ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

درد منتقدان اکبر گنجی
دین خدا نیست، قدرت بی حد است!
علیرضا علوی تبار

 
 
 
 
 

 

امروز: انتشار مقاله‌های آقای اکبر گنجی در زمینه برخی از مباحث دین‌شناسی و مذهب‌شناسی و انعکاس ناقص، جهت‌دار و تحریف شده آن در برخی از رسانه‌های بنیادگرا، پرسش‌های متعددی در مورد ایشان را مطرح کرد که در مواردی به پاسخ‌هایی از جانب برخی افراد نواندیش دینی یا اصلاح‌طلب سیاسی انجامید. اظهار نظری که اخیراً‌ به نقل از آقای بهزاد نبوی منتشر گردید مرا واداشت تا برخی نکات را به یاد دوستان آورده و همگی‌مان را به دقت بیشتر در سخن گفتن و اظهارنظر دعوت کنم به این امید که بیش از همه برخودم تأثیر داشته باشد.
1. مباحث دین‌شناسانه آقای گنجی امکان چاپ در رسانه‌های مکتوب داخلی را نیافته است و حتی پایگاه‌های اینترنتی وابسته به جریان‌های شناخته شده داخلی از انتشار آن‌ها خودداری کرده‌‌اند. آیا در چینین شرایطی منصفانه و قابل قبول است که ما به انتشار نقدهای وارده شده به آن‌ها بپردازیم؟ راستش من این مقالات را با دقت خواندم. به گمانم از سه منظر قابل نقد بودند،‌ محتوا،‌ لحن و زبان و راهبرد فرنگی که بر مبنای آن شکل گرفته بودند. اما به نظرم می‌رسید حالا که امکان چاپ و انتشار را نیافته‌‌اند چرا باید نقد آن‌ها را در سطح عمومی طرح کرد؟

بعداً ‌هنگامی که نقدهای نواندیشانی چون دکتر آرش نراقی و دکتر ابوالقاسم فنایی را دیدم از طرح دیدگاه‌هایم صرف‌نظر کردم، چون آنچه را به ذهن من رسیده بود بهتر، رساتر و غنی‌تر گفته بودند.
2. دوستان ما در داخل اغلب آقای گنجی را می‌شناسند، بسیاری از ما با او، همراه او روزگار گذرانده‌ایم. ویژگی‌های او را نیز می‌دانیم. با هم یکبار دیگر این ویژگی‌ها را مرور می‌کنیم. اکبر گنجی انسان متدینی است. اغلب ما نه تنها تعهد به واجبات که انجام مستحبات (مانند روزه مستحبی) را از او دیده‌‌ایم. اطلاع مؤثق ما نشان می‌دهد که حال که در خارج از ایران به سر می‌برد نیز از این لحاظ تغییر نکرده است. حال چرا باید به گونه‌ای در مورد او سخن بگوییم که گویی از جرگه دینداران خارج شده است؟ ا کبر گنجی انسان صادقی است. گنجی اگر به چیزی باور داشته باشد بدون ملاحظه از آن دفاع می‌کند در دفاع از باورهایش تنها چیزی را که در نظر نمی‌گیرد مصلحت شخصی است. چرا چنین شخصی را باید به گونه‌ای نقد کرد که گویی با هدف تخریب فردی یا جریانی تلاش می‌کند؟ اگر اقتدارگرایان می‌خواهند از دیدگاه‌های او برای تخریب فردی یا جریانی سوءاستفاده کنند چرا ما باید وارد این بازی و واکنش به طرح آن‌ها بشویم؟

اکبر گنجی آدم پرمطالعه‌ای است که بویژه در زمینه‌های دینی دارای دانش قابل ملاحظه‌ای است. چرا باید دانش و اطلاعات او را زیر سؤال برد و حتی توانایی او در خواندن قرآن را مورد پرسش قرار داد؟ من هم با برداشت‌های او از متون وحیانی و الهامی موافق نیستم اما او را آدمی کم دانش یا بی‌اطلاع نمی‌دانم. برداشت‌های او نظریاتی است که نیازمند نقد دقیق‌تر و عمیق‌تر است. پرسش‌های او پرسش‌های مهمی است حتی اگر پاسخ‌هایش را قبول نداشته باشیم. فراموش نکنیم حمله به امثال گنجی موجب کاهش فشار اقتدارگرایان بر ما نخواهد شد. اغلب سران اقتدارگرایان می‌دانند که اطلاعات دینی اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان دینی از آن‌ها بیشتر است و در عمل هم پایبندتر به احکام دینی و ارزش‌های اخلاقی هستند. به پرسش‌ گرفتن دین باوری و دین‌داری ما توسط اقتدارگرایان یک تاکتیک سیاسی است و نه چیز دیگری. آن‌ها به هیچ وجه نگران خدا، معصومان و دین خدا نیستند آن‌ها نگران قدرت بی‌حد و حصر خویش‌اند. نباید با بی‌انصافی د رمورد افرادی چون گنجی آن‌ها را خوشحال کرد.

3. در مورد نسبت گنجی با اصلاح‌طلبان داخلی نیز سخنانی گفته می‌شود که نیازمند به توضیح هستند. من شاهد بودم که اختلاف نظر میان گنجی و بخش عمده اصلاح‌طلبان پیگیر از همان آغاز وجود داشت. همه دوستان عضو سازمان مجاهدین انقلاب و اغلب دوستان عضو جبهه مشارکت در جریان اصلاحات با برخی از مقالات و بخشی از مواضع آقای گنجی مخالف بودند.
این مخالفت به حدی بود که چاپ برخی از مقالات آقای گنجی در صبح امروز منجر به اعتراض شدید دوستان و برگزاری عملیاتی برای انتقاد و بررسی عملکرد روزنامه در این زمینه شد. پاسخ ما در آن زمان این بود که مگر جنبش اصلاحات یک حزب است که دارای راهبرد مشخص و تصویب شده‌ای باشد و بتوان همه را به تبعیت از آن ملزم کرد؟ دائماً دوستانی را که مثلاً حمله به آقای رفسنجانی را مخالف مصالح اصلاحات می‌دانستند به نوشتن جوابیه دعوت می‌کردیم و تذکر می‌دادیم که آقای گنجی اهل کار جمعی نیست، فردی تصمیم می‌گیرد و فردی هم عمل می‌کند اما صادق و شجاع و پراطلاع است و حضورش در عرصه جامعه مفید و لازم است. به علاوه او که ادعای سخنگویی برای همه را ندارد! اگر عده آنقدر توسعه نیافته‌‌اند که مقالات امضا شده توسط یک فرد را به حساب جمع می‌گذارند چه ربطی به ما دارد!
تصور من این است که آن استدلال هنوز معتبر است. گنجی نشان داده که آدم مسئولیت‌پذیری است و مسئولیت اقدامات خود را شجاعانه برعهده می‌گیرد و هزینه‌اش را می‌پردازد. باید از حق او برای سخن مسئولانه گفتن در مورد اصلاحات و سیاست دفاع کرد. نه ما قیم او هستیم و نه او سخنگوی ما. این همه حساسیت نسبت به مواضع او قابل فهم و دفاع نیست. گنجی کار جمعی نمی‌کند اما اهل گفت‌وگوست. گفت‌وگو با او وقتی ثمربخش است که با او منصفانه برخورد کنیم، دوستان منتقد خوب است یادی هم از مواضع بسیار خوب او در برابر نومحافظه‌کاران آمریکا بنمایند. یادمان نرود «ما که کیهان نیستیم»!!