تمام خبرگزاری ها و روزنامه های داخلی و
همچنین رسانه های فارسی زبان خارج از کشور، روزگذشته خبر اعلام
آمادگی خاتمی برای ورود به صحنه انتخابات ریاست جمهوری، در
صورت تحقق دو شرط حکومتی وی را اعلام داشتند. این خبر در دیدار
خاتمی با مدیرعامل
و دبیران خبرگزاری ایلنا اعلام شد.
خاتمی با کمی جا به جا کردن کلمات، دو شرط
خود را اینگونه اعلام داشته است:
1- انتخاباتی سالم، بدون تقلب و دخالت های
انجام شده در چند انتخابات اخیر ایران.
2- پذیرش اختیارات ریاست جمهوری بعنوان
مجری و ناظر اجرای قانون اساسی از سوی کانون قدرت و پذیرش
اصلاحاتی که او تعریف می کند از جانب مردم.
لُرهای ایران معروف اند به "رُک" گوئی و
لُری سخنان خاتمی که در زیر می خوانید جز آن نیست که در بالا و
بعنوان دو شرط وی فرمولبندی کردیم.
حال از دهان خاتمی بخوانید:
آن چه
بیش از نتیجه انتخابات مهم و حساس
است، فراهم بودن زمینههای لازم برای
برگزاری انتخاباتی آزاد است.
نگرانی خاصی از نتیجه
انتخابات ندارم. بعضا مطرح شده است
که خاتمی به شرط پیروزی به میدان
انتخابات وارد میشود، در حالی که
با تجربه دو بار حضور در انتخابات و
با توجه به امواج و بازخوردهایی که
از جامعه دریافت میکنم و محبتی که به
من در سطح وسیع ابراز می شود،
نگرانی از این بابت ندارم، درحالیکه قصد ندارم به
هر قیمتی به قدرت دست یابم.
دو پیش شرط من
برای شرکت در انتخابات این است:
1- بتوانم با ملت بر سر خواستههایشان
تفاهم کنم. به اعتقاد من خواست قلبی
و تاریخی مردم ایران آزادی، پیشرفت و
عدالت است در عین سازگاری این امور
با دین و ارزشهای معنوی و فرهنگی و
این همان گفتمان اصیل اصلاحطلبی
است که در آینده تلاش میکنم به صورت
مدون آن را به جامعه ارائه نمایم.
اگر بر سر این موضوع بتوانم با جامعه به
تفاهمی روشن دست یابم و این
خواستهها در میان اقشار مختلف جامعه جنبه
خودآگاهی یابد به پیش شرط نخست خود
دست یافتهام.
2- با سازوکارهای موجود تا چه حد امکان
عملی کردن
برنامهها برای رئیس جمهوری فراهم است؟ اگر
واقعاً امکان اجرای برنامهها
وجود نداشته باشد و موانعی بر سر
راه قرار گیرند، ارائه بهترین و
کاملترین برنامه به مردم نیز به
منزله اغوا و فریب مردم است.
دولت اصلاحات با وجود تمام تلاشی که
برای تصویب نهایی لوایح
دوگانه اختیارات رئیس جمهوری مصروف
داشت موفق به دستیابی به نتیجه مطلوب
نشد. مردم هنوز هم موج تخریب علیه
دولت از طریق تریبونهای رسمی و رسانه
ملی را به یاد دارند. قطعاً اگر
شرایط بر همان منوال باشد، بسیاری از
برنامهها فرصت و مجال اجرایی شدن
نخواهند یافت.
امروز زبان رایج و رسمی با
زبان مطلوب انقلاب فاصله گرفته است.
ظاهرپرستی، تمایل به
خرافات، گرایش به جنبههای منفی
نوعی صوفیگری و معنویتگرایی کاذب،
بی اعتبار شدن دین ناب و در حاشیه
قرار گرفتن اخلاق در جامعهای که ادعای استقرار نظام دینی دارد،
موجب نگرانی است.
یکی دیگر از جنبههای منفی جامعه امروز ما
این است که این روزها
شاهد ارائه برخی وعدهها و آمارهای
اشتباه و غلط از سوی مراجع رسمی هستیم و
متاسفانه در مقابل هرکس که حقایق را
بر زبان آورد عامل و مرعوب بیگانه
معرفی میشود و افترا زدن و تخریب
افراد به رویهای معمول بدل شده است.
موقعیت
ایران در سطح بینالملل و تلاشهایی
که برای بالا بردن اعتبار و حیثیت
ایران و ایرانی صورت میگیرد برای
ایرانیان سراسر دنیا اهمیت دارد.
شاهدیم که این تصمیم گیریهای غلط وهزینههای
بیهوده فایده معرفی میشوند. |