ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

دو های و هوی
که دو چهره را شهره کشور کرد
مسیح علی نژاد

 
 
 
 
 

 

به همان اندازه که دانشگاه زنجان و آنچه بر معاونت آن رفت بمب خبری ماه شد اینک دانشگاه آکسفورد و آنچه بر وزیر کشور دولت نهم رفت نیز خبرساز شد و باقی خبرها را رندانه به حاشیه راند شاید مجلس باید از هیاهوی دانشجویان این نکته را نتیجه بگیرد که اعتراض هر چقدر سنگین تر و اغراق آمیز تر باشد مقاومت می آفریند و از این همه حادثه تنها یک قصه باقی می‌ماند.

در ماجرای کردان و مدرک جعلی او قایله‌ای چنان عظیم برپا شده که صدایش همانند ماجرای مددی و ماجرای اخلاقی او با یک دختر دانشجو به دهکوره های ایران و رسانه های جهان رسیده است اما آنچه مهم است این است که این هیاهو هر چقدر بزرگتر می‌شود موضوع برای طرفین دعوا حیثیتی تر می‌شود . این یک اصل است در ایران که وقتی دعوایی حیثتی می شود قطعا طرفین برای پیروزی خود می کوشند نه پایان دادن آن دعوا و هیچ کاری به این ندارد که فشار افکار عمومی از آنان چه چیز را طلب می‌کند.

و اما ماجرای اخیر که اگر هر نویسنده و روزنامه نگاری از آن ننویسد چنان است که گویی از سرعت بی نظیر تحلیل و تفسیر در مورد اخبار جاری عقب مانده، چیست؟ قطعا ماجرای پرت شدن دو جوان که برای تفریح به پارک باغ فیض تهران رفته اند اما دقایقی بعد جسم بی جان شان از بشقاب پرنده ای به بیرون پرت شد و  به زمین داغ نشسته، نیست.  آنچنان که ماجرای مرگ تعدای از بیماران که به امید بهبودی به بیمارستان رفته اما قطعی برق، راه تنفس بر آنان بست و گوشه همان بیمارستان جان داده‌اند هم  نیست. یا خفه شدن یک کارگر در چاهی که باز هم قطعی برق، راه تنفس او را نیز بسته بود ماجرای داغ این روزها نیست و خبر مرگ دسته جمعی کارگران هم درست عین تن و جسم بی جان خود مرده ها زود سرد شده و ماجرای داغی نیست که اگر کسی از آن ننویسد و نگوید به تعبیری از قافله خبر و نظر عقب مانده باشد، نه، ماجرا داغ تر از این هاست و ساختمان بهارستان و خیابان پاستور پر است از پچ پچ های اهالی سیاست که همگی سر در گوش هم فرو برده اند تا کشف کنند مدرک تحصیلی فلان وزیر پیشنهادی احمدی نژاد جعلی است یا واقعی.

به همین سادگی مرگ آن همه آدم در همین یک ماهی که گذشت آنقدر مسببان مرگ را خانه خراب نکرد که مدرک دکترای آقای کردان، او را  خانه‌خراب کرد. یعنی مجلس و محفلی  که خواب و خیال آرام بر او دشوار کرد تا مبادا وزیری با یک ” کاغذ پاره “غیر واقعی، نشان دکترا به سینه بزند، آیا خواب و خوراک حرام کرد بر آنان که سینه خانواده های بسیاری را با سهل انگاری خویش، مالامال درد کرده اند؟

به تصویر ها که نگاه می کنی و سیل اخبار جاری در مورد رویدادهای همین ماه، می بینی کردان وزارت کشور و مددی دانشگاه زنجان، عجیب درخشیدند در صدر خبرها که یکی به واسطه همنشینی اش با دخترک دانشجو در خلوت دانشگاه زنجان، رخت رسوایی ‌اش بر دار رفت و دیگری به خاطر مدرک دکترای افتخاری‌اش از دانشگاه آکسفورد . این همه کافیست تا ثابت شود ملتی و مجلسی که شهامت این همه بزرگ و جدی ساختن آنچه در خلوت و خفا می رود را دارد و اراده کند یک شبه آبروی چندساله سهل‌انگاران را در بوق و کرنا می کند چگونه نمی‌تواند این انرژی و استعداد وتوان را معطوف دردهای اساسی تر جامعه کند؟

نه آنکه مهم نباشد ایستادن در مقابل سو استفاده های مردان حوزه قدرت و سیاست اما یادمان باشد که آش اگر شور شود، کسی توان هضم آن را ندارد. کابینه می خواهد از حیثیت خود دفاع کند، چنان که در ماجرای مددی نیز کابینه از حیثیت خود دفاع کرد و سر فرصت هم مددی را می اندازند بیرون اما هرگز نمی گذارند به نام و تلاش دانشجو ختم شود این گام.

 در بازداشت یک نماینده که قوه قضاییه آن را فساداخلاقی اعلام کرده بود نیز علاوه بر آن همه اخبار از این بحران و اصرار بر برکناری نماینده چه شد؟  نتیجه مشابه رخ داد و این کافیست تا روشن شود؛ هر آنجا که بوی تند مچ گیری به مشام رسد حتی اگر حق باشد و مسلم، نتیجه چنان ناحق قلب می‌شود ونامسلم  که از واقعه جز مشتی، های و هوار و فریاد عبث چیزی برجای نمی‌ماند و عاقبت با آن همه اصرار دانشجویان، مددی رها از حبس می‌شود، با آن همه  اعتراض به سخنگوی دولت ، شغلی از آن همه مشاغل الهام کم نمی‌شود و حالا با این همه اعتراض به جعل مدرک وزیر کشور، لابد  کردان نیز وزیر باقی می‌ماند و امین مردم در برگزاری انتخابات.(این نوشته از وبلاگ نویسنده برگرفته شده و خلاصه شده است.)