ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  سخنرانی بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت خاتمی
گزارش برباد رفتن پول نفت
 
 
 
 

 

بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت دولت خاتمی و عضو کنونی مجمع تشخیص مصلحت در میزگرد همایش "نفت، توسعه و دمکراسی" که در سالن همایش‌‏های بین‌‏المللی برگزار شد، گزارشی از تاریخ استخراج و فروش نفت و در آمد حاصل از نفت در دولت احمدی نژاد ارائه داد که خلاصه ای از آن را میخوانید:

 از ابتدای کشف نفت تا به امروز 58 میلیارد بشکه نفت استخراج شده است که 41 میلیارد بشکه تا آخر شهریور 87 صادر شده است؛ از این میزان حدود 18 میلیارد بشکه در داخل مصرف شده است.

کل نفتی که استخراج شده در حدود یک هزار میلیارد دلار ارزش داشته که 600 میلیارد دلار از ارزش این میزان استخراج با توجه به قیمت‌‏های روز بعد ازپیروزی انقلاب بدست آمده است.
120 میلیارد بشکه دیگر قابل استحصال داریم. این میزان نفت با تکنولوژی متوسطی که استخراج می‌‏کنیم، این تصویر را پیش روی ما قرار داده که چه بخواهیم و چه نخواهیم نفت همچنان پیش روی ماست.  اما در گاز وضع به گونه دیگر است. یعنی اگر 12 منبع گازی داشته باشیم هنوز یک دوازدهم از آن را مصرف کرده‌‏ایم.

تا سال53 درآمد حاصل ازفروش نفت به 20 میلیارد دلار هم نمی‌‏رسید، حدود 80  میلیارد دلار نفت از سال 53 تا قبل از پیروزی انقلاب بدست آمده که نفت با قیمت‌‏های 6/1 تا 7/15 دلار در نوسان هر بشکه فروخته شده است.

نقش نفت در تأمین درآمدهای بودجه عمومی در اواخر دولت آقای خاتمی کم شد و امروز متأسفانه به بیش از 65 درصد رسیده است.

در سال‌‏های 84 تا86 قرار بود مطابق برنامه چهارم توسعه، 81 میلیارد دلار از درآمد حاصل از فروش نفت در بودجه هزینه شود، در حالی که اگر این رقم را هم مبنا قرار ندهیم و 100 میلیارد را با احتساب ناخنک دولت به درآمدهای نفتی محاسبه کنیم باید با توجه به فروش روزانه نفت و قیمت پایه 20 دلار مطابق جداول برنامه چهارم 107 میلیارد دلار در حساب ذخیره ارزی پول ذخیره می‌‏کردیم.

تا پایان برنامه سوم قیمت نفت به صورت متوسط 14 دلار در نظر گرفته شده بود که این رقم در برنامه چهارم 20 دلار مبنای برنامه‌‏ریزی قرار گرفت، اگر تمام درآمدهای نفتی را در این سال‌‏ها محاسبه کنیم به جز فروش میعاناتی مانند گاز، 206 میلیارد دلار در سه سال و نیم گذشته درآمد ارزی داشتیم.

اگر این حجم از دارایی‌‏ها در یک بازار رقابتی قرار می‌‏گرفت امروز اقتصاد ایران برون‌‏گرا می‌‏شد و اقتصاد ایران می‌‏توانست با درآمدهای مالیاتی توسعه را سامان ببخشد.

سازوکار حساب ذخیره ارزی نیاز به تکامل داشت اما این روند تکاملی نه تنها ادامه نیافت بلکه واقعیت این است که نفت را دادیم گاز هم بتدریج اضافه می‌‏شود به همین دلیل بهتر است تا دیر نشده دسترسی دولت به درآمدهای نفتی کاهش یابد و از طریق سرمایه‌‏گذاری بخش‌‏خصوصی ساختار دولت باز تعریف شود.

ثروت نفت بادآورده است که کسی برای آن زحمت نکشیده برای خلاصی از آن باید تولید ناخالص داخلی بزرگ شود، صادرات غیر نفتی افزایش یابد تا ضریب مؤثر مالیاتی ما که امروز بیش از 8 درصد نیست، بالا برود.

حاکمیت و مالکیت ما در نفت یکی است، اگرقرار باشد حاکمیت را بردارید، شرکت نفت نمی‌‏تواند اعمال مالکیت کند، بنابراین تدوین اساسنامه شرکت ملی نفت مسئله تعیین‌‏کننده‌‏ای نیست، این موضوع سیاسی است در حالی که بحث اصلی این است که درآمدهایی که تولید می‌‏شود صرف توسعه کشور و اصلاح زیرساخت‌‏ها شود.

موضوع اساسنامه شرکت ملی نفت در این چند سال سیاسی بوده، در دوره‌‏ای شورای نگهبان اشکال گرفت که تا اساسنامه نباشد ماده 2 قانون برنامه چهارم قابل تصویب نیست. حتی آقای جنتی می‌‏گفت، نفت 56 میلیارد دلار حیاط خلوت دارد و پول در حساب دارد حال سئوال من این است چرا ایشان امروز که سه سال و نیم از عمر این دولت می‌‏گذرد از این دولت سئوال نمی‌‏کند که اساسنامه چه شد؟
آقای انبارلویی (عضو رهبری موتلفه اسلامی) که شب و روز برای اساسنامه خوابشان نمی‌‏برد و یا آقای نادران (نماینده سپاه در مجلس) که هر هفته به بنده تذکر می‌‏دادند، امروز چرا سکوت کرده‌‏اند؟
با اقداماتی که در دولت قبل صورت گرفت موضوع برداشت از حساب ذخیره ارزی برای مصارف بودجه‌‏ای قبیح شد به طوری که همین امروز وقتی بحث برداشت از حساب ذخیره ارزی مطرح می‌‏شود دولت با شرمندگی پول برداشت می‌‏کند؛ یا در مورد گزارش برداشت از حساب شفاف اعلام نمی‌‏کند زیرا برداشت هزینه سنگین سیاسی دارد.

وقتی پرسش می‌‏شود، می‌‏گویند من برداشت نکردم یا مجلس اجازه داد، می‌‏توان این موضوع را تشدید کرد تا برداشت از حساب ذخیره ارزی محدود شود زیرا این خطر وجود دارد که اگر اتفاقات 100 سال گذشته که در نفت صورت گرفته در گاز هم تکرار شود، توسعه ملی شکل نمی‌‏گیرد.

هیچ دلیل ندارد که بگوییم اگر امروز نفت نداشتیم مثلا ژاپن بودیم، شاید اگر نداشتیم الان افغانستان بودیم. توسعه صنعت نفت باید موجب رونق اقتصاد و افزایش تولید ناخالص داخلی شود. مهم این است که وزن این محصول چقدر در اقتصاد ما نقش دارد.

حتی معتقدم که باید سهم نفت در بودجه عمرانی هم محدود شود زیرا از هر طریقی که نفت به بودجه دولت وارد شود، ماهیت رانتی دارد.