مصطفی
تاجزاده"
گفتگوی مشروحی پیرامون انتخابات آینده ریاست جمهوری با
خبرگزاری ایلنا کرده است. او دراین مصاحبه از هفت خوانی صحبت
می کند که بر سر راه اصلاح طلبان و بویژه محمد خاتمی برای
بازگشت به قوه مجریه و بدست گرفتن سکان ریاست جمهوری وجود
دارد. او این هفت خوان را اینگونه بر می شمرد:
1- تایید صلاحیتها
2- تخریب صدا و سیما و
ارگانهای تبلیغاتی محافظهکاران
3- نحوه مواجهه حزب
پادگانی
4- توزیع میلیاردها
تومان توسط ارگانهایی که خواهان پیروزی
نامزد
اقتدارگراها هستند
5- تخلفات احتمالی در
انتخابات
6- ابطال
آرای حوزههای
انتخابیه
7- کسب آرای مردم است.
تاج زاده معتقد است که
خاتمی تنها گزینهای
است که
میتواند از این خوانها عبور کند، درعین حال که
اصلاحطلبان یک خوان را که مردم باشند راحت عبور می کنند، بحث
بر سر 6 خوان دیگر است.
به همین دلیل نیروی مقابل می کوشد مردم را از صحنه حذف کند.
آنها
میخواهند ما
هیزم انتخابات
شویم، اما پیروز نباشیم.
این مصاحبه را که
کوتاه کرده، اما اصلی ترین نکات تحلیلی وخبری آن را حفظ کرده
ایم، در ادامه می خوانید:
دلایل نیامدن خاتمی
برای ما بسیار مهم است. اگر
خاتمی تصمیم به
حضور بگیرد، با تمام توان پشت سر او قرار میگیریم و بخشی
از اصولگرایان
نیز به دلیل نارضایتی از وضع موجود، از او حمایت میکنند.
البته خاتمی بر سر دو
راهی مانده است. دو دغدغه دارد. اول سلامت برگزاری
انتخابات است و
اینکه آیا آرای مردم کاغذ پاره خوانده خواهد شد یا خیر
.دوم اینکه اگر
پیروز شود، آیا میتوانند
مانند گذشته
کارهای مشخص و مثبتی را به سود مردم انجام دهد؟ که این دغدغه
از دغدغه اول
برای او جدی تر است.
خاتمی در دوره
ریاست جمهوری
خود توانست خدمات بزرگی به ملت بکند که البته به دلیل
بحرانهای نه
روزه نتوانست برخی از آرمانهای مردم را محقق کند. به طور قطع
با پیروزی خاتمی،
بحران سازیها
و کارشکنیها دوباره آغاز میشود و اقتدارگرایانی که ما می
شناسیم، به
راحتی تسلیم رای مردم نخواهد شد.
البته شرایط سال 76 با
88 متفاوت است و زمینه تحقق
مشی، بینش،
روشها و ادبیات خاتمی فراهمتر از سال 76 است.
عدهای از
اصلاحطلبان به دنبال ائتلاف با ناطق نوری و عدهای
دیگر به دنبال
نامزدی عبدالله نوری هستند. با توجه به اینکه خاتمی جمع
بین نورین است،
در صورت نامزد شدن ، اکثریت رای این دو جریان را به سمت خود جلب میکند و حتی
بسیاری از تحریمیها به خاتمی رای میدهند.
گرایش به خاتمی در
عرصه سیاست داخلی و خارجی به مراتب
بیشتر از سال
76 است. نگاه حذفی در سال 76 به مراتب پر رنگتر
از امروز بود.
باید ببینیم رقیب در
موضع تهاجمی قرار دارد یا نه؟ طلبکار است یا بدهکار؟ متهم است
یا شاکی؟
ما می بنیم که عملکرد
دولت فعلی، اصلاحات را در موضع برتر قرار داده و اصولگراها
را از مدعی به
متهم تبدیل کرده است. امروز آنها روحیه و توان دفاع از
عملکرد دوستان
خود را ندارند
.
محافظهکاران
در این سه سال
علاوه بر گرانی، تورم،
بیکاری، قطع
برق و گاز و به جای آوردن نفت بر سر سفره مردم شاهد هستیم که
سفره مردم را
خالی کردهاند و در حالی که قرار بود به قلههای انرژی
هستهای
برسیم، با شمع روزه خود را افطار میکنیم.
فضای بینالمللی پیش از سال 76
آماده گفتمان
است.
بخشی از
20
میلیون
رای جمعیت خاموش که در انتخابات گذشته از آرای احمدی نژاد
بیشتر
بود، در این
انتخابات به خاتمی رای خواهند داد و این به سود کشور و نظم
و ثبات سیاسی
در منطقه آشوبزده خاورمیانه است.
کیهان نیز به این دلیل
به خاتمی حمله میکند که میداند احتمال پیروزی
خاتمی بسیار
بیشتر از کاندیدای آنها است و این مساله در
نظرسنجیهایی
که
توسط خودشان
انجام شد، به خوبی نمایان است. به همین دلیل از انتشار نتایج
این
نظرسنجیها، هراس دارد.
بسیاری از آنها با
توجه به نتایجی که نصیبشان شد،
احتمالا کارهای
گذشته را تکرار نخواهند کرد. زمانی که رئیس منتخب دانشگاه
علم و صنعت را
مورد ضرب و شتم قرار دادند و یا صحنههای کذایی از کنفرانس
برلین پخش
کردند، نمیدانستند حادثه دانشگاه زنجان در پیش خواهد بود.
اگر شهرام جزایری را
ساختند، امروز پالیزدار در مقابلشان قرار
گرفته و اگر با
عبدالله نوری و مهاجرانی آن برخوردها را کردند، امروز با
کردان و مشایی
مواجهه شدند.
تجربه خاتمی هم نسبت
به گذشته بیشتر شده و او به عینه شاهد درخواستهای اجتماعی
است که چگونه،
وی را تحت فشار
قرار داده است.
اگر انتخابات آزاد
بود، سراغ خاتمی
نمیرفتیم و
ایشان میتوانست نقش پدر معنوی را برای اصلاحات داشته باشد.
در این صورت نامزد جدیدی معرفی میکردیم و میکوشیدیم که بر
سر نامزد
دیگری به اجماع
برسیم. اما در واقع نمیتوانیم با فرد دیگری غیر از
خاتمی، هفت
خوان انتخابات را پشت سر بگذاریم.
اگر
خاتمی در صحنه
حاضر شد، نگران کیهان واخبار 20:30 نباشید، اینها اگر
200:30 هم
داشته باشند، شکست خواهند خورد و اگر خاتمی نیامد، باید بحث
کنیم که چرا
ایشان نیامد و آیا میتوانیم در انتخابات شرکت کنیم یا خیر و
در این صورت
وضع دشواری خواهیم داشت و چشم انداز روشنی نداریم.
خاتمی یک ویژگی دارد
که شاید دیگران، آن را ضعف
بدانند. وی به
خرد جمعی احترام میگذارد. اگر احساس کند که
همه یک خواسته
را دارند و نظر خودش بهتر از خرد جمعی باشد، به تصمیم جمع
توجه میکند و
معتقد است ما در جامعه زندگی میکنیم و در مریخ یا جزیره
مستقل به سر
نمیبریم که با دیگران کاری نداشته باشیم.
برخی این خصیصه
خاتمی را ضعف میدانند
و تاثیرپذیری
از مشاوران میخوانند و خیال میکنند که خودشان
تاثیرپذیر
نیستند. اتفاقا مشاوران
غیر رسمی
به این افراد خط میدهند و از
آنجا که آنها
فقط با یک طیف نشست و برخاست دارند، عملا پیش از دیگران تحت
تاثیر قرار
میگیرند و تصور
میکنند که
خودشان تصمیم گرفتهاند اما راه
خطا نکردن و
تحتتاثیر قرار نگرفتن این نیست که روابطمان را با دیگران قطع کنیم.
جهان امروز جهان
ارتباطات است و اگر فردی میخواهد تحتتاثیر
قرار نگیرد، باید با قویترین گروههای
مخالف
و موافق
جلسه داشته باشد. اگر با من مینشیند باید با فردی که نقطه
مخالف
من است هم
بنشیند و گفتگو کند و نظر سوم مخالف هر دوی ما و چهارم
طرفدار بخشی از
نظریات افراد را هم بشنود. اگر کسی این کار را کرد، در عقول دیگران
شریک میشود و کمترین تاثیر را
پذیرفته است.
کسانی در کشور
هستند که دیگران
را غیر خودی میدانند. این افراد تنها با
دایره محدودی
ارتباط دارند و بیشترین تاثیر را میپذیرند، اما ظاهرا،
مستقل و آزاد
میاندیشند و ادعا میکنند که تحت تاثیر کسی نیستند.
خاتمی قدرشناس است و
همواره نه تنها از موافقان بلکه از مخالفان خود هم
تقدیر کرده است.
وی را باید از سیاستمداران اخلاقی کشور دانست.
اصلاح
طلبان برنامه چهارم
و چشم انداز
20
ساله را تنظیم کردند و هیچ جریانی به
اندازه آنان
برنامه ندارد. همانطور که هیچ گفتمانی به اندازه اصلاحات
راهگشا نبود و
اگر قدرت سخت افزاری نداشتیم اما همواره از قدرت نرم افزاری
بهرهمند
بودیم.
اکنون هم باید
برنامه این باشد که تحریمها از سر ایران بر داشته شود؛ چرا
که به
ما ضربه
میزند. توسعه کشور با لغو تحریم ها امکان پذیر است.
خاتمی تنها
کاندیدای ریاست جمهوری در ایران بود که 12 سال پیش
برنامه 56
صفحهای منتشر کرد و بر مبنای آن توضیح داد که اگر بیایم در
هر
بخش چه خواهم
کرد که بخشی از آن محقق شد و بخشی محقق نگردید.
اگر اصولگرایان احساس
کنند که یا، خاتمی با حضور در عرصه انتخابات
رای نمیآورد
و یا اگر رای بیاورد،کاری نمیتواند انجام دهد و بدنام
میشود، فرش
قرمز برای حضورخاتمی پهن میکنند. |