سایه روشن های تحولاتی از دور دیده می شود که
اگر همه آنها نیز به تحقق نپیوندد، بخش هائی از آن بعنوان
واقعیات در برابر دیدگان است.
این که دولت آینده امریکا دولت وحدت ملی خواهد
بود. یعنی نه تنها دو رقیب انتخاباتی حزب دمکرات – خانم
کلینتون و آقای اوباما- در این دولت در کنار هم قرار خواهند
گرفت، بلکه از حزب جمهوریخواه نیز کسانی به کابینه خواهند
پیوست. حتی این احتمال می رود که شخص "مک کین" رقیب شکست خورده
اوباما در انتخابات اخیر وارد دولت شود!
این وحدت درونی و حکومتی، که برای نخستین بار
وحدت دو رنگ سیاه و سفید در کل امریکا را نیز در بر دارد و
ناسیونالیسم امریکائی را تقویت می کند، در کنار آن استقبال
سراسری که مردم قاره افریقا از انتخاب اوباما به ریاست جمهوری
امریکا نشان داده و می دهند برای نخستین بار افریقا را در کنار
امریکا قرار داده است. اروپای ناراضی از سیاست های بوش نیز در
کنار ساکنان جدید کاخ سفید قرار گرفته اند.
اگر چند تحریک دیگر روزهای اخیر را هم به این
سایه روشن ها اضافه کنیم، آنوقت می توان حدس زد که استراتژی
فکر شده و منسجمی در یکسال اخیر که کاخ سفید و سرنشین ماجراجوی
آن کمتر فعال بود تنظیم شده و گام به گام پیش برده شده است.
شاید تا مدت ها می خواستند برای اجرای این استراتژی سکان را بدست مک کین
بدهند و وحدت طلبی کنونی اوباما را برعهده او بگذارند، اما
ظاهرا رنگین پوست بودن اوباما برای نخستین بار در تاریخ امریکا
به یک برتری کارساز تبدیل شد!
آن رویدادهای دیگری که به آنها اشاره شد یکی
کنفرانس ادیان است که هفته گذشته در نیویورک و با شرکت پادشاه
عربستان سعودی و رئیس جمهور اسرائیل برگزار شد و تقریبا بخش
خاورمیانه ای استراتژی جدید امریکا را آشکار ساخت. رویداد بعدی
کنفرانس مالی 20 کشور در امریکا بود که دیروز به کار خود پایان
داد. این که بوش دعوت کننده این کنفرانس بود، مهم نیست، این که
امریکا دیگران را فرا می خواند تا به کمک هم برای آینده جهان
تصمیم بگیرند مهم است. البته دیگرانی که با آنها پیوندهای
اقتصادی و سیاسی محکم تری دارد. چه در آسیا و چه در شرق دور و
اروپا. تشکیل کنفرانس ادیان در مقر سازمان ملل، شاید بیانگر
این تاکتیک نوین باشد که امریکا حل وفصل بسیار از امور سیاسی
را می خواهد بدهد بدست سازمان ملل دهد و خود یک گام عقب کشیده و
پشت سازمان ملل قرار گیرد. اگر چنین شود، ما در دولت اوباما
شاهد فعال شدن هرچه بیشتر سازمان ملل خواهیم بود و تصمیمات آن
لازم الاجراتر از گذشته خواهند بود. کافی است مسئله اعراب با
اسرائیل به یک سامانی برسد تا نقطه ضعف های این سازمان در
ارتباط با قطعنامههایش در ارتباط با اسرائیل منتفی شود. آنوقت
"ایران" می ماند و میدانی بنام "سازمان ملل" که این بار دهها
کشور ملزم به تحمیل قطعنامه های آن خواهند بود! |