مهم ترین بخش مناظره مک کین و اوباما
جبهه جدید جهانی
با اهداف نظامی علیه ایران
جبهه نظامی- اقتصادی جدیدی که "مک کین" علیه ایران پیشنهاد کرد، در گام اول شامل امریکا، فرانسه، آلمان، انگلستان می شود. او نام این محور و جبهه را "جبهه کشورهای دارای سیستم دمکراسی" اعلام کرد و تاکید کرد که این کشورهای ارتش های مشترک، اقتصاد مشترک و آرمان های مشترک دارند. فیلم کوتاه این مناظره، بویژه همین بخش مورد نظر را به زبان فارسی می توانید از اینجا ببنید!

پیرامون آخرین مناظره تلویزیون دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری امریکا، یعنی "اوباما" و "مک کین" که اولی دمکرات است و دومی جمهوریخواه، تحلیل و تفسیرهای مختلفی منتشر شده است. این مناظره پس از سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل برگزار شد و بخش مهمی از آن متاثر از سخنان وی بود. این که چرا دو روز زودتر و قبل از سخنرانی بوش و احمدی نژاد در سازمان ملل این مناظره را برگزار نکردند، سئوالی است که ما جوابش را نمی دانیم! شاید حسین شریعتمداری در کیهان و یا غلامحسین الهام سخنگوی همه کاره دولت احمدی نژاد بدانند، بنویسند و یا بگویند.

اما، نتایج آن مناظره: کاندیدای جمهوریخواهان در هر قسمت که در برابر کاندیدای دمکرات ها کم آورده بود، در بخش مربوط به ایران و با استناد به سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل زیاد آورد و جدول نظرسنجی در کنار فیلم این مناظره که از شبکه تلویزیونی CNN پخش می شد، مرتب به نفع مک کین بالا رفت. مک کین مستند به سخنان احمدی نژاد ایران را با آلمان فاشیستی مقایسه کرده و گفت که جهان نمی خواهد شاهد یک هولاکوست جدید باشد. او درباره برنامه اتمی ایران و دست یابی ایران به سلاح اتمی گفت، درباره پیش شرط های مذاکره با ایران گفت و ... اما اینها هنوز آن مهم ترین بخش مناظره مک کین با اوباما نیست. بخشی که به عمد یا به سهو در حاشیه قرار گرفت و کسی درباره آن سخن نگفت. آن بخش، یا فصل، یا نکته مهم پیشنهاد خطرناکی است که مک کین، برای تشکیل یک جبهه نظامی- اقتصادی جدید علیه ایران می دهد. او حتی نام محورهای اصلی این جبهه را نیز اعلام کرد: امریکا، فرانسه، آلمان، انگلستان. او نام این محور و جبهه را "جبهه کشورهای دارای سیستم دمکراسی" نام نهاد و تاکید کرد که آنها ارتش های مشترک، اقتصاد مشترک و آرمان های مشترک هستند. مک کین ابتدا گفت که روسیه مانع تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل برای کنترل اتمی ایران است و جبهه ای که او پیشنهاد می کند برای مقابله با تولید سلاح اتمی در ایران است.

این سخنان که شما می توانید آن را از اینجا و به نقل از سایت فارسی بی بی سی ببنید و بشنوید، بی پرده تر از آن بود که جای شک و تردیدهائی را برای آینده سیاست های کنونی جمهوری اسلامی و اهداف مهم امریکا برای دور زدن بحران اقتصادی و مالی کنونی خود باقی بگذارد.

نطق های آتشین و به ظاهر انتقادی برخی نمایندگان کنگره امریکا که چوب را علیه بورس بازان بلند کرده اند و یا خود بوش که شرکت ها و بانک های واسطه را برای شکار جلو انداخته را نباید زیاد جدی گرفت. آن راه حل هائی که برای برون رفت از بحران پیشنهاد کرده و زیر پوشش انواع تبلیغات دارند جلو می برند مهم اند. از جمله چنگ اندازی دولت بر بانک ها و خرید سهام موسسات ورشکست شده و سپس تلاش برای رونق بخشی به آنها. کاری که تا حدودی هیتلر کرد و خط تولید صنایع بحران زده آلمان را به خط تولید نظامی تبدیل کرد و از دل بحران اقتصادی 1930 رونق جنگی را بیرون آورد. همه بیکاران به کار گماشته شدند و بیکاری در آلمان خاتمه یافت، گرچه با حقوقی اندک!

طبیعی است که طرح زمان هیتلر را نمی توان در شرایط امروز جهانی عینا پیاده کرد، اما اساس آن را می توانند دوباره به خدمت بگیرند. دراینصورت است که دستگاه سیاسی و تصمیم گیرنده دولتی در امریکا، برای تصمیمات مهم و خطرناک جهانی گریبان خود را در آینده و بعنوان صاحب موسسات و بانک و شرکت هائی که خرید و به کار انداخته اند رها خواهند کرد. مثلا برای تامین فلان بودجه نظامی و جنگی، تصمیم گیرنده اصلی و یا یکی از اعمال کنندگان اصلی این نوع تصمیمات خواهند شد. خطر اینجاست و آنچه مک کین بعنوان جبهه جدید می گوید در این خطر نهفته است. آنچه که اکنون کاخ سفید بعنوان راه برون رفت از بحران مالی و اقتصادی پیشنهاد و اعمال می کند، در اصل هموار کننده جاده برای آن وعده ایست که مک کین داده است: جبهه ای جدید با شرکت کشورهای دارای ارتش واحد، اقتصاد مشترک و اهداف و آرمان های واحد!