ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  اسدالله عسگراولادی:
جلب دوستی مردم کشورها
برای کسی آب و نان نمی شود
چون رهبر گفته از این دولت حمایت کنید، ما حمایت می کنیم، والا این دولت فشل است
 
 
 
 

 

بحث بر سر شرکت های وابسته به سپاه پاسداران که تحت عنوان شرکت های خصوصی، بخش های دولتی را با قیمت های کم از دولت می خرند و یا تشکیل شرکت های عظیم تجاری موازی با شرکت های تجاری که تاکنون موتلفه اسلامی و روحانیون  آنها را در اختیار داشتند، می رود تا به چالش بزرگی در راس حاکمیت تبدیل شود. حرف های اسدالله عسگراولادی (برادر حبیب الله عسگراولادی پدر خوانده موتلفه) که روزگاری به سلطان زیره ایران معروفی بود، تنها در چارچوب این اختلاف و چالش اهمیت دارد و نه جان کلام او که جز سود خود و تجار بزرگ را در آن جستجو نمی کند.

اسدالله لاجوردی که در اتاق بازرگانی ایران نیز سرقفلی دارد، در مصاحبه با جام جم می گوید:

 

چون رهبر معظم انقلاب امر به حمایت همه‌‌ از دولت احمدی‌نژاد کرده‌اند، ما از دولت ایشان حمایت می‌کنیم، با این‌که معتقدیم این دولت و سیاست‌های اقتصادی‌اش به تمام معنی فشل است.
من شاید اکثر کشورهای دنیا را دیده‌ام و الان نیز زیاد سفر می‌روم. در این سفرها واکنش‌های مردم را نسبت به ایران می‌سنجم.

می گویند مردم کشورها ما را دوست دارند. این دوست‌داشتن چیز خوبی است اما چیزی از آن درنمی‌آید، چون دولت‌ها تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز هستند که بعضا ما را هم دوست ندارند. بنابراین منافع اقتصادی ما در دنیا به خطر افتاده است و این حلقه دارد تنگ‌تر می‌شود. واقعا ما باید در تامین منافع اقتصادیمان سود و زیان عمل سیاسی را در نظر بگیریم و با تکنیک سیاسی خطرها را به در کنیم. حرف من این است که دولت در داخل دارد ما را دچار یک خودتحریمی می‌کند. خودتحریمی توصیفی است که برای شرایط امروز اقتصادی کشور به کار می‌برم؛ موانعی در تولید، سرمایه‌گذاری و تجارت که باعث رشد قیمت‌ها و کسادی کار فعالان می‌شود؛‌ یعنی موانع داخلی که رشد و رونق اقتصادی کشور را با چالش روبه‌رو کرده است. متاسفانه باید بگویم در بخشی از بدنه دولت، شیوه‌ها و رفتارهایی وجود دارد که هم به افزایش قیمت های داخلی دامن می‌زند و هم جلوی رشد اقتصادی را می‌گیرد. من اسم این پدیده را خودتحریمی می‌گذارم. یعنی خودمان (دولت) جلوی اقتصاد را گرفته‌ایم.
ما به عنوان تاجر حس می‌کنیم با موانع داخلی رونق اقتصادی باید بیش از موانع خارجی جنگید. مثلا ما الان در گمرکات، حدود 14 هزار کانتینر جنس داریم که به دلایل متعدد، اجازه ترخیصش را نمی‌دهند. موسسه استاندارد آمده و گفته چون طول این تیرآهن 9 متر است و استاندارد جدید ما 7 متر؛ پس نباید این تیرآهن را وارد کشور کنید. هرچه ما داد می‌زنیم که آقا در تجارت دنیا، این یک قانون است که وقتی کالایی سوار کشتی شد، دیگر هر قانون جدیدی که درباره آن وضع شود، مشمول بار موجود در کشتی نمی‌شود، گوش نمی‌کنند. هر لحظه یک مقررات جدید و خلق‌الساعه.

فکر می‌کنید در نهایت این هزینه انبارداری و معطل کردن را چه کسی می‌پردازد؟ روشن است؛ مصرف‌کننده نهایی.

در این ماجرای خصوصی سازی هم یک شرکت دولتی می‌رود سهام یک شرکت دولتی دیگر را با واسطه مثلا شرکت سرمایه‌گذاری می‌خرد و اسمش را می‌گذارد غیردولتی و بعد هم می‌آیند و می‌گویند نصف دارایی دولت را فروخته‌ایم. بله! فروخته‌اید؛ اما به خودتان.

 
همین طرح تحول اقتصادی. تصور کنید بسیاری از خانواده‌های ایرانی مثلا 300 هزار تومان گیرشان بیاید، فکر می‌کنید با آن چه کنند؟ پس‌انداز؟ خیر. کالای غذایی و اساسی می‌خرند و این یعنی تورم انفجاری.

افرادی است که می‌خواهند طرح تحول به این بزرگی را اجرا کنند. ببینید، من با سیاستمداران فراوانی از نسل‌های گوناگون نشست و برخاست کرده‌ام. این افراد این کاره نیستند که بتوانند چنان طرح تحول بزرگی را اجرا کنند.