بهزاد نبوی نایب رئیس اول مجلس ششم و عضو
ارشد رهبری سازمان مجاهدین انقلاب در گفتگو با سایت باران،
درباره انتخابات آینده ریاست جمهوری و ضرورت به میدان آمدن
خاتمی گفت:
وضعیت کشور بحرانی است و همه دلسوزان
انقلاب و نظام
باید دنبال خروج از بحران باشند. دهها
گزینه نداریم که بخواهیم بهترین آن را انتخاب
کنیم، بلکه باید کشور را نجات داد و
بدنبال گزینه ای بود که توان و امکان
این کار را داشته باشد. بلکه باید
درصدد باشیم
نامزدی را معرفی کنیم که بتواند کشور را
نجات دهد و به دنبال پیروزی وی
که همان نجات کشور است، باشیم.
باید شرایط یک انتخابات مطلوب را
خودمان فراهم کنیم. با مجموعهی
اجرایی و نظارتی فعلی، حداقل اصلاحطلبان
و نیروهای مستقل نباید انتظار یک
انتخابات سالم را داشته باشند. آیا از
وزارت کشوری که تقریبا همه غیر
اصلاح طلبان منتقد دولت، وزیرش را با اسناد
و مدارک انکارناپذیر به جعل
سند (مدرک تحصیلی) و دریافت حقوق اضافی بر
مینای همان مدرک جعلی (در واقع استفاده از سند مجعول) و همچنین خلاف گویی
های مکرر در این زمینه و تخلفات
اخلاقی و مالی متعدد دیگر متهم کرده اند
،می توان انتظار برگزاری انتخابات
سالم داشت؟!
باید فشارها را بیشتر کنیم، اگر خطایی در
انتخابات دیده شد باید به شکل گسترده
افشا و افکار عمومی را در جریان
قرار داد. تلاشهایی که برای
جلوگیری از سلامت انتخابات میشود،
باید خنثی کرد. بهترین راه برای خنثی کردن
این تلاش ها، حضور گستردهی مردم
است.
باید رغبت مردم را برای شرکت در انتخابات
بالا ببریم، رقیب ما علاقهای به
افزایش رغبت مردم برای شرکت در
انتخابات ندارد، بلکه انتخاباتی را
میپسندد که حداکثر
50 درصد شرکت کننده داشته
باشد، چرا که در آن صورت
احتمال پیروزی وی بالاتر خواهد بود.
این ما هستیم که باید تلاش کنیم مردم
امید بیشتری پیدا کنند و حضور
گستردهتری داشته باشند و یکی از دلایلی که
آقای خاتمی را پیشنهاد میکنیم همین
است، زیرا معتقدیم اعلام آمادگی و
حضور ایشان بخش مهمی از مردمی را که
پس از 18 خرداد 80 (دور دوم انتخابات
ریاست جمهوری)، از حضور در پای
صندوقهای رأی مأیوس شدند، میتواند مجددا
وارد عرصهی انتخابات کند. استدلال
ما این است اگر مردم احساس کنند
اصلاحطلبان و نیروهای مستقل که
مخالف عملکرد دولت نهم هستند
با تمام توان
برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب وارد
میدان شدهاند، آنها نیز رغبت
بیشتری برای مشارکت پیدا میکنند.
تمام نظرسنجیها که بسیاری از آنها توسط
اصلاحطلبان انجام نشده،
نشان میدهد آقای خاتمی کماکان
محبوبترین چهرهی سیاسی کشور است و اکثریت
مردم انتظار دارند آقای خاتمی وارد
صحنه شود، نظرسنجی که اخیر در تهران
انجام شده، حدود
هفتاد درصد طرفدار آقای خاتمی
بودهاند و این درصد کمی
نیست و یا در یکی دیگر از
نظرسنجیها که در سراسر کشور یعنی تهران، هشت
شهر بزرگ، بیست شهر کوچک و دوازده
روستا میان دو گزینهی آقایان خاتمی و
احمدینژاد انجام گرفته بود،
55 درصد به سود آقای خاتمی و
27 درصد به
سودآقای احمدی نژاد بوده است.
درست است که پس از
18 خرداد سال 1380، اقتدارگریان سعی
کردند مشارکت مردم در هر انتخاباتی
کاهش یابد، اما به نظر من در این
دوره، شرایط متفاوت است. مردم متوجه
شدهاند که تنها راه تبدیل وضع
موجود به وضع مطلوب، مشارکت فعال در
انتخابات ریاست جمهوری است و اگر در
گذشته راههای دیگری را مانند قهر از
انتخابات پیش میگرفتند و تصور میکردند
از آن طریق مشکلاتشان حل میشود،
ولی پس از انتخابات ریاست جمهوری
نهم فهمیدند که چنان راههایی مشکل گشا
نیست. به عنوان مثال بزرگترین قهر
مردم در انتخابات دور دوم شوراهای شهر و
روستا بود که در تهران از حدود 5
میلیون واجد شرایط، 300 یا 400 هزار نفر
شرکت کردند و نتیجه تشکیل شورایی
بود که آقای احمدینژاد را شهردار و سپس
رییس جمهور کرد. بنابراین نتیجهی
قهر مردم از انتخابات وضع موجود است.
البته این استدلالها در حدی منتشر
نمیشود که همهی مردم از آن آگاه شوند
و در شرائطی که اصلاح طلبان در
مجموع در حال حاضر معدودی روزنامه و وسائل
اطلاع رسانی در اختیار دارند و این
رسانه های محدود نیز با محدودیتهای
فراوان مواجه هستند، بهترین پیامی
که میتوان به جامعه داد و بدون تبلیغات
گسترده موج ایجاد کرد، نامزدی فردی
است که محبوب مردم و مورد اعتماد
آنهاست.
اگر وضعیت محدودتری برای
اصلاحطلبان ایجاد شد، به گونهای
که حتی اجازه داده نشد فردی مانند آقای
خاتمی نیز وارد عرصه شود، بدین
معناست که قدرت حاکم اساسا نمیخواهد
انتخاباتی در کشور برگزار کند و اگر
چنین اقدامی خارج از پیشبینی انجام
شود ، در آن صورت انتخابات تنها یک
بازی و نمایش خواهد بود. علی رغم
تهدیداتی که در این زمینه شده، عملی
شدن تهدیدات بسیار بعید به نظر
میرسد. اخیرا یکی از روزنامههای
اقتدارگرا که آقای خاتمی را تهدید به
ردصلاحیت کرده بود، در مقالات بعدی
خود، به نوعی این حرف را پس گرفت.
بنابراین رد صلاحیت آقای خاتمی تنها
یک رسوایی برای نظام جمهوری اسلامی
ایران خواهد بود. درست است که در
سال های اخیر رسواییهای زیادی به بار
آمده پذیرفته شده است،، اما بعید
است کسی آماده پذیرش چنین رسوایی باشد.
به هر حال درست است که برخی جریان
های سیاسی ، خصوصا اقتدارگریان علیه
آقای خاتمی فضاسازی می کنند، اما
این فضاسازی ها نباید سبب انفعال خاتمی و
اصلاح طلبان شود.
جمعی از اصلاحطلبان که طرفدار حضور آقای
خاتمی هستند به طور جد در
تلاش هستند ایشان را قانع کنند، که
در این زمینه گروهها، احزاب و
شخصیتهای مستقل نقش بسیار مهمتری
دارند. |