اقتصادی به
زحمتکشان ملیتهای ساکن روسیه است.
حزب ما سوء استفاده
از قدرت در دوران
مبارزات سیاسی
سالهای دهه ۱۹۳۰
و اشتباههای صورت گرفته در آن زمان را محکوم کرده
است.
ما ناتو
را خطر اصلی
برای منافع روسیه میدانیم و در مورد مقاصد خصمانه غرب نسب
روسیه هشدار
میدهیم.
نارضایتی در حال افزایش است... و استثمار شدید و نابرابریهای
اجتماعی بیش از حد
منجر به آگاهی
طبقاتی تازهای در میان زحمتکشان میشود. حزب ما اینک حدود
۱۶۰
هزار
عضو و بیشتر
از ۴
میلیون هوادار فعال دارد و مهمترین وظیفه تشکیلاتی حزب جذب
جوانان به حزب و یافتن زبان مناسب برای ارتباط با
جوانان امروز
است. حزب از آزادی انتقاد و بیان
آزادانه
نظریات و آراء دفاع می کند.
ما زمانی بر این باور
بودیم که میتوانیم با شرکت
در انتخابات
در سطوح مختلف قدرت را به دست بگیریم. اما امروز، با توجه به
تقلبها و
تخلفهای
گسترده انتخاباتی و فشار شدید مقامهای حکومتی بر جامعه، این
سناریو را
نامحتمل
میبینیم. اما این هم بدان معنا نیست که ما دیگر در انتخابات
شرکت نکنیم.
ما باید حتی
از همین فرصتهای محدود سیاسی که در نظام کنونی هنوز وجود
دارد،
استفاده مؤثری
بکنیم. ساده لوحی است اگر انتظار داشته باشیم که قدرت را دو
دستی
به ما تقدیم
کنند. ما باید از هر امکانی – شیوهها و شکلهای پارلمانی و
غیر
پارلمانی
مبارزه – برای تضعیف گروه حاکم و افشای ماهیت آن استفاده کنیم.
ما باید
حزب کمونیست
فدراسیون روسیه را به عنوان یک حزب مردمی واقعی، در اتحاد با
دیگر
نیروهای میهن
به حساب اوريم.
حزب ما نیز
مانند هر حزب جدی دیگری، در پی کسب قدرت است. این حق ما و
وظیفه ما در
برابر مردم
است و بیتردید
پیروز خواهیم
شد. اما راه
رسیدن به
موفقیت نه کوتاه است و نه آسان.
(بخش هائی از قطعنامه
این کنگره را در شماره زير
پیک نت می توانید بخوانید)
http://www.peiknet.com/1387/03DEY/01/PAGE/38RUSSIEH.htm |