درمیان سران کشورهای همسایه ایران، بخصوص رهبران پاکستان و
ترکیه همواره اهمیت زیادی برای دیدارهای دوجانبه درسطح عالی با
ایران قائل بوده اند. رهبران این دو کشور معمولا به صورت رویه
سفر به ایران را ( حتی گاه بدون رعایت نوبت سفر متقابل سران
کشورها) در زمره اولین دیدارهای خارجی ضروری خود پس از رسیدن
به قدرت دانسته و همواره از دیدار متقابل رهبران ایران از
کشورشان قویا و به گرمی استقبال می کرده اند. این رویه پس از
انقلاب اسلامی نیز کم و بیش متعارف بوده و همواره از سوی
رهبران این کشورها رعایت می شده است. به دلایلی که طبعا به
موقعیت عمومی ایران در صحنه بین المللی مربوط است در سه سال
گذشته این کشورها و همچنین هند، حاضر به دعوت از رئیس جمهوری
ایران برای دیدار رسمی از این کشورها نشده اند. با فشار
مسئولان ریاست جمهوری کشورمان، تلاش زیادی از سوی مسئولان
وزارت امور خارجه برای جور کردن چنین سفرهايی دنبال شده اما بی
نتیجه مانده است. نهایتا رئیس جمهور ایران در ماه های گذشته به
سفرهای عبوری به دو کشور پاکستان و هند تن داد و در دو دیدار
نصف روزه در مسیر سفر به سریلانکا به این کشورها سفر کرد. طبعا
به دلیل آنکه این سفرها بجای دیدارهای عالی حکومتی انجام میشود، برای جمهوری اسلامی ایران تحقیر کننده بود و نشان می داد
که تا رهبران ایران شدیدا به دعوت کشورهای دیگر برای سفر خارجی
محتاجند و حاضرند برای عملی کردن سفرها از تمامی ملاحظات
متعارف بین المللی برای رعایت احترام متقابل هم دست بردارند.
گفته می شود که قرار است رئیس جمهور به زودی دیدار دو جانبه ای
از ترکیه داشته باشد. من تردید ندارم که اگر ایران در وضعیت
کنونی نبود ترک ها خیلی زودتر باشکوه ترین پذیرایی خود را برای
رئیس جمهور ایران در یک دیدار رسمی عالی حکومتی تدارک می
کردند، اما خبرها حکایت از آن دارد که این سفر نه تنها در
وضعیت بهتری از سفرهای اخیر دیگر نخواهد بود، بلکه متاسفانه
وضعیت بدتری هم دارد. به دنبال فشار وزارت خارجه و سفارت ایران
در ترکیه، نهایتا مقامات ترکیه پذیرفته اند که رئیس جمهور
ایران را نه برای انجام دیدار رسمی درحد عالی، بلکه در چارچوب
سفرهای تفریحی رهبران کشورها در ماه آگوست به استانبول و نه
آنکارا، دعوت کنند و قرار است لطفشان این باشد که برنامه های
سیاسی و دیدارهای طی سفر را قدری بیشتر از حد متعارف تدارک
نمایند.
طبعا تصور نمی شود که رئیس جمهور ایران قصد داشته باشد از
برنامه های تفریحی متعارف این سفرها استفاده کند و به همین
دیدار های دو جانبه دل بسته است، اما تن دادن رئیس جمهور ایران
به انجام چنین سفری که عرف توریستی دارد، بجای سفر رسمی سطح
عالی دوجانبه به کشور ترکیه، تاثیرات تحقیر کننده خود را خواهد
داشت. هرچند ممکن است با کمک رسانه های ملی این سفر در ایران
بجای یک سفر متعارف در سطح عالی به کشور ترکیه جا زده شود ولی
مسلما، حداقل رهبران ترکیه و آگاهان سیاسی به خوبی
درخواهند یافت که رئیس جمهور ایران به دلیل عدم دعوت رسمی برای
سفر به کشورهمسایه اش، حتی به استفاده از چنین شیوه هایی نیز
برای نشان دادن تحرک سیاسی خارجی نیازمند شده است. تاثیر سوء
چنین رویه های بر عزت و منزلت ملی ایران بسیار جدی است.
عدم تمایل کشورهایی چون همسایگان خوب ایران، یعنی ترکیه و
پاکستان برای دعوت از رئیس جمهور ایران نشانه خیلی بد و نگران
کننده ای است و حکایت از وجود نارسایی های جدی و زخم های بدون
التیام در روابط خارجی ایران دارد. اما این نشانه، تنها نشانه
نگران کننده و تکان دهنده اوضاع بسیار نابسامان ایران درصحنه
بین المللی نیست. همه دست اندرکاران سیاست خارجی که فهم حداقلی
از رفتار تشریفاتی همراه با احترام متقابل دارند می توانند
گواهی بدهند که رفتار دیگران با آنان تغییر کرده و درحد شایسته
و متناسب با احترام متقابل نیست. همه ایرانیانی که پایشان را
از مرزها بیرون می گذارند می توانند گواهی بدهند که هر کشور
کوچک و بی هویتی هم از اعمال ناشایست نسبت به آنان دریغ نمی
کند . هر بازرگان و صاحب فعالیت اقتصادی که جای پایی در خارج
از کشور دارد می تواند گواهی دهد که رفتار ناشایست با
بازرگانان و سرمایه داران ایرانی در کشورهای دیگر تلخ و نگران
کننده است. حتی فوتبالیست های ایران هم در ماه های اخیر طعم
تلخ فوتبالیست یک کشور تحت تحریم را چشیده اند و می توانند
گواهی بدهند که کشور منزوی حتی با پرداخت پول هم نمی تواند
رقیب بازی تدارکاتی برای تیم ملی خود پیدا کند و هرروز یک کشور
و یک تیم، به یک بهانه جدید شانه خالی می کند.
و
همه این ها، تازه اول ماجراست.
هنوز تحریم های علیه ایران رسما به مقامات سیاسی کشور کشیده
نشده است. هنوز راه های ارتباطات خارجی ایرانیان مسدود نشده
است. آنچه اتفاق افتاده تنها تاثیرات ضمنی تصمیمات علیه ایران
در زمینه های دیگر از جمله تحریم های اقتصادی و بانکی در صحنه
بین المللی است. اگر واقعا رئیس جمهور و مسئولان عالی کشور فکر
می کنند که باید با دنیا رابطه خوب داشت و از بروز این نوع
نارسایی ها در سیاست خارجی نگران شده اند، بی جهت به مسئولان
سیاست خارجی فشار وارد نکنند که برای جور کردن سفر خارجی رئیس
جمهور به هر شرط ذلت باری تن بدهند. بجای این کارها بنشینند و
چاره درست کار را پیدا کنند. فکر کنند کدام اشتباهاتشان باعث
شده که کشور به سمت چنین انزوای بی
نظیری کشیده شود که پس از انقلاب اسلامی ایران هم سابقه
نداشته است. درجهت درمان بیماری اصلی و رفع عوامل اصلی بروز
این نارسایی های فزاینده در سیاست خارجی کشور گام بردارند.
پنهان کردن واقعیت های تلخ و تکان دهنده این شرایط از مردم
ایران، به قیمت تن دادن به چنین رفتار تحقیر آمیزی در نزد
خارجیان هم دوام چندانی نخواهد آورد. تا چندی دیگر کشورها از
رئیس جمهور ایران حتی به قیمت تن دادن به شرایط تحقیر آمیز و
برای دیدار تفریحی و غیر رسمی هم دعوتی به عمل نخواهند آورد و
انجام سفر عبوری و بدون دعوت او راهم نخواهند پذیرفت. حضور
رئیس جمهور در اجلاس های بین المللی همچون موارد اخیر موجب وهن
ملی خواهد شد و تدریجا همین حضور تحقیر آمیز نیز ناممکن خواهد
گردید.
مسلما در اثر تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران
، کشورمان به سمت انزوای هرچه بیشتر در صحنه بین المللی کشیده
شده و این روند تا زمان رفع مشکلات ایران با جامعه بین المللی
به شکل تند شونده ای ادامه خواهد یافت. اگر تصمیم دولت تداوم
سیاست خارجی کنونی بدون هرگونه تجدید نظری است، بهتر است که به
پیامدهای طبیعی این سیاست ها هم تن دهد و از تدارک سفرهای
نمایشی با چنین هزینه های گزاف معنوی برای رئیس جمهور خودداری
کند. این وضع برای ملت ایران قابل تداوم نیست و دیریا زود ملت
ایران و نمایندگان ملت با رای خود دولت خود را مجبور خواهند
کرد که روش خود را اصلاح کند و در جهت بازسازی موقعیت کشور در
صحنه بین المللی گام برداشته و این وضع نابسامان را سامان
بخشد، اما در وضع بحران کنونی، توسل به چنین روش های تحقیر
کننده ای به منظور جور کردن سفر خارجی برای رئیس جمهور، می
تواند برای همیشه در خاطره جهانی و حداقل میزبانان باقی بماند
و حتی با رفع مشکلات بین المللی ایران نیز به آسانی پاک نشود.
مسلما خسارت تعطیل کردن سفرهای رئیس جمهور پیش از آنکه دیگران
آنرا تعطیل کنند، به مراتب کمتر از خسارات ناشی از پذیرش این
همه بی عزتی و توهین و تحقیر برای انجام این سفرهاست.
(مشروح این مقاله تفسیری که ما آن را مطابق نگرش خود و پایبندی
به ضرورت کوتاه نویسی و کوتاه گوئی خلاصه کرده ایم، در سایت
"امروز" منتشر شده است.) |