ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  دکتر صدرالدین الهی
دست "لاری کینگ" هم
رفت توی جیب احمدی نژاد
 
 
 
 

 

"لاری کینگ" نامی آشنا در اندازه مصاحبه های تلویزیونی است. او هر روزدر شبکه سی ان ان یک مصاحبه ارزنده با آدم هایی که موضوع روز هستند دارد. لاری کینگ خود یهودی است و از روزنامه نگاران مورد علاقه دولت اسرائیل است و چند سال پیش یکی از عالیترین نشان های این کشور را به خاطر فعالیت های تلویزیونی خود دریافت داشته است و در «کنست» از او تجلیل شد. اما همه اینها مانع از این نمی شود که گاه گاه ببینیم او برای مصالح روز با آدم های روز به صحبت می نشیند و گاه مصاحبه های او به نوعی آگهی از پیش پرداخته شده است. برای یک روزنامه نگار که مصاحبه ابزار کار اوست، تشخیص این خط ظریف چندان دشوار نیست. به این جهت من مصاحبه او را با آقای احمدی نژاد در ردیف مصاحبه های از پیش تهیه شده دیدم. شگرد لاری کینگ این است که در پایان هر بخش و سر هر بند، برای بخش بعد سوال را به طور پرطمطراق و سر صدا دار مطرح می کند و طبعا بیننده برای آنکه به جواب مصاحبه شونده برسد سراپا گوش می شود. در این حال، اما لاری کینگ اگر کارش مصاحبه از پیش تهیه شده باشد، در سوال پرسر و صدایش به جواب مصاحبه شونده و هر چه او دلش بخواهد بگوید قناعت می کند. برعکس «مایک والاس» مصاحبه گر معروف سی بی اس که چندی پیش در گذشت. یا« باربارا والترز» در شبکه« آ.ب.س» و حتی دختر ایرانی کوشنده همین کانال سی.ان.ان کریستین امانپورکه دامن پاسخ دهنده طفره رونده را به آسانی رها نمی کنند و با طرح «بچه سوال» او را که از میدان اصلی گریخته است مهار کرده، بر می گردانند.

لاری کینگ در مصاحبه خود با آقای احمدی نژاد، اگر نگوئیم به نوعی توافق از پیش رسیده بود، به یک نوع آسانگیری و میدان دادن به مصاحبه شونده تن در داده بود. به نحوی که گاهی به صورت گفتگوهای تجاری که در اینجا به آن «پید پروگرام» می گویند، درمی آمد. یعنی بفرمائید هر چه دلتان می خواهد بگوئید. آقای احمدی نژاد قیافه مساعد و محجوبی به خود گرفته بود و چنان می نمود که پیامبر صلح دوستی و کبوتر سپید آشتی است. سوالها به انگلیسی مطرح می شد و رئیس جمهوری گوش به گوشی معطل می ماند که ظاهرا ترجمه سوالات را بشنود. در حالی که قیافه نشان می داد که او انگلیسی ساده و فصیح مصاحبه گر را فهمیده است و از این فرصت برای منظم کردن جواب درذهش استفاده می کرد و این کار را سیاستمداران مجرب گذشته همیشه می کردند.

لاری کینگ از او در مورد سقوط صدام و این که آیا از این که دشمن دیرینه به دست ما از پا درآمد خوشحال شدید یا نه؟ پرسید و احمدی نژاد جواب داد که در مرحله اول شاید، ولی وقتی به یاد آوردیم که این صدام همان کسی بود که با حمایت آمریکا بمب شیمیایی روی سر مردم ایران و کردها ریخت خوشحالی، پایه ای ندارد. مخصوصا این که حالا می بینیم آمریکا از این کار قصد استقرار دائم در عراق را دارد. او بدون این که از سازمان مجاهدین خلق نام ببرد از این که اعضای این سازمان تروریست تحت حمایت آمریکا و متحدانش در عراق بسر می برند و در آمریکا آزادانه زندگی می کنند گله دارد.

مصاحبه کننده در این هنگام که می توانست از سیاست های ترور جمهوری اسلامی و فتواهای قتلی که صادر شده و به مرحله اجرا در آمده است چیزی بپرسد، سخنی نگفت و حتی از فرمان صریح قتل سلمان رشدی به فتوای امام خمینی حرفی نزد.

در لحظه هایی رئیس جمهوری به جای جواب دهنده، نقش سوال کننده را بر عهده می گرفت و لاری کینگ ظاهرا دست و پایش را جمع می کرد ولابد ساده دلان خوش باور کمی احساس شادمانی می کردند که چنین رئیس جمهور سخن پرداز قهاری دارند. اما هرگز از خود نپرسیدند این روضه خوان مظلوم نمای روی پرده تلویزیون چرا از اعدام جوان های زیر سن قانونی سخنی به میان نمی آورد و چرا آن آقای مصاحبه گر چیره دست از او نمی پرسد مجازات هایی از نوع  سنگسار، قطع دست، پرت کردن از کوه چگونه در کد حقوق بشر ایران جا دارد و کسی در این بابت حرفی نمی زند.

دلسوزیهای آقای احمدی نژاد برای ملت فلسطین تا بدان حد بود که می توانستی صدای کف زدن کسانی چون جمال عبدالناصر، حافظ اسد، بن بلا ، یاسر عرفات را از دور بشنوی و از این که خلف صدقی چون احمدی نژاد ظهور کرده است شادمانه صلوات ختم کنی. زیرا این موضوع سبب رونق بازار یک منازعه شصت ساله است و هر چه این زخم بازتر بماند به سود اسرائیل است که احمدی نژاد آن را رژیم محکوم به فنا  می داند.

ضعیف ترین سوال لاری کینگ در مورد حقوق بشر بود و در بخش حقوق بشر او بر قوانین ضد همجنسگرایی تکیه کرد و احمدی نژاد نفس راحتی کشید. زیرا اگر او می پرسید چرا در ایران زنان حق طلاق ندارند؟ چرا زنان نمی توانند در میدان های ورزشی حاضر شوند؟ چرا پوشش زنان اجباری است؟ چرا در ایران احزابی که بر اساس عرف گرایی شکل گرفته باشند وجود ندارد؟ چرا در عصر لغو مجازات اعدام هنوز قصاص، اصل قانون جزاست؟ حتی پرفسور دکتر احمدی نژاد هم به دست و پا می افتاد و صد البته این معارض با تمهیدات مورد توافق قبلی بود.

در یک کلام، مصاحبه لاری کینگ با احمدی نژاد از دیدگاه حرفه روزنامه نگاری یک مصاحبه بد توسط یک مصاحبه گر ناشی با یک مصاحبه شنوئه از پیش بهای معامله را پرداخته بود. پس از مصاحبه، من با خود فکر می کردم که چگونه رئیس جمهوری اسلامی که دروغ گفتن در دین او از گناهان کبیره است، با کمال صراحت می گوید:

"در ایران کسی در زندگی شخصی افراد تفحص نمی کند و به کسی در خانه خود کاری ندارند" و از پیغمبر و امامان که سخنرانی خود را با نام آنان آغاز کردهاست خجالت نمی کشد. او چگونه میتواند جواب مادرانی را بدهد که فرزندانشان گم می شوند و بعد جنازه آنها در نقطه ای دور با آثار شکنجه پیدا می شود. آقای لاری کینگ برنامه Paid Programme  یعنی این مصاحبه بدتر از بد را با شایستگی به پایان برد. آفرین بر او!

اصل مقاله را از اينجا بخوانيد!