در سه سال - آغاز سال 1384 تا تیر ماه 1387- بهطور متوسط قیمت
واحدهای مسکونی نوساز در هشت شهر بزرگ (تهران، مشهد، اصفهان،
تبریز، کرج، شیراز، اهواز، قم) دو برابر و قیمت زمین شهری نیز
8.1
برابر شده است. متوسط افزایش قیمتها در تهران بیشتر و در
شهرهای میانی و کوچک کمتر بوده است.
در ایران پنجاه هزار هکتار از فضاهای شهری به بافت فرسوده
اشتهار دارند که در آن خانههای قدیمی، در حال فرو ریزی و فاقد
امکانات بهداشتیاند. در این بافتها دسترسیها بسیار محدود و
به اصطلاح محلهها نفوذناپذیرند. در این بافتها قطعات زمین و
خانه بسیار کوچک و بهطور متوسط هر قطعه 75 متر مربع است که
مساحت ساختمان آن ممکن است کمتر یا بیشتر باشد. 14500 هکتار
از این 50 هزار هکتار در تهران و باقی در اصفهان، تبریز،
شیراز، مشهد، قزوین، زنجان، بیرجند، زاهدان، کرمان و... قرار
دارند. 29 درصد از مساحت و خانهها در بافتهای فرسوده در
تهران است اما 45 درصد از جمعیت این بافتها در تهران ساکنند.
تراکم ناخالص متوسط در این بافتها 250 نفر در هکتار است. این
رقم در تهران بیشتر است و به 700 نفر در هکتار نیز میرسد که
متعلق به دولاب، سرآسیاب، هاشمی و تا حدی صابونپزخانه است.
میانگین افراد خانوار معادل 4 نفر در این بافتها و تراکم
متوسط خانوار در خانه معادل
1.3
خانوار برآورد میشود. در بعضی
خانهها در محلههای فقیر نشین با بافتهای فرسوده مثلا در باغ
آذری، رباط کریم و عباسی در تهران در هر خانهی کوچک از 3 تا 5
خانوار (البته شاید خانوارهای 1 و 2 نفری) زندگی میکنند. با
توجه به موارد فوق به این نتیجه میرسیم که اگر معیار حداقل
رفاه، شرایط زیست انسانی و حقوق بشر (بگذریم از چیزهایی مانند
کرامت انسانی که فقط دهان پر کن باقی مانده است) مطرح باشد
باید شمار 3125000 واحد مسکونی برای محرومترین و آسیب
دیدهترین (به ویژه از جهت اجتماعی) که بخش عمدهای از آن
نیروی کار ناماهر یا نیمه ماهرند، کم داشته باشیم. اما این
کمبود عامل بحران مسکن نبوده است.
توزیع مالکیت مسکن در ایران بسیار ناموزون و ناعادلانه است در
حالی که بعضی افراد دارای دو، سه یا پنج یا بیشتر واحد
مسکونیاند و من کسانی را میشناسم که ده واحد بیشتر دارند
(این بهعنوان یک نمونه) اما در بعضی واحدهای مسکونی مثلا در
سرآسیاب، رباط کریم، باغ فردوس، اطراف بازارچه حاج غلامعلی و
خانی آباد و باغ چالی و چالمیدان در هر خانهی مخروبه دو سه
تا هفت خانوار زندگی میکنند و در واقع زندگی که چه عرض کنم،
درهم میلولند. من تا کنون 49 محله دارای بافت فرسوده در
تهران، 3 محله در قزوین، 7 محله در اصفهان را از نزدیک بررسی
میدانی و آماری کردهام و در حدود 25 محله را نیز در تهران،
اصفهان، قزوین، مهران، کرمانشاه و زنجان زیر بررسی دارم. این
بررسیها نشان میدهند که 65 درصد ساکنان آن توان ساختن واحد
مسکونی 25 متر مربعی را نیز ندارند و 20 درصد آنان میتوانند
واحد مسکونی بین 25 تا 50 متر مربع بنا کنند و همهی اینها با
امکان بدهکار شدن است. این امکان برای خیلی کسان وجود ندارد.
به موجب گفتههای شماری از کارشناسان مسکن در کل مناطق شهری
ایران 24 درصد از خانوارها توان ساختن واحد مسکونی حتا 24 متر
مربعی را نیز ندارند و 24 درصد نیز توانی برای ساختن خانهای
24 تا 50 متر مربعی را ندارند. |