یک ضرب المثل ایرانی
به بعضی کارها و تعارف ها و رد و بدل شدن های کشدار و سرگردان
می گوید: لقمه والله بالله
لقمه والله بالله در
جمهوری اسلامی زیاد است. خیلی زیاد. بعضی از آنها از گلو پائین
رفته و یا می رود، بعضی را هرچه می جوند از گلو پائین نمی رود.
مخصوصا از گلوی قوه قضائیه. تازه اگر هم پائین برود معلوم نیست
در شکم نظام هضم شود. مثل همین پرونده زهرا بنی یعقوب و قبل از
آن، پرونده زهرا کاظمی. لقمه ترور حجاریان، حمله به کوی، قتل
های زنجیره ای و امثال آن را که جویده و نجویده از گلو پائین
داده اند، در شکم نظام گیر کرده، اما این دو لقمه را، حتی
نتوانسته اند نجویده از گلو پائین بدهند. بهرحال می خواستم
بنویسم، پرونده مختومه اعلام شده دکتر زهرا بنی یعقوب در همدان
را دو باره از تهران دستور دادند نبش ختم کنند. یعنی این پرونده
بسته نمی شود. یک مدعی اسم و رسم دار و از آن مهم تر، با سابقه
و رابطه دارد. یعنی پدرش که می گویند خودش سرهنگ سپاه بوده و
به خیلی از رفقایش در سپاه مراجعه کرده و طلب یاری داده است.
شاید به همین دلیل
لقمه از گلوی قوه قضائیه همدان پائین نرفته، مجبور شده اند آن
را برای نشخوار دوباره بالا بیآورد. و حالا پرونده "والله
بالله" زهرا بنی یعقوب دوباره قرار شده از همدان به تهران
فرستاده شود تا رسیدگی شود. |