روزگذشته،(4 دسامبر) کشورهای همسایه
افغانستان و حتی کشورهائی که مرز مشترک با افغانستان ندارند
اما با اینحال خود را همسایه این کشور می دانند، مانند هند
وعربستان و امارات متحده عربی در یک نشست یکروزه در پاریس شرکت
کردند. در این نشست یکروزه ایران که نزدیک ترین همسایه
افغانستان است حضور نداشت. سرکوزی رئیس جمهور فرانسه در آستانه
این اجلاس در یک اظهار نظر جنجالی که مطبوعات فرانسه و جهان به
آن پوشش وسیع خبری دادند گفت"من حتی حاضر به دست دادن با رئیس
جمهوری ایران نیستم، مردی که
خواستار حذف اسرائیل شده است" .
این سخن که حدس زده می شود آگاهانه و با
هدف حذف ایران از کنفرانس افغانستان بیان شد بهانه شد برای
ابراز حساسیت مقامات جمهوری
اسلامی. همین سخن سرکوزی دستآویزی
شد که ایران در نشست پاریس شرکت نکند.
این درحالی است که رئیس جمهور جنجالی
فرانسه "سرکوزی" این جمله را در سپتامبر گذشته نیز در مصاحبه
ای مطبوعاتی و در برابر
صدها خبرنگار در نیویورک بر زبان
آورده بود.
در آن مصاحبه که در مقر سازمان ملل متحد و
برای افتتاح پنجاه و دومین
مجمع عمومی سازمان ملل انجام شد من
از رئیس جمهور فرانسه که درعین حال رئیس ادواری اتحادیه اروپا
بود پرسیدم چرا بطور مستقیم درباره برنامه هسته ای ایران با
رئیس جمهور این کشور وارد مذاکره
نمی شود؟
آقای سرکوزی گفت که وی حتی اگر وی با آقای
احمدی نژاد در یکی از راهروهای
سازمان ملل رو در رو شود، حاضر نیست با وی دست بدهد. و اضافه
کرد " من با مردی که خواستار نابودی اسرائیل شده است هرگز دست
نخواهم داد. البته
من حساب مردم ایران را با دولت این کشور
جدا می دانم."
امروز که همه خبرگزاری ها از جای خالی
ایران در کنفرانس افغانستان در پاریس گزارش داده اند از خودم
سئوال می کنم که چرا آنروز که همین جمله از دهان رئیس جمهور
فرانسه بیرون آمد،
نه آقای احمدی نژاد و نه هیچکدام از
همراهان وی اعتراضی نکردند و مقامی را به وزارت خارجه احضار
نکردند؟ شرکت نکردن
آقای منوچهر متکی در کنفرانس یکروزه
همسایگان افغانستان در پاریس ( 14 دسامبر) به
این گمانه زنی در رسانه های خارجی
دامن زده است که موضعگیری آقای سرکوزی در قبال
رئیس جمهور ایران ( اشاره به
سخنرانی ایشان در شصتمین سالگرد روز جهانی اعلامیه
حقوق بشر در 8 دسامبر)، و بی
احترامی به رئیس جمهوری ایران علت اصلی انصراف آقای
متکی بوده است.
به گمان من مسولان ایرانی قبلا هم این
عبارت را شنیده بودند
و چنانچه هم نشنیده بودند و در هشتم
دسامبر شنیدند، می توانستند همانروز موضعگیری
کنند. احضار سفیر فرانسه به وزارت
خارجه با تاخیری دو روزه نشان
داد مشاورین مشغول بررسی بوده اند
که باید واکنش نشان بدهند یا خیر. درست است که
در این نشست هیچ بیانیه ای صادر نشد
اما مذاکرات بر روی کمک همسایگان در بالا بردن
ضریب امنیتی کابل و همچنین مبارزه
با طالبان متمرکز بود. قبل از برپایی مذاکرات
آقای کوشنر وزیرخارجه فرانسه به
خبرنگاران گفته بود که کنفرانس از ایران و پاکستان خواهد
خواست تا میزان همکاری های خود با
قوای ملل متحد برای جنگ با طالبان را افزایش
دهند.
و این سخن یعنی همکاری جمهوری اسلامی
با طالبان. اتهامی که جمهوری اسلامی بهای سنگینی را شاید مجبور
شود برای آن تقبل کند.
بحث ترافیک مواد مخدر از افغانستان به
ایران و بودجه ای که همه ساله
دولت ایران صرف مبارزه با قاچاقچیان
می کند و مرزبانانی که در درگیری با اشرار
کشته می شوند، فشار مالی و جانی
بسیاری به دوش ایران گذاشته است و همچنین نزدیک به 2 و نیم تا
سه میلیون افغانی مهاجر در ایران و
جمعیتی نزدیک به دو میلیون معتاد
ایرانی( آمار رسمی) و به گفته ای دیگر تا پنج میلیون
نفر معتاد در ایران باید به
علاقمندی جمهوری اسلامی و استقبال آنها از هر گفت و
گویی برای یافتن راه حلی برای این
معضلات بیافزاید و نه آن که تسلیم مانورهای سیاسی رئیس جمهور
فرانسه و فردا رئیس جمهور فلان کشور دیگر بشود.
در دنیای
سیاست خیلی چیزها گفته می شود که یا
مصرف داخلی دارد و یا مصرف سیاسی و بازدارنده و یا تحریک آمیز
و به همین دلیل نباید زیاد آنها را جدی گرفت، زیرا آنچه مهم
است منافع کشور است. بخش زیادی از این انزوای بین المللی که
ایران را اسیر آن کرده اند، در همین نکات نهفته است.(
این تفسیر را می توانید از
اینجا نیز بخوانید) |