ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  مصاحبه مهم محتشمی پور
فرقه مصباحیه
سرانجام کودتا خواهد کرد!
 
 
 
 

 

روزنامه اعتماد ملی متن مصاحبه مشروحی را با حجت الاسلام محتشمی‌پور وزیر اسبق کشور، سفیر اسبق در سوریه و عضو رهبری مجمع روحانیون مبارز منتشر کرد که صریح ترین و بی پرده ترین اظهارنظر و افشاگری است که تاکنون در باره مصباح یزدی و باند یا فرقه "مصباحیه" شده است. محتشمی پور با جزئیاتی که کمتر از آن اطلاع در دست بود به سوابق مصباح یزدی اشاره می کند و در بخش های پایانی مصاحبه خود هشدار می دهد که این جریان در تدارک یک کودتاست!

ما این مصاحبه بسیار مفصل را برای سهولت در دست یابی خوانندگان به گرهی ترین بخش ها و نکات آن خلاصه کرده ایم که می خوانید:

 

این قوم(مصباحیه) بدانند كه بنده در راه اندیشه های امام و مبارزه با ظلم و ستم و برپایی جمهوری اسلا‌می ‌بیش از 40 سال است كه چوبه دار خود را به دوش می‌كشم و در انتظار شهادت هستم. در نظام جمهوری اسلا‌می ‌هركسی آزاد است در چارچوب قانون اساسی عقاید و آرای خود را بیان كند. جناب آقای مصباح نیز از چنین حقی برخوردارند ولی حق ندارند اندیشه و نظر خود را به نام امام مطرح كنند. همچنین پیشنهاد می‌كنم جناب آقای مصباح‌یزدی لا‌اقل این شجاعت را داشته باشند و موسسه امام خمینی(ره) را به موسسه مصباح‌یزدی تغییر نام بدهند و با تابلوی خود اینگونه مباحث را مطرح كنند. درتمام اعلامیه های سال 56 و 57 علیه رژیم شاه در استان‌ها و شهرهای مختلف نام برخی از آقایان از جمله جناب آقای مصباح‌یزدی نیست. ‌

رژیم شاه دو گونه برخورد می‌كرد؛ نخست مقابله با هركسی كه با امام همراهی ‌می‌كرد و در نهضت همفكر امام بود. لذا شمار كثیری از علما، سیاسیون، دانشگاهی‌ها و دانشجویان، مبلغان، بازاری‌ها و. . . كه در این مبارزه بودند، دستگیر می‌شدند و به زندان می‌افتادند و شكنجه می‌شدند. حتی كسانی كه سخنرانی نمی‌كردند، اعلا‌میه هم امضا نمی‌كردند اما به نحوی در نهضت تاثیرگذار بودند، اینها هم دستگیر و به جاهای بد آب و هوا و دور از دسترس تبعید می‌شدند. از آیت‌الله منتظری و مقام معظم رهبری گرفته تا آقای ‌هاشمی‌رفسنجانی، آقای كروبی، آقای انواری، حجتی كرمانی، شهید آیت‌الله سعیدی، شهید آیت‌الله غفاری و دیگران و ده‌ها و صدها نفر مثل آیات بزرگوار صانعی، آقای ربانی‌املشی، قدوسی و غیره. همه اینها كسانی هستند كه مورد قهر و غضب شاه و رژیم بودند. ‌ در میان این قافله، امثال آقای مصباح‌یزدی غایب بودند. ایشان هرگز طعم تلخ زندان و تبعید و آوارگی و شكنجه و گرسنگی و تشنگی در راه مبارزه با رژیم ضداسلا‌می ‌و ضدانسانی شاه را نچشیده است. استدلا‌لی هم كه ایشان و همفكران‌شان داشته‌اند این است كه برای حفظ حوزه و تقویت آن و تربیت طلا‌ب و روشن ماندن چراغ دین باید سكوت كرد و به تحصیل و تعلیم و تربیت و درس و تدریس پرداخت یا استدلا‌ل دیگری كه بعدا خواهم گفت. ‌

نكته‌ این است كه همین شیوه استدلا‌ل هم درباره شهید مطهری و مفتح مطرح می‌شود و مقایسه می‌كنند میان آقای مصباح و مفتح و مطهری و می‌گویند آنها هم با همین احساس وظیفه كار فرهنگی و علمی و تدریس می‌كردند. ‌

فرق آقای مصباح با شهید مطهری و شهید مفتح و امثالهم در این است كه در سال‌های 56 و 57 كه اوج حركت مردمی‌ و انقلا‌ب بود، آنها همراه انقلا‌ب بودند و در رابطه با نهضت امام و همراهی با امام حضور فعال داشتند. شهید مفتح آن همایش بزرگ انقلا‌بی و نماز عید فطر مشهور را در قیطریه كه تاثیر مهمی در جامعه ما داشت، برگزار كرد. شهید مطهری كسی بود كه محور نهضت و انقلا‌ب در داخل ایران و عضو شورای انقلا‌ب بود. شهید مطهری وقتی به پاریس آمد و در نوفل‌لوشاتو خدمت امام رسید، سنگ‌بنای شورای انقلا‌ب را با مشورت امام گذاشت و تمام كسانی كه عضو شورای انقلا‌ب قبل از پیروزی انقلا‌ب شدند كسانی بودند كه شهید مطهری آنها را به امام معرفی و تایید می‌كرد.

بحث ایشان قابل قیاس با هیچ‌كس بویژه آقای مصباح نیست. لا‌زم است در اینجا نكته‌ای را اشاره كنم؛ در جلسه‌ای با آقای كروبی، ایشان نقل می‌كرد كه سال 1352 در دیداری كه دو نفر از بزرگان امروز نظام جمهوری اسلا‌می ‌و مبارزان زمان شاه در قم و در منزل آقای مصباح‌یزدی با ایشان داشتند و ایشان را به همراهی با انقلا‌ب دعوت كردند، آقای مصباح در مقام مخالفت با نهضت و مبارزه در زمان غیبت امام زمان(عج) به پاره‌ای از روایات استدلا‌ل می‌كرد كه هر قیامی ‌از سوی مسلمانان قبل از ظهور امام زمان(عج) باطل و محكوم به شكست است. این تفكر همان تفكر انجمن حجتیه است كه مبارزه را تحریم كرده بود.

امام می‌فرمود كه انگلیسی‌ها داشتند از یكی از محله‌های بغداد رد می‌شدند كه از مأذنه‌ای صدای اذان برخاست. پرسیدند كه آن بالا‌ چه می‌گویند. گفتند اذان نماز می‌گویند. گفت این اذان برای ما خطری دربردارد؟ گفتند خیر. افسر انگلیسی گفت: حالا‌ كه خطری ندارد بگذارید هر چقدر می‌خواهند اذان بگوید. داستان موسسه در راه حق، انجمن حجتیه و دارالتبلیغی كه آیت‌الله شریعتمداری درست كرد، مانند همان اذان گفتن است كه ضرری برای سیاست‌های رژیم شاه دربرنداشت. ‌

یكی از شرایط ورود و فعالیت در این موسسه‌ها و فرقه‌ها عدم دخالت اعضا در سیاست بود. هم موسسه در راه حق و هم انجمن حجتیه و هم دارالتبلیغ. اگر كسی در این موسسات می‌خواست با شاه مبارزه كند و اعلا‌میه‌ای پخش كند و در تظاهرات مردمی‌شركت كند، اخراجش می‌كردند.

آقای صالحی نجف‌آبادی كتاب شهید جاوید را نوشته بود. نقاط ضعفی هم در شهید جاوید وجود داشت. شهید جاوید اثری بود كه علمایی همچون آیت‌الله منتظری و آیت‌الله مشكینی كه تا آخر عمرش رئیس خبرگان بود، بر شهید جاوید مقدمه نوشته و آن را تایید كرده بودند اما می‌بینیم كه فضا و جنجالی توسط انجمن حجتیه و به اصطلا‌ح <ولا‌یتی‌ها> و همان كسانی كه در ارتباط با اینها بودند علیه شهید جاوید به راه ‌افتادند و یا در برابر شریعتی جبهه‌گیری كردند، شریعتی كسی بود كه طیف وسیعی از جوانان دانشجویان و دانشگاهیان را به طرف افكار و اندیشه‌های اسلا‌می ‌و مبارزه جذب كرده بود و با منطقی قوی نسل جوان را از اردوگاه جریان چپ و كمونیست و سوسیالیست و حزب توده، به اردوگاه نهضت اسلا‌می ‌سوق می‌داد. رژیم شاه از این فعالیت‌ها نگران و عصبانی بود. بالا‌خره باید به گونه‌ای فعالیت شریعتی را خنثی می‌كردند. اقدام مستقیم خودش نتیجه‌ای دربرنداشت لذا همین جریانی كه خطری برای رژیم نداشتند وارد كشمكش شدند، یعنی از آقای مصباح‌یزدی و انجمن حجتیه‌ استفاده می‌شد. از وجود این فرقه‌ها علیه شریعتی كه در آن زمان، در سال‌های 55 و 56، در نوك پیكان مقابله با اهداف رژیم شاه بود و در داخل بیشترین میزان نیروهایی كه مبارز و همراه امام بودند، او جلوداری و پیشاهنگی می‌كرده است، با او مقابله می‌كردند. نمی‌خواهم بگویم شریعتی صددرصد افكارش درست بود. نه اشتباه زیاد داشته و آخر عمرش هم افرادی را انتخاب كرد كه در مورد آثارش بررسی كنند و در خصوص آن نظر بدهند. اینقدر آدم منصفی بوده كه بگوید اگر اشتباهی كرده‌ام اینها نظر دهند، من می‌پذیرم. به‌هرحال مقابله و رویارویی با چنین فردی به وسیله چه كسی انجام می‌شد؟ رژیم كه به وسیله عوامل شناخته شده و ماركدار خود عمل نمی‌كرد. كسانی وارد این معركه شدند كه با امام و مبارزه همراه نبودند. هیچیك از كسانی‌ كه همراه انقلا‌ب بودند، این غوغاسالا‌ری و جنجال و هیاهو‌سازی‌هایی را كه آقای مصباح و انجمن حجتیه و موسسه در راه حق انجام می‌داد، انجام نداده‌اند. ‌ لذا این آقایان انقلا‌بی امروز <فرقه مصباحیه> و <انجمن حجتیه> بگویند از 15 خرداد و بعد از جریان كاپیتولا‌سیون تا پیروزی انقلا‌ب كی و كجا حركتی را در راستای اهداف و افكار این مردم و این نهضت و این انقلا‌ب داشته‌اند كه حالا‌ چنین دوآتشه دلسوز انقلا‌ب و امام و نظام شده‌اند. آیا آقای مصباح‌یزدی همچون تمام علما و سیاسیون و. . . برای مشورت و یا. . . به پاریس آمد؟ چه كسی آقای مصباح را در تحصن علما و مبارزین در مسجد دانشگاه دیده و یا سخنی از او شنیده است.

كجا بود آقای مصباح در جنگ 8 ساله رژیم بعثی عراق علیه این نظام مقدس هركسی را كه تصور كنید در كنار رزمندگان بود و برای تقویت روحیه آنها به جبهه می‌رفت. عالم 80 ساله، مرحوم آشیخ ابوالحسن شیرازی امام جمعه مشهد لباس نظامی ‌می‌پوشید و می‌رفت جبهه. شهدای محراب آیات اشرفی اصفهانی، صدوقی، مدنی و حتی آقای مشكینی از قم بلند می‌شد و به جبهه می‌رفت. آقای آشیخ جواد تهرانی، آن عارف وارسته و فیلسوف، یكی از اولیای خدا در مشهد بود. لباس بسیجی می‌پوشید و می‌رفت جبهه. آقای مصباح و جریان فرقه مصباحیه در دوران جنگ كجا بودند كه بسیجی‌های را یاری كنند و لا‌اقل به آنها روحیه بدهند.

آمریكا و صهیونیسم از اسلا‌می ‌هراس دارند كه استقلا‌ل و هویت اسلا‌می ‌را تضمین می‌كند. آنها از آن اسلا‌م سیدحسن نصرالله بیم دارند كه هویت اسلا‌می ‌جوانان را در دفاع از موجودیت ملی و استقلا‌ل لبنان تعریف و تفسیر می کند.

اسلا‌م <فرقه مصباحیه> هیچ تهدیدی برای آمریكا و اسرائیل نیست. به همین دلیل اعضا و چهره‌های این فرقه برای ترویج اسلا‌م با قرائت این فرقه سالی چند بار به آمریكا، اروپا و. . . می‌روند اما كسی اصلا‌ كاری با آنان ندارند. و یا تعدادی از طلا‌ب خود را برای تحصیل به آمریكا می‌فرستند و گفته می‌شود برخی گرین‌كارت هم گرفته‌اند و به عنوان یك شخصیت برجسته روحانی این فرقه به ایران برگشته‌اند. نه در لیست سیاه آمریكا نامشان هست و نه هیچگاه شنیده‌اید كه مشكلی در این زمینه‌ها داشته باشند. امام تفكرش اسلا‌م ناب است، از سرمنشاء وحی پیامبر اكرم(ص)؛ <اشداء علی الكفار و رحماء بینهم> الهام گرفته است. برخلا‌ف فرقه مصباحیه كه اشداء ‌بینهم است. فرقه مصباحیه سختگیر و غضب‌كننده به جوانان، زنان، دانشجویان و روزنامه‌نگاران و سیاستمداران داخلی و درون بیت نظام اسلا‌می است. در سیره امام در طول تاریخ حیات ایشان یك‌جا نداریم كه امام جوان‌های ایرانی را بی‌دین معرفی كرده باشد. دانشجویان را لا‌ابالی و اباحی‌گر و سكولا‌ر و لا‌ئیك معرفی كرده باشد. فرقه‌مصباحیه می‌گوید كسانی‌ كه شعار آزادی می‌دهند، شب‌ها فیلم‌های آنچنانی می‌بینند و بعد فردا صبح شعار آزادی می‌دهند

از صدر اسلا‌م تاكنون، گروه و دسته‌ای از امت اسلا‌م با برداشت‌ها و فهم جاهلا‌نه و متحجرانه از اسلا‌م خود را در ‌هاله‌ای از تقدس خاص، دروغین و كاذب تصور می‌كردند یا می‌كوشیدند كه دیگران چنین تصور. اینها بسیار خشك سر، فرصت‌طلب و نسبت به مسلمانان بسیار خشن بودند و در جامعه پمپاژ خشونت می‌كردند و بعد هم دست به اسلحه می‌بردند و افراد بی‌گناه را تحت عناوین مختلف ترور می‌كردند و می‌كشتند.

یك‌بار كه بعد از رحلت حضرت امام(ره)، خدمت مقام معظم رهبری رسیدم، مطرح كردم كه من نمی‌توانم باور كنم كسانی كه در زمان حضرت امام، ایشان را قبول نداشتند یا اگر قبول داشتند، در محدوده خاصی بود و اوامر امام را ارشادی و مولوی می‌كردند و حاضر نبودند نظرات امام را در رابطه با انقلا‌ب و نظام بپذیرند، امروز اینقدر اعتقاد به ولا‌یت فقیه پیدا كرده باشند كه یاران امام را ضدولا‌یت فقیه قلمداد بكنند و من خوف آن را دارم كه روزی همین‌ها در مقابل شما هم بایستند و مخالفت كنند. و نام برخی از جمله یكی از علمای بزرگی كه در آن‌وقت به اصطلا‌ح لیدر جناح راست بود، ذكر كردم و دیری نپایید كه همان شخصیت مواضع بسیار تندی علیه رهبری گرفت. (احتمالا اشاره به آیت الله آذری قمی). الا‌ن هم معتقد هستم این <فرقه مصباحیه> به مراتب خطرش برای انقلا‌ب و نظام جمهوری اسلا‌می ‌بیشتر از خیلی از فرقه‌ها و گروه‌های دیگری است و خدای نكرده و روزی رسما با نظام جمهوری اسلا‌می ‌و انقلا‌ب و شخص رهبری مقابله خواهند كرد. ‌
این ویژگی مشترك این فرقه در شیعه است و فرقه القاعده و طالبان در اهل سنت و فرقه خوارج در صدر اسلا‌م. ‌