|
فرمانده نیروی بسیج در جمع خبرنگاران از تشکیل پنج "سازمان
مستقل" خبر داد. این پنج سازمان به گفته وی عبارتند از :
ا
- بسیج ادارات و وزارتخانه‌ها،2 -
بسیج عشایر،3-
بسیج
حقوقدانان و وکلا، 4 -
بسیج اصناف و 5 -
بسیج کارگری
تشکیل این پنج بسیج تحت عنوان "سازمان مستقل" ادامه طرح
درازمدتی است که حزب پادگانی با الگوگیری از روی احزاب نازی و
فاشیست در ایران قصد پیاده کردن ان را دارد.
نخستین بار سردار ذوالقدر فرمانده وقت بسیج در تیر 1384، یعنی
اندکی پس از انتخاب احمدی نژاد به رئیس جمهوری، این طرح را
اعلام کرد. وی در آن زمان پس از اشاره به اینکه پیروزی احمدی
نژاد محصول "یک طرح پیچیده چندلایه" بود خبر از ایجاد دو
سازمان بسیج ادارت و بسیج کارگری داد.
ذوالقدر وظیفه بسیج ادارات را "رفع فساد" ذکر کرد و در مورد
بسیج کارگری نیز گفت: "در کارخانجات باید فرهنگ جبهه و پشتکار
توسعه یابد و از مصرف کننده به تولید کننده تبدیل شده و کالای
خود را به دیگر کشورها صادر کنیم."
صرفنظر از اینکه ایران در دوران احمدی نژاد به بزرگترین
واردکننده تبدیل شد، معلوم بود که هدف از تشکیل بسیج ادارات و
بسیج کارگری یعنی ایجاد یک سازمان شبه نظامی فرمانبردار درون
ادارات و کارخانه ها با این هدف که از یکسو تشکل اتحادیه ای و
صنفی کارگران و کارمندان را مانع شود و با تشکیل سندیکاها
مقابله شود و از سوی دیگر جنبش ها و اعتصابات کارگری را تحت
عنوان حاکمیت "فرهنگ جنگ و جبهه" سرکوب سازد طراحی شد.
همچنانکه بقول فرمانده جدید بسیج "امروز عرصه، عرصه جنگ است."
وظیفه بسیج حقوقدانان و وکلا بطور روشن مقابله با کانون وکلا،
نفوذ در آن و به دستگیری مدیریت آن و در غیراینصورت انحلال آن
در سازمان بسیج حقوقدانان است. این سازمان همچنین وظیفه مقابله
تبلیغاتی با سازمان حقوق بشر خانم شیرین عبادی را بعهده خواهد
داشت. این نکته از آنجا معلوم می شود که فرمانده بسیج از "ضعف
تبلیغاتی" جمهوری اسلامی سخن می گوید و مدعی می شود: "در کشور
ما بسیاری از رسانه‌های غربی دفتر دارند، ولی متاسفانه ما
نمی‌توانیم در کشورهای دیگر به طور رسمی دفتر داشته باشیم و
این ضعف ماست."
در شرایطی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی و خبرگزاری ایرنا در
همه جای دنیا دفتر دارند، منظور فرمانده بسیج قاعدتا باید این
باشد که این شعبه های بسیج باید تحت عنوان "سازمان های مستقل"
کارگری و کارمندی و اصناف و حقوقدانان در جهان شعبه داشته و
مطرح شده و بسود حزب پادگانی موضع گیری کنند.
بسیج اصناف نیز به طرح اولیه افزوده شده که هدف آن سرکوب اصناف
و منحل کردن تشکل های کنونی اصناف است. این وظیفه نیز با توجه
به اعتصاب اخیر بازار شهرهای بزرگ ایران اهمیت یافته است. از
اینجا می تواند یک تقابل جدید میان بسیج و موتلفه بوجود اید که
رهبری سازمان های اصناف را متعلق به خود می داند.
فرمانده نیروی بسیج از سازمانی دیگری بنام "بسیج عشایر" نام
برده است که وظیفه آن هنوز دقیقا معلوم نیست. در این زمینه دو
احتمال وجود دارد که می تواند هر دو با هم مطرح باشد. یا اینکه
در میان عشایر غلیان ها و تحولاتی در حال انجام است که
فرماندهان نظامی و حزب پادگانی از هم اکنون آن را پیش بینی
کرده و می خواهند برای مقابله با آنها آماده باشند. احتمال دوم
نیز آن است که در تاریخ ایران همیشه از بخشی از عشایر همچون
نیروی سرکوب جنبش های شهری استفاده شده است. تشکیل بسیج عشایر
می تواند پیش بینی وضعی باشد که از نیروهای محلی نتوان برای
سرکوب حرکت های مردمی استفاده کرد.
تشکیل پنج سازمان مستقل بسیچ که قشرهای مختلف اجتماعی را در بر
می گیرد در شرایطی که 20 سال از خاتمه جنگ گذشته است، نشان از
پیش بینی یک بحران همه جانبه دارد. منشا این بحران می تواند یک
تصادم و برخورد خارجی باشد ولی زمینه آن تماما داخلی است و
ریشه در نارضایتی عمیق مردم از اوضاع کشور و ضرورت کنترل و
سرکوب آن دارد. فرماندهان نظامی و رهبران حزب پادگانی بجای
آنکه بکوشند یک الگوی دمکراتیک را برای پاسخ امکان دادن به طرح
خواست ها و مطالبات مردم و پاسخ به آن را برگزییند، متاسفانه
بنا بر ماهیت خود بدنبال طرح های شکست خورده آلمان نازی و
دیکتاتوری های نظامی امریکای لاتین هستند. سرنوشت این طرح ها
در صورت موفقییت تازه آغاز یک فاجعه است و پایان آن فاجعه
بارتر.
این جمله حجت الاسلام هم سن و سال رهبر کنونی جمهوری اسلامی،
یعنی آقای دعائی که سرپرست روزنامه اطلاعات هم هست، در سیمنار
"رسانه ها و بسیج" که همین روزها در مشهد برپا شد، آویزه گوش
فرماندهان سپاه و بسیج و در راس آنها علی خامنه ای و احمد جنتی
و ذوالنور و بقیه خواهد شد، که گفت:
«می
ترسم سرنوشت اعتبار مردمی بسیج هم با کارهائی که می کند به
سرنوشت محبوبیت روحانیت در میان مردم در انقلاب و سالهای اول
جمهوری اسلامی تبدیل شود.» |
