جهان و ايران

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

"بده و بستان" ایران و روسیه
از تاکتیک به استراتژی تبدیل می شود؟
سیامک فرهنگی

 
 
 
 
 

 

سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران دوشنبه هفته گذشته گزارش های حاکی از حمایت تهران از روسیه در قبال بحران رویدادهای گرجستان را تکذیب کرد.

در پی انتقادهای رییس جمهور و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از گرجستان در جریان درگیری نظامی با روسیه بر سر اوستیای جنوبی و ابخازیا، این ارزیابی از سوی برخی تحلیلگران و رسانه ها ابراز شد که تهران از روسیه حمایت می کند.

این تحلیلگران و رسانه ها به سخنان محمود احمدی نژاد در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری های شانگهای در تاجیکستان اشاره داشتند که  مناقشه قفقاز را ناشی از دخالت قدرت های خارج از منطقه دانست و گفت: این دولت گرجستان است که با دادن اجازه چنین دخالتی به آن دامن زده است.

او همچنین « صهیونیست ها» را در ماجراهای اوستیای جنوبی و ابخازیا مسئول دانست و افزود:« ما اطلاعاتی داریم که نشان می دهد صهیونیست ها در ماجرای اوستیای جنوبی و آبخازیا فعال هستند.»

رییس جمهوری اسلامی ایران سپس از رهبران گرجستان خواست که مانع دخالت کشورهای خارج از منطقه شوند.

منوچهر متکی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، نیز روز نهم شهریور، بحران اخیر را ناشی از «محاسبه اشتباه، تصور غلط از بازخوردها و استفاده از زور و نیروی نظامی دولت گرجستان» دانست و بدون اشاره مستقیم به  حمله نیروهای روسیه به داخل گرجستان گفت:

« طبیعی است هر اقدامی، عکس العمل خاص خود را دارد.»

در همین حال،‌ پس از تکذیب حمایت تهران از روسیه توسط سخنگوی وزارت امور خارجه، محمد محمدی، مشاور وزیر امور خارجه و نماینده مجلس هفتم، در گفت و گویی  با خبرگزاری ایلنا، به طور تلویحی حمایت ایران از روسیه در بحران اخیر را مورد تایید قرار داد و گفت:‌« جمهوری‌‏اسلامی ایران در د‌‏راز مدت و در یک اختلاف منطقه‌‏‌‏ای - به ویژه بین همسایگان- نباید به سرعت وارد موضع‌‏گیری به سودیکی و علیه دیگری شود. نباید به گونه‌‏ای عمل کنیم که یک کشور بزرگ‌‏تر در منطقه، احساس کند که با اعمال زور و قدرت می‌‏تواند از سوی برخی کشورها، آن هم کشوری مانند ایران مقبولیت داشته باشد. وقتی ایران در مسایل منطقه به گونه‌‏ای موضع‌‏گیری می‌‏کند که گرجستان احساس ‌‏کند هیچکدام ازکشور‌‏های منطقه ازآن در حمله روسیه حمایت نمی‌‏کند، راهی ندارد جز اینکه به سمت ناتو، اسرائیل و به طور‌‏کلی غرب برود. به همین خاطر، ما باید دررویکرد منطقه‌‏ای و مسایلی که درآینده درمنطقه اتفاق می‌‏افتد، دقیق تر، آینده‌‏نگرتر و محتاط‌‏تر باشیم.»

 

پیش از این و در نخستین سال های پس از فروپاشی اتحاد شوروی، ایران یکی از طرفین اصلی جنگ داخلی تاجیکستان به شمار می رفت و در حالی که روسیه از دولت تاجیکستان حمایت می کرد،‌ احزاب مخالف این کشور از پشتیبانی ایران برخوردار بودند.

درهمان زمان، گزارش هایی در خصوص حمایت تهران از ارمنستان در قبال جمهوری آذربایجان در بحران قره باغ و همچنین کمک به جدایی طلبان چچن انتشار یافت که البته تکذیب مقام های جمهوری اسلامی ایران را به دنبال داشت،‌ به ویژه که مواضع رسمی تهران گویای بی طرفی دراین زمینه بود.

در هر حال،‌ دیپلماسی ایران در قبال قفقاز و آسیای مرکزی،  جز در مورد تاجیکستان که با امضای پیمان صلح میان طرفین تعدیل شد، موضعی کدخدامنشانه و بی طرفانه داشت تا از این طریق منافع خود را تامین کند.

بنابراین موضع، تهران در تمامی موارد در آسیای مرکزی و قفقاز،‌ و حتی تعیین رژیم حقوقی دریای خزر که در ارتباط تنگاتنگ با منافع ملی ایران قرار داشت، از همین سیاست پیروی می کرد؛ سیاستی که با نزدیک شدن مناسبات ایران و روسیه ادامه یافت.

در توضیح چرخش و تغییر موضع اخیر تهران می توان به چند مشخصه اشاره کرد که با محاسبه آنها، به انتقاد از گرجستان و حمایت از روسیه پرداخته است.

نخستین عامل به پرونده اتمی ایران باز می گردد که روسیه به عنوان یکی از کشورهای عضو گروه پنج به علاوه یک، ‌شامل روسیه، آمریکا، بریتانیا،‌ فرانسه، چین و آلمان و همچنین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، نقشی کلیدی دارد.

مقام های ایرانی با در نظر گرفتن این موضوع،‌ حمایت از مسکو را در ماجرای بحران اخیر در قفقاز، آنهم در شرایطی که آمریکا و کشورهای غربی در مقابل مسکو صف آرایی دیپلماتیک کرده اند، را به سود خود ارزیابی می کنند.

سخنانی که مقام های روسیه نیز در روزهای اخیر در ارتباط با ایران،‌ از جمله تاکید بر اتمام نیروگاه بوشهر تا اوایل سال آینده میلادی، بر زبان رانده اند نیز این باور را در تهران تقویت کرده است که با ادامه این سیاست جدید می توان مانع آمریکا و اتحادیه اروپا برای اعمال فشار بر تهران در خصوص پرونده اتمی اش شد.

در این خصوص، می توان این ارزیابی را داشت که جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارد با حمایت از مسکو،‌هم می تواند مانع تحریم های بیشتر علیه خود شود و هم به نوعی، بحث حمله نظامی احتمالی به ایران را کمرنگ سازد.

مشخصه دیگری که در چرخش سیاست تهران در قبال قفقاز موثر بوده، انتشار برخی گزارش ها در برخی رسانه های ایرانی در مورد مناسبات نزدیک گرجستان با اسرائیل است.

بر اساس این گزارش ها که در عین حال، به شکلی دیگر در سخنان مقام های ایرانی،‌از جمله محمود احمدی ن‍ژاد، بازتاب یافته، یعنی آنچه که از آن به عنوان « دخالت صهیونیست ها در بحران قفقاز» نام برده شده است، می تواند در ترغیب تهران به اتخاذ حمایت از روسیه موثر باشد.

گرایش تفلیس به غرب و تمایل شدید گرجستان به عضویت در پیمان ناتو نیز که ناشی از جستجوی این کشور برای ایجاد موازنه ای در برابر روسیه است، در موضع جدید تهران بی تاثیر نبوده است.

همانند مقام های روسیه،‌ مقام های جمهوری اسلامی ایران از نزدیکی ناتو به مرزهای خود ابراز نگرانی می کنند.

این حساسیت جمهوری اسلامی ایران به طور طبیعی، در شرایطی که بحث احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران برای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح اتمی،‌ - اگر سیاست دیپلماتیک و فضارهای اقتصادی مثمر ثمر نباشد-، می تواند دو چندان شود.

در این میان، پرسشی که مطرح می شود، آن است که آیا سیاست جدید تهران در بحران اخیر قفقاز، بازتابی در کرملین خواهد یافت که باعث شود مسکو نیز به پشتیبانی از ایران، بویژه در پرونده اتمی این کشور شود؟

پیش از این،‌ سرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در مصاحبه با روزنامه عرب زبان الحیات با اشاره به اینکه اوضاع درباره برنامه هسته ای ایران همچنان دشوار است، گفته بود:« ... تهران به درخواست های شورای امنیت سازمان ملل متحد عمل نمی کند؛ غنی سازی اورانیوم را متوقف نکرده است و به ساخت راکتور آب سنگین ادامه می دهد و از کاربرد پروتکل الحاقی به توافقنامه ضمانت های آژانس بین المللی انرژی اتمی خودداری می کند. هیچکس حق قانونی ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای بر اساس قرارداد منع گسترش سلاح هسته ای را زیر سوال نمی برد. روسیه خواستار حل سیاسی و دیپلماتیک برنامه اتمی ایران است. تمامی مسایل باید پشت میز مذاکرات حل شوند و راه دیگری وجود ندارد.»

این سخنان مانند گذشته شامل مواضعی دو گانه در قبال ایران بود؛ ‌انتقاد و حمایت. با این همه، به موازات رویارویی دیپلماتیک مسکو و غرب بر سر قفقاز و همچنین جدی تر شدن طرح  ایجاد پایگاه های موشکی و رادار در لهستان و جکهوری چک، مقام های روسی، ‌البته در رده های پایین تر، لحن سخنان خود را به نفع ایران تغییر دادند.

از جمله، ایگور سولتانوفسکی، معاون نماینده روسیه در ناتو، روز هفتم شهریور هشدار داد که موضع این کشور در قبال برنامه اتمی ایران و جنگ با تروریسم در افغانستان ممکن است تغییر کند، اگر مسکو دریابد که به منافع روسیه به خاطر مناقشه با گرجستان خدشه وارد شده است.

همچنین آندری نسترنکو، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه، روز هشتم شهریور گفت که سیاست ناتو در جهت مناقشه با روسیه و فشار بر آن می تواند منجر به پیامدهایی برگشت ناپذیر شود.

از سوی دیگر، در اعلامیه پایانی اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری های شانگهای گفته  شد که کار با اعضای ناظر در این سازمان، یعنی ایران، هند، مغولستان و پاکستان، وارد سطح کیفی جدیدی خواهد شد.

در این اعلامیه همچنین گفته شد که سازمان همکاری های شانگهای، گروهی کارشناسی برای گسترش این سازمان تشکیل می دهد.

این در حالی است که تاکنون این سازمان با درخواست عضویت کشورهایی مانند ایران مخالفت کرده بود.

تمامی این سخنان اخیر می توانند به منزله چراغ سبز روسیه به ایران محسوب شوند. اما این نکته را نباید از نظر دور نگه داشت که «در حال حاضر»، روسیه تمایلی به ایجاد مناقشه بر سر بحران  اتمی ایران با غرب ندارد و نمی خواهد باب مناقشه جدیدی را بگشاید. بویژه که مسکو هیچ موضوعی را به طور قطع ابراز نداشته و یا موضعی را اتخاذ نکرده است که بر پایه آن بتوان حکمی قطعی در این مورد را صادر کرد.

همین موضوع باعث طرح برخی انتقادها از سیاست اخیر دولت محمود احمدی نژاد شده است.

از جمله منتقدینی که سیاست جاری تهران را زیر سئوال برده اند، الهه کولایی، کارشناس مسایل روسیه و از اعضای جبهه مشارکت، است که در مقاله ای در سایت دیپلماسی ایرانی نوشت: در خصوص برنامه اتمی جمهورى اسلامى ایران، این مسئله از ابتدا در کرملین مطرح بوده که یک ایران داراى توان هسته اى مستقل و قابل اعتنا، براى روس ها نیز قابل تحمل نخواهد بود؛ همکارى هسته اى مسکو و تهران به گونه اى تنظیم شده که با روند اتکاى فزاینده ایران و تضمین حفظ این رابطه همراه باشد.

 وی با اشاره به این موضوع که به دلیل فضاى حاکم بر سیاست خارجى ایران، « متاسفانه امکان استفاده بهینه از ظرفیت هاى ژئوپولتیکى فراهم نیامده است»، نوشته است:« نمى توان انتظار داشت که جهت گیرى هایى حمایت گرایانه از روسیه، دیدگاه این کشور را نسبت به برنامه هسته ایران  تغییر دهد و در همکارى این کشور با امریکا تاثیر گذار باشد، اما مى توان انتظار داشت که وضعیت موجود براى روس ها همچنان زمینه و فرصت لازم را براى چانه زنى با آمریکا و بدست آوردن امتیازات بیشتر از کشورهاى غربى فراهم سازد.»

با این همه،‌ و با ادامه حمایت تهران از روسیه که مبتنی بر حسابگری های سیاسی بوده است، چنین به نظر می آید که مقام های جمهوری اسلامی ایران به رغم تمامی هشدارهایی که از سوی منتقدین داده می شود، معتقدند که با توجه به اختلافات روسیه و غرب در مورد گسترش ناتو به سوی شرق، طرح سپر دفاع موشکی و تاکید مسکو بر بازگشت ناپذیر بودن مواضعش در زمینه به رسمیت شناختن استقلال دو منطقه اوستیای جنوبی و ابخازیا از گرجستان، می توان به پشتیبانی روسیه چشم امید داشت.

این در حالی است که ولادیمیر پوتین، نخست وزیر روسیه، در مصاحبه اخیر خود با شبکه تلویزیونی سی ان ان اعلام کرد که «روسیه و آمریکا در حل مساله ایران منافع مشترک دارند.» سخنانی که نشاندهنده میزان نگرانی روس ها از برنامه اتمی ایران و در نتیجه،‌احتمال تغییر در موضع روسیه در پرونده اتمی تهران است؛ دگرگونی ای که پیش از این، ‌یعنی قبل از رای مثبت مسکو به قطعنامه های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران که در باورهیچیک از مقام های دولت محمود احمدی نژاد نمی گنجید نیز روی داده بود.