بچه که بودیم توی
کتاب تاریخ می خواندیم از علل انقراض نیرومندترین حکومت ایران،
یعنی سلسله ساسانی اختلاف شدید طبقاتی و امتیازات ویژه برای
طبقه حاکمه بود. مثل حق درس خواندن که برای طبقه مرفه امکان
پذیر بود.
هفته قبل نتایج
نهایی کنکورسراسری بعد از ماهها بر روی سایت سنجش قرار گرفت و
آنها که رتبه های خوبی آورده بودند و مدت ها منتطر نتایج نهایی
کنکور بودند برای دریافت نتایج به سایت سنجش هجوم آوردند تا
نتیجه چندین سال زحمت و یکسال بی خوابی خود را ببینند. خیلی
ها با دیدن نتایج تا مرز سکته رفتند. بعضی از خوشحالی و بعضی
از ناراحتی
.
80% ظرفیت دانشگاه
های هر شهر به بومیان آن منطقه تعلق گرفت و از 20% اسمی باقی
مانده قسمت عمده به سهمیه های خاص
.یعنی رتبه
های حتی 2 رقمی استان های لرستان، ایلام و خوزستان (ناحیه7) و
یا سایر ناحیه های های محروم کشور باید قید دانشگاه های تهران
را میزدند و یک جوری با شهر خود یا شهر همسایه کنار می آمدند
تا جمعیت خوابگاهی دانشجویی دانشگاهای تهران به حداقل برسد تا
مبادا خواب قدرت با تحصن های خوابگاهای دانشگاههای کلان شهر
ها آشفته شود.
چند روز قبل اخبار
20:30 و گفتگوی خبری اخبار 10:30 به اعتراض و اجتماع کسانی
اختصاص یافت که علی رغم رتبههای دو رقمی و سه رقمی یا جایی
قبول نشده بودند یا در دانشگاهی بسیار پایین تر از حد رتبهی
خود.
یکی از خرم آباد
با رتبهی 20 باید یکسال دیگر برای کنکور درس می خواند، یکی با
رتبه 2رقمی باید در سمنان ادامه می داد و...
اکثر کسانی
که با آنها مصاحبه شد از منطقه 2 و3 بودند. یعنی ایلام و
لرستان و خوزستان وکهکیلویه و..
سیاست بومی کردن
که بعد از حوادث سال 1378 خوابگاه دانشگاه تهران به طور جدی در
دستور کار قرار گرفت و سال به سال با شدت بیشتری اعمال شد تا
امسال که به اوج خود رسید، بوی گندش به سایر بوهای گند دولت
نهم اضافه شد. دولتی که پیش بینی می شد با وجود عملکرد بسیار
بد و سال آخر آن و در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در سال
جاری از طرف دانشجویان با مشکلات جدی تری روبرو شود و با دانشجویان
ورودی جدید که هم زودتر تحت تاثیر جو قرار گرفته و هم زهر
چشمهای دولت را در سالهای اخیراز دانشجویان ندیدهاند،
مشکلات عدیده ای به وجود بیاید. پس بهتر دید از جمعیت خوابگاهی
دانشگاههای بزرگ، مخصوصا
دانشگاههای تهران بکاهد و آن را به حداقل برساند.
طرفیت پذیرش خانم
ها هم در گروه تجربی امسال 30% شد تا در هر رشته حداکثر 30%
جنس مونث داشته باشد. یعنی یک پسر با 2000 پزشکی قبول می شود
و یک دختر با 200 پرستاری . با این طرح زنان کمتری به دانشگاه
راه یافته و سطح علمی و فرهنگی نیمی از کشور و تربیت کنندگان
نسل آینده پائین خواهد آمد.
پیش بینی می شود
که دولت با این کار به استقبال حوادث آینده مخصوصا انتخابات -
مانند حذف یکباره یارانهها که تاثیر آن بر جو کشور نامشخص
است - می رود.
انتخاباتی که اگر
خاتمی علی رغم تهدیدات به صحنه بیاید قطعا از حمایت آشکار یا
پنهان هاشمی رفسنجانی برخوردار خواهد بود. از حمایت مطلق
دانشجویان نیز برخوردار است. از حمایت بیکاران و گرسنگان جامعه
هم مانند معلمان و کارمندان و بازنشستگاه و زنان برخوردار است.
با برنامه سنجش، دولت به مقابله با این واقعه رفت و فکر می کنم
برای بقیه هم یک فکری در ماه های آینده خواهد کرد. اگر با
یارانه نشد با سهام عدالت، اگر با سهام عدالت نشد شاید سر کوچه
و خیابان و جاده ای کیوسکی با تابلوی دولت نهم برپا کند و در
آنجا به مسافران و عابران از پول نفت یک بسته اسکناس بدهد تا
بلکه رای بگیرد. |