بخش خصوصی تا به حال گرفتار دولت بود و حالا گرفتار بخشهای
جدیدی شده است. تولید یکی از واژههای بسیار زیبا و تأثیرگذار
است که نه تنها در فرهنگ اقتصادی ما بلکه در فرهنگ دینی، ملی و
انقلابی ما جایگاه ویژهای دارد. اگر کشوری در مسیر تولید
توانمند نباشد بیتردید نمیتواند در انتظار پیشرفت باشد؛ چرا
که مسأله تولید تنها در بحث توسعه ملی مورد توجه نیست، بلکه
همه تنگناها و معضلات مهم کشور مثل بیکاری، فقر، گرانی و غیره
با تولید قابل حل است. راهحلهای دیگر مثل دادن وام و وامهای
زودبازده قادر به حل مسئلة بیکاری نیستند. بیتردید یک عامل
مهم در رفع گرانی و تورم افزایش عرضه کالا است و عدم تعادل در
عرضه و تقاضا به گرانی و تورم دامن میزند.
زیربنای اصلی رفع فقر و توزیع عادلانه و حتی رفع معضلاتی مثل
اعتیاد و فساد با رونق اقتصادی از طریق افزایش تولید ممکن است.
همچنین بار رشد اقتصادی کشور بر دوش تولید کشور است و کاهش
اتکا به نفت نیز در سایه تقویت بخش تولید امکانپذیر است و
خودکفایی و خوداتکایی در اقتصاد بویژه کالاهای استراتژیک صنعتی
و کشاورزی بدون رشد تولید تحقق نمییابد. برای آنکه رتبه نخست
در توسعه یافتگی را در منطقه داشته باشیم باید درآمد ناخالص
ملی مان نیز در رتبه نخست باشد، اما ما الان این رتبه را
نداریم.
از لحاظ برابری قدرت خرید، کشور سوم در منطقه محسوب میشویم،
در حالی که در سه سال گذشته
در ترکیه رشد تولید ناخالص ملی 35/1 برابر شده، عربستان 29/1
برابر شده، ولی ایران 27/1 برابر شده است.
واردات بیرویه به خاطر پولدار شدن دولت و ثروت ناشی از
درآمدهای نفتی در بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی، باغداری و غیره
صدمات زیادی وارد کرد. متأسفانه افزایش بیسابقه قیمت نفت هم
نه تنها مشکل کشور را حل نکرد، بلکه افزود.
افزایش درآمد مهم نیست بلکه مدیریت منابع مالی مهم است. اقتصاد
نفتی بلای بزرگ توسعه ملی کشور است و از سویی دولت نفت را قلک
خودش در نظر گرفته است در حالی که درآمدهای نفتی، درآمد دولت
نیست که هر طور خواست خرجش کند بلکه
ثروت ملی و بین نسلی است. اقتصاد نفتی اجازه نمیدهد
تولید در ایران جان بگیرد. مسلماً با افزایش پول و سرمایه در
کشور باید حرکت به سمت تولید بیشتر باشد اما مثل سیلی که به
دنبال سرازیری میگردد، نقدینگی اگر هدایت نشود در سرازیری
دلالی و بورس بازی قرار میگیرد.
قرار بود بخش خصوصی را گسترش دهیم اما آنچه انجام شد این بود
که به نام خصوصیسازی، بخشهای از دولت به بخش شبه دولت منتقل
شد و صندوقهای متفاوت مثل صندوق بازنشستگی و ... وارد عمل
شدند و بدتر از آن بخش های شبه نظامی
هم وارد عمل شدند. تا به حال بخش خصوصی گرفتار دولت بود، حالا
گرفتار بخش شبه دولتی و شبه نظامی شده است.
هدایت درست تسهیلات در مسسیر درست و پرهیز از بالا و پایین
کردن تعرفه بدون برنامهریزی بسیار تأثیرگذار است. آنچه در
واردات شکر با تغییر تعرفه
اتفاق افتاد صنعت قند و شکر کشور را نابود کرد و حتی کشاورزی
چغندر قند را. و از ما بهترانی تحت عنوان
سلطان شکر ـ که چقدر سلطان در
کشور داریم!! ـ میلیونها تن شکر وارد کشور کردند. همچنین در
بخش موبایل و غیره هم، همین
بلا را بر سر کشور آوردند.
دنیای امروز، دنیای بستهای نیست و نمیتوان دروازهها را
ببندیم. ما به مواد اولیه، ماشینآلات، قطعات صنعتی و نیز
فناوری و مبادلات صحیح بینالمللی نیاز داریم. میگویند اینها
را نگویید، دیگر کشورها چیزی نیستند، همه برای دریافت راهحل
جلوی دروازة ایران صف بستهاند و ما الان سرور دنیا هستیم!!
اما آنچه ما میفهمیم این است
که رونق اقتصادی و پیشرفت کشور بدون تعامل درست با دنیا
امکانپذیر نیست. بلکه با توسعة تولیداتمان باید بازارهای
بینالمللی را بگشائیم و رابطه صحیح با دنیا داشته باشیم.
در سالهای اخیر جز در یک مورد در سایر موارد رشد منفی
داشتهایم. براساس آمار بانک جهانی شروع کسب و کار در سال
گذشته رتبه ایران 11- شده است و در کسب مجوزها 6- ، استخدام
نیروی کار 2+ ، ثبت املاک 2- ، دریافت اعتبارات بانکی 6- ،
حمایت از سرمایهگذاران صفر، اجرای قراردادها 3- ، پرداخت
مالیات 3- ، تجارت خارجی 6- ، اجرای قراردادها 3- و برچیدن کسب
و کار 8- شده است. بنابراین از سال 2007 تا سال 2008، در مجموع
4 درجه تنزل کردهایم. رتبة ما در میان 178 کشور جهان در 2007،
131 بوده است و در 2008 به 135
تنزل یافته است.
ما میگوییم اهداف ملیمان باید مدنظر باشد؛ هر شیوه و
سلیقهای که داریم و هر دولتی که بر سر کار میآید باید اهداف
ملی را دنبال کند . آنچه مهم است اینکه باید مدیریت درستی را
برمنابع انسانی داشته باشیم. همچنین در سرمایه هم وضع مان بد
نیست. بخش خصوصی کشور در حال حاضر 200 هزار میلیارد تومان
سرمایه در اختیار دارد و میتواند عامل و منبع بزرگ
سرمایهگذاری محسوب شود و این وابسته به چگونگی فضای کسب و کار
در کشور است و الا میتواند آثار تخریبی به همراه داشته باشد. |