خلاصه این سخنان خاتمی را که خبرگزار ایلنا مخابره کرده در
ادامه میخوانید:
امروز درمنطقهای مثل عسلویه شاهد رونق
و اعتباری که برایش سرمایهگذاری شد، نیستیم. تنها صادرات نفت
و گاز به خارج از کشور راه
اساسی نیست که به آن تکیه کنیم، بلکه تبدیل این ماده به
ارزشهای افزوده و چند برابر کردن این سرمایه امر مهمی است.
خاتمی افزود: در این چند سال اخیر که قیمت نفت افزایش
فوقالعادهای
داشت و درآمد آن بیش از همه درآمد نفتی ما در دولت اصلاحات
بود، انتظار
میرفت که هم وضعیت تولید بهتر شود و رونق اقتصادی بیشتری را
شاهد باشیم و
هم مردم با مشکلات کمتر مواجه باشند.
گرایشی مدعی اسلامخواهی است و خود را تنها راه و روش اسلامی
جا می زند و در
نتیجه تفکر اصلی انقلاب را منحرف می خواند و کسانی که در
انقلاب
نقش داشتند و حاصل کارشان جمهوری اسلامی بوده را از صحنه خارج
می کند که امر خطرناکی است.
افتخار میکنیم نماینده اسلام در دوران ما امام خمینی بود
و
مردم هم به آن رای دادند و نتیجه، جمهوری اسلامی و تکیه بر رای
مردم بود.
پاسداری از اسلام، انقلاب، خون شهیدان و همه هزینههایی که
داده
شد این است که رای مردم آزادانه ابراز شود و مورد حرمت قرار
بگیرد و این
از بزرگترین وظایف انقلابی ماست.
اصلاحات، مقابله با اندیشههای انحرافی را که هیچ
نسبتی با انقلاب و اسلام ندارند یکی از وظایف دینی خود
میداند.
بسیار جفاست که افکار
انحرافی که فقط از مردم اطاعت میخواهند خود را محور انقلاب
بدانند و
افکار سازگار با معیارهای انقلاب را دفع کنند.
سند چشمانداز که از افتخارات
جمهوری اسلامی است، برای ایران پیش بینی کرده است که در سال
1404 برترین
کشور منطقه از نظر علمی، اجتماعی واقتصادی باشد. آیا واقعا در
مسیر آن
حرکت میکنیم؟
طرح مباحث مربوط به انتخابات، نگرانیها و دغدغهها و
خواستهای
طبیعی مردم نشانه زنده بودن جامعه است. پیش از شروع مبارزات
انتخاباتی باید این حضور و شور را قدر دانست و درک درست آن را
مقدمه انتخابات پرشور به حساب آورد.
اعلام نامزدی از سوی بعضی افراد و عزیزان حق آنان است
.فعالیت
گروهی و حزبی نیز محترم است؛ اما التهابات موجود در جامعه به
معنی
مبارزات انتخاباتی نیست، بلکه این التهابات نشانه حیات جامعه
است و همه باید متوجه التهابات، نگرانیها و دغدغههای جامعه باشند.
مسوولان باید زمینهای فراهم کنند که
مردم احساس کنند،میتوانند انتخابی کنند که موجب دفع دغدغه
آنها میشود.
طرح اینکه چه کسی باید بیاید یا نیاید هنوز زود است؛ گرچه
افراد
حق دارند که آن را اعلام کنند، اما باید مشخص کنیم چه
میخواهیم؟ چه کاری
میتوانیم انجام دهیم و چه راهی را میتوانیم طی کنیم و بر
اساس خواست و دغدغه ملی، برنامه ارائه شود و براساس برنامه و نه شخص رای
بگیرند.
خود من هم کوچکتراز آن هستم که خودم را کسی بدانم که میتواند
نقش
فوقالعادهای داشته باشد. من هم فردی عادی هستم که حالا به
هر دلیل مورد
توجه و عنایت بخشهایی از جامعه قرار گرفتهام. معتقدم افراد
فراوانی در
جامعه ما هستند که میتوانند مسوولیتهای بزرگ را عهدهدار
باشند و
ترجیح ما بر این است راه باز شود و کسانی بیایند که در این
موقعیت بهتر
بتوانند کار کنند.
شخصاً هیچ اشتیاقی برای ریاست جمهوری ندارم؛ هر جا که باشم با هویت خودم خواهم بود. اگر
کسی برای
رسیدن به قدرت از هویت خود بگذرد یا به مردم دروغ بگوید یا
مسایلی گفته
شود که نباید بگوید، راه و روش درستی نیست. منطقی این است که
هر کس کاری
را بکند که مفیدتر است و بهترمیتواند خدمت کند؛ ولی باز هم
باید جلوتر
برویم و ببینیم وضع جامعه
چگونه میشود.
بعضی مسایل در دنیای اسلام بهانه به دست دیگران
میدهد که اسلام و ایران را مورد حمله قرار دهند و اعتبار ملت
را کاهش
دهند. وقتی بنده به کشورهای خارجی
سفر میکنم و به عنوان کسی که میتواند به عنوان نماینده بخش
قابل توجهی
از ایران سخن بگوید و لااقل به حرفش گوش میدهند، نباید این
مساله را از
دست داد.
هنراین است که با حفظ منافع
خود بتوانیم با منافع مشترک به توافق برسیم و
لااقل از تندی و تیزی حملات دشمنان
بکاهیم. نباید کاری کنیم که دشمن حملات خود را به اسلام و
ایران بیشتر کند. متوجه نقطه ضعفها و
قوتهایی باشیم که سبب میشود آنها
حمله کنند. |