سایت "میزان" منتشر کننده نظرات بخشی از ملی مذهبی های ایران،
پاسخ به چند سئوالی را منتشر کرده که با آیت الله منتظری در
میان گذاشته شده است. این پرسش ها بر محور کتاب خاطرات وی
است. آیت الله منتظری در پاسخ، از جمله می گوید:
بعضی آقایان دلشان میخواهد مثل برخی وقایع نگاران سلاطین ،
مطابق میل همان
پادشاه وقایع را منعکس کنند، حالا حق باشد یا باطل
! جوری که او خوشش آید. وقایع
نگاران معمولا این جورند. و لذا تاریخ هایی که نویسنده آنها
همین وقایع نگاران
سلاطین بوده اند صددرصد اعتماد به آنها مشکل است،
به همین جهت که اینها نوعا
رضایت خاطر همایونی آن شخص را در نظر میگرفتند.
حالا هم آقایان دلشان
میخواسته من چنانچه خاطراتی از انقلاب دارم
مطابق میل آنها بنویسم و وقایع نگار
آقایان باشم ! درصورتی که آزادانه سؤالاتی از من کردند و
جواب دادم و همه اش
مربوط به خود من است. همان اول کتاب خاطرات هم
گفتم برای این که تاریخ تحریف میشد اقدام کردم و آنچه در
ذهن من بود گفته و
نوشته ام. من ادعای عصمت نمی کنم، کما این که دو
مورد که تذکر دادند، در جوابی که
به آقای مصطفی ایزدی دادم آن دو مورد ذکر شده و جزئی بود پس
سؤال از من شده و
من هم جواب دادم .(۱) بعد هم چند مرتبه خودم مراجعه
کردم اگر به نظرم جایی اصلاح
لازم بوده است انجام دادم ; و از باب این که بعضی چیزها ممکن
بود به اشخاص
بربخورد، لذا از برخی خاطرات صرف نظر کردم ;
چنانچه اول آن کتاب هم نوشته ام
"بخشی از خاطرات ". اطلاعاتی راجع به اشخاص
داشتم نخواستم افشاگری کنم. آنچه
مورد توجه من بود [این بود] که آنچه واقعیت دارد و مربوط به
انقلاب است یادداشت
کنم . با این که مرحوم آیت الله خمینی این اواخر
با من خوب برخورد نکرد من هیچ
وقت نسبت به ایشان اهانت نکرده ام . البته آقایان دلشان
میخواهد آقای خمینی را
در حد یک امام معصوم برسانند; خود آیت الله خمینی هم چنین ادعایی
نداشت . ایشان
مردی بود متدین ، مجتهد و انقلابی اما معصوم از خطا نبود.
آقایان هر که را
بخواهند از حواریون ایشان حساب میکنند، اما به عقیده من هیچ کس به
اندازه من مربوط
به ایشان نبوده است و ارتباط با ایشان نداشته است . من و
فرزندم [شهید محمد] و
تمام خانواده و فرزندانم به انقلاب و ایشان خیلی
خدمت کردیم و قصدمان هم خدا بود
که انقلاب پیروز شود، که الحمدلله هم پیروز شد. آقایان پس از
آن که آیت الله
خمینی از دنیا رفته است دارند یک آیت الله خمینی
درست میکنند که خودشان به
برکت
ایشان
به مقاصدشان برسند، با این که میدانند ایشان دیگر رهبر
انقلاب نیست .
خواهی نخواهی مرگ همه را فرا میگیرد.
من وقایع نگار
آقایان نبودم. حتی وقایع نگار آیت الله خمینی هم
نبودم . به آیت الله خمینی علاقه
داشتم، شاگرد ایشان هم بودم، از ایشان استفاده هم کردم،
انسان خوبی هم بود، اما معصوم
نمی دانستم . آنچه به نظرم رسید در خاطرات
یادداشت کردم .
آقایان توجه کنند. دارید قلب واقعیات میکنید مردم هم
میفهمند.
کارهایی که شما میکنید مثل "مستند روح الله" و امثال آنها، اینها
چنین نیست که
صددرصد به نفع آیت الله خمینی باشد. اینها به ضرر اسلام و
انقلاب و همچنین آیت
الله خمینی است. جوانها که آیت الله خمینی را
ندیده اند اما پیرها آیت الله خمینی را
دیده بودند. روابط ما با ایشان را همه میدانند، همه
میدانند که من در متن
انقلاب بودم ; چه بسا حالا میخواهند یک داستان
را برای کسی بنویسند اسم مرا هم
نمی نویسند و سانسور میکنند; مردم که میدانند و میگویند
پس معلوم میشود. اینها به ضرر آیت
الله خمینی و به ضرر اسلام است . من عقیده ام این است که
مؤسسه نشر آثار امام
باید اعتراض کنند به این جور چیزها و سوء استفاده
هایی که از امام میکنند. و
وسیله قرار دادن ایشان و نام ایشان برای اغراض سیاسی آقایان
در حقیقت اهانتی به
ایشان است . ایشان را نباید ابزار اغراض سیاسی
خودشان قرار دهند. و متأسفانه این
جوری شده است . و الا همه میدانند آیت الله خمینی هر چه
بودند از دنیا رفته اند
و دیگران دارند کشور را اداره میکنند; پس غرضشان
این است که نام ایشان را ابزار
قرار دهند و به برکت ایشان برای خودشان یک چیزهایی را درست
کنند و یک عده را
بکوبند. ما هم الحمدلله از اول که در صحنه بودیم بنا نبود
اسممان باشد. مردم قضایا را میدانند
و این جور که شما مستندسازی میکنید مطابق میلتان، هم به ضرر
آیت الله خمینی و
هم به ضرر اسلام است و مردم نسبت به همه چیز
بدبین میشوند. |