ابتدا این لطیفه تلخ را بخوانید، تا ادامه
اش را برایتان بنویسم: "از معتادی پرسیدند عامل اصلی اعتیادت
چه بود؟ معتاد گفت در درجه اول رفقای ناباب، ولی خودمونیم ذغال
خوب هم بی تاثیر نبود"
در سراسر شمال و بویژه در شهرهای ساحلی،
امسال در نزدیك بازارهای اصلی به شكل بسیار راحت و بی پرده
انواع مشروبات الكلی عرضه می شد و برای رفاه حال مسافران اهل
دود و دم که شمارشان از ماشاء الله افزون است ذغال مخصوص مكعب
مستطیلی، درست مشابه ذغال جكسون زمان شاه در تمام سوپرماركت ها
عرضه می شد.
می خواهم بگویم فضای اسلامی حاکم در این 30
سال کار خودش را با دو نسل ایرانی کرده است، از جمله همین
تریاک و اعتیاد و البته بی اشکال بودن کشیدن تریاک و حرام بودن
الکل در فتاوی آقایان هم مثل ذغال خوب بی تاثیر نبود! همچنان
که خیلی از روحانیون اگر تریاکی نباشند، اهل تفننی آن هستند.
مردم دراین 30 سال آن را که کشیدنش بی اشکال بود، کشیدند و آن
را هم که حرام بود لاجرعه سر کشیدند. البته همچنان می کشند و
می کشند.
می خواستم از خدمتتان مرخص شوم، اما حیفم
آمد در ادامه این دو سرگرمی نابود کننده دو نسل ایرانی که
قربانی فضای اسلامی و فتاوی آقایان هستند، این دو خط را هم
درباره اسلام حکومتی ننویسم:
سالها به سمت جنگل نور و پارك سی سنگان
نرفته بودم. امسال تابستان رفتم. درخت ها هزار هزار افتاده اند
و در عوض گلدسته و گنبد فلزی در هر گوشه از زمین روئیده و شده
امام زاده. کسی نمی داند شجره این امام زاده ها کجا بوده که
دراین سالها در حاشیه و لابد بزودی در قلب جنگلها پیدا خواهد
شد؟
گلدسته ها و گنبد ها همه متحدالشكل اند و
چند كارگاهی که در جاده برپا شده شبانه روز مشغول تولید گلدسته
و گنبد فلزی زرد رنگ برای امام زاده هائی که قبر و قدمگاهشان
هنوز کشف نشده و یا سقاخانه هائی که در نبود امام زاده ها،
قرار است وظیفه آنها را انجام دهند.
چنان با عجله گلدسته و گنبد فلزی دراین
کارگاه ها می سازند که محصولات فوری و فوتی آنها در برابر گنبد
و گلدسته های قدیمی و قبل از این 30 سال به پول سیاهی نمی
ارزند. راستش این که باور و اسلام اکثریت مردم هم آن باور و
اسلام 30 سال پیش دیگر نیست. نمایش های تبلیغاتی حکومت و چفیه
و وعده عملیات استشهادی و انتحاری را جدی نگیرید. چنان شورش را
در آوردند که از دهان افتاده است. اسلام و باورهای مردم را می
گویم. |