آقای رامین با موهای نیمه خرمائی نیمه بور(چیزی شبیه ژرمن ها) از یاران به یکباره سر از تخم در آورده آقای احمدی نژاد است. بانی بحث نفی هولوکاست، که این تخم لق را در دهان احمدی نژاد هم شکست تا زبان باز کند، که کرد و دردسرهای زیادی هم از این بابت برای سیاست خارجی بوجود آورد!

شایع است که آقای رامین، که مدتی هم در آلمان سرگرم یک کارها و ارتباط هائی بوده، با نسخه برداری از طرح های سازمانی دوران فاشیسم هیتلری به وطن بازگشت و در کنار احمدی نژاد قرار گرفت. میزان صحت این مسئله را بهتر است در یک مصاحبه خبری از خود او سئوال کنند، اما بهرحال خیلی از کارهائی که در دوران احمدی نژاد شده و آقارامین پشت آن بوده، شبیه کارهائی است که حزب نازی ها در دوران سلطه فاشیسم بر آلمان کرد. از جمله تشکیل حزب پادگانی که شباهت زیاد به سازمان جوانان هیتلری دارد.

آقارامین که معلوم نیست چند ارتباط ها و پیوندهائی هم با آقای عباسی استاد و سخنور دانشگاه سپاه پاسداران دارد و فیلم سخنرانی هایش روی شبکه بین المللی یوتوب به مدرک زنده جهانی علیه ایران تبدیل شده، از جمله می گوید:

«اگر به جای رفتن به زیارت کربلا برای مبارزه با آمریکا به عراق بروید، به نفع بشریت کار کردید، اگر به جای اینکه ناوهای جنگی امریکا را در خلیج فارس تماشا کنید، خود را آماده کنید که روزی با کمترین اشاره رهبر همه‌ی این ناوها را غرق کنید به نفع بشریت کار کرده‌اید»

این که امریکا را چگونه باید از عراق بیرون کرد، امریست در درجه اول مربوط به خود مردم عراق و در درجه دوم هم وابسته به درایت حکومت های اطراف عراق از جمله و در راس همه آنها ایران. آیا با سیاستی که ایشان می فرمایند و دولت احمدی نژاد مجری آنست، به باقی ماندن امریکا درعراق خدمت می کنند یا به خارج کردن امریکا درعراق؟

به نتایج این سیاست در سه سال اخیر باید بازگشت. امریکا تحت تاثیر انفجارها و کشتارها از عراق رفت یا پایگاه های خود را درعراق گسترش داد و کشورهای خلیج فارس و منطقه با ترساندن از ایران متقاعد به ادامه قدرتمندتر حضور خود در عراق کرد؟