ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

ماه های آینده
محاصره ایران از خارج
 با سلاح مذاکره
محاصره مردم در داخل
با چماق بسیج

سردار "رشید" یک روی سکه تحلیل حکومت از تحولات ماه های آینده را بدقت شرح داد، اما درباره روی دیگر این سکه، که دلائل ادامه سیاست نظامی- اتمی و شکست هر نوع مذاکره با پیش شرط و بدون پیش شرط است، سخنی نگفت.

 
 
 
 
 

 

ایران و در واقع حاکمیت جمهوری اسلامی در پیچیده ترین شرایط داخلی و خارجی قرار گرفته است. چنان پیچیده که همه راه ها برای مانورها یکی پس از دیگری بسته می شود. درحالیکه حلقه محاصره ایران با سلاح مذاکره روز به روز تنگ تر می شود، حاکمیت نظامی که با مانورهای جنگی و موشک پرانی طی سه سال گذشته در راس قدرت قرار گرفته و می خواهد از بقای خود در این موقعیت دفاع کند، حلقه محاصره مردم ایران را در داخل کشور روز به روز تنگ تر می کند.

آنها که با استناد به وعده های رئیس جمهور آینده امریکا "اوباما" و سیاست جدید کاخ سفید  سپر مذاکره را بلند کرده اند، باندازه حاکمیت ایران می دانند که سقوط بهای نفت و محاصره اقتصادی و تحریم ها کمر ایران را روز به روز بیشتر ختم می کند و انفجار از داخل بصورت شورش های مردم روز به روز محتمل تر می شود. این درک و یقین حاکمیت رهبر و فرماندهان نظامی سپاه نیز هست و به همین دلیل و تا رسیدن پیشنهادهای صریح و مستقیم مذاکره آماده سرکوب شورش ها می شوند. این آمادگی در روزهای اخیر و به بهانه هفته بسیج و پیش از آن به بهانه امنیت عمومی و مانورهای خیابانی نیروهای انتظامی و کارگذاری دوربین کنترل در محلات کاملا مشهود است. نه تنها مشهود است، بلکه سردار رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح که گفتن حرف های عاقلانه و غیر شعاری را به جای آنکه برعهده سرلشگر سنگین وزن فیروزآبادی رئیس این ستاد بگذارند به عهده او گذاشته اند نیز می گوید. مصاحبه روز یکشنبه او در تهران یکی از دقیق ترین و فشرده ترین سخنانی بود که در باره پیش بینی های تحلیلی شورای فرماندهان سپاه و رهبر در همین زمینه اعلام شد.

او گفت:

1- ما سه منطقه آسیب پذیر شمال غرب، جنوب شرق و خوزستان را داریم که باید به آنها توجه ویژه کنیم.

2- با کاهش قیمت نفت، احتمال حادثه سازی از سوی اسرائیل والقاعده و تحولات (بخوانید شورش) اجتماعی، سه تهدید عمده علیه ایران است. همچنین ممکن است حوادثی مانند 18 تیر را داشته باشیم که باید در این زمینه مراقبت کنیم.

3- ساده اندیشی است اگر فکر کنیم تغییر دولت در امریکا به معنی تغییر ماهیت تهدیدات علیه جمهوری اسلامی است. ممکن است حداکثر یک سال تغییر در روش را شاهد باشیم ولی با آشکار شدن چهره واقعی دولت آمریکا و استقرار کامل آن، ماهیت اصلی تهدیدات آنها مشخص خواهد شد.»

به این ترتیب، همانطور که اشاره شد، سیاست مذاکره نوعی محاصره حاکمیت کنونی ایران است و سیاست مانور نیروی انتظامی و نمایش بسیج در خیابان ها نوعی محاصره مردم ایران.

سردار رشید بدرستی اشاره به یکسال آینده و تغییر ناپذیری اهداف امریکا می کند، اما تنها یک روی سکه است. آن روی سکه که سرکوب داخلی و به خیابان کشاندن پیاپی نیروی انتظامی و بسیج نیز در همین روست. روی دیگر این سکه آنست که به چه دلیل سران نظامی و طراحان اصلی سیاست نظامی که رهبر و آیت الله جنتی در شمار آنها هستند، یقین دارند به سمت حمله نظامی می رویم. یعنی همان حمله ای که تاکنون همه آنها، از جمله رهبر و احمد جنتی و فرماندهان سپاه انتشار اخبار آن را جنگ روانی می دانستند و بکلی منکر توان امریکا و اسرائیل برای دست زدن به چنین اقدامی بودند.

دلیل امر جز این نیست که سیاست اتمی و سیاست های منطقه ای‌ حاکمیت علیرغم آنکه در بن بست قرار گرفته، ادامه خواهد یافت. یا می خواهند آن را ادامه بدهند و به همین دلیل هم از هم اکنون هر نوع مذاکره ای را بدون پیش شرط و یا با پیش شرط محکوم به شکست می دانند. حتی اگر اوباما رئیس جمهور امریکا بپذیرد که شخصا با زیرجامه سوار هواپیما شده و برای مذاکره به تهران پرواز خواهد کرد.

این نکته ایست که امریکا نیز دقیقا از آن آگاه است و به همین دلیل سپر مذاکره را جلوی خود گرفته است تا متحدان امریکا در جهان و مردم امریکا که در وسیع ترین شمار رئیس جمهور جدید انتخاب کرده اند ببیند ایران اهل مذاکره نیست. اهل مذاکره نیست، زیرا تغییر سیاست اتمی و منطقه ای نمی تواند بدهد و اگر تمایل به این تغییر هم داشته باشد نتیجه فوری آن انفجار در انسجام نظامی – سیاسی حاکم در جمهوری اسلامی است. از سوی دیگر، حداقل تمام کشورهای منطقه از جاه طلبی های اقتصادی – نظامی حاکمیت ایران بمیناک اند و برای دفع این بیم و هراس مجهز به موشکی و اتم شانه های خود را زیر بار اسرائیل در منطقه و امریکا و اروپا خواهند داد. اروپا نیز که بر خلاف دوران بوش تمایل جدی تری برای همکاری با کاخ سفید دارد، چاره ای جز همگامی با رئیس جمهور اهل مذاکره امریکا نخواهد داشت. مذاکره ای که سپری است دفاعی و متحد کننده اروپا و امریکا و منطقه خاورمیانه تا آن لحظه ای که همگان بپذیرند جمهوری اسلامی اهل مذاکره نیست و از بیم واکنش های سخت درون حکومتی نمی تواند سیاست اتمی و نظامی خود را تغییر بدهد. در این صورت است که می رسیم به دو نگرانی جدی سردار سرلشکر "رشید" که بر خلاف همه انکارهای سه سال گذشته، حمله به ایران را نه جنگ روانی بلکه حمله ای واقعی ارزیابی می کند. حمله ای که حداقل می تواند در سه نقطه به زمینه های جدائی و شکل گیری حکومت های جدید بصورت جدی یاری برساند. خوزستان، بلوچستان و کردستان.  و در این میان خوزستان گلوی ایران است که اگر به چنگ آید نفس ایران گرفته خواهد شد. درعین حال که کشف نفت در بلوچستان پاکستان و زمزمه تشکیل بلوچستان بزرگ ( مرکب از بلوچ های ایران و افغانستان وپاکستان) لحظه به لحظه جدی تر می شود و درکردستان ایران تمام زمینه های عینی برپا شدن علم استقلال از حکومت شیعه و سرکوبگر مرکزی وجود دارد.

بنابراین، سخنان سردار رشید را باید جدی تلفی کرد و نه از شمار همان حرف های ارزان قیمت و شعاری که امام جمعه و بسیاری از فرماندهان سپاه و بسیج می زنند و یا همزمان با وی، حجت الاسلام طائب بعنوان فرمانده بسیج بخش هائی از آن را بلغور کرده است. او کم سخن می گوید، اما وقتی می گوید، به آنچه بیان کرده باید بصورت جدی فکر کرد. همانگونه که در مهر ماه سال 83 سخن گفت و پیک نت در دو شماره آن را منتشر ساخته و ضرورت توجه به آن را متذکر شد.

آن مصاحبه را پیک نت در شماره 2مهر سال 38 پیک نت و در آغاز کارزار انتخاباتی که از دل آن احمدی نژاد بیرون آمد منتشر کرده و ضرورت توجه به آن را متذکر شد، می توانید از اینجا بخوانید.