"عزیز جعفری"
فرمانده کل سپاه در جمع فرماندهان سپاه سراسر کشور اعلام داشت
که طرح تشکیل 31 سپاه استانی را رهبر بعنوان فرمانده کل سپاه
تصویب کرده و بزودی مرحله اجرای آن آغاز خواهد شد.
فرمانده سپاه، پس از یک مشت حرف های کلی که حتی اشاره ای هم به
واقعیت این طرح نداشت و عمدتا رجزخوانی در باره توان رزمی و
نوآوری و شکوفائی فرموده رهبر بود، بالاخره در وسط حرف هایش
گفت:
«برای حضور بالنده و با صلابت در همه صحنهها و در همه شرایط
سپاه
باید هوشیار، مقتدر و برخوردار از قابلیتهای فوقالعاده، پاسخگوی سریع و
قاطع به
تهدیدات و تجاوزات احتمالی باشد.
با فعال شدن
31
سپاه
در استانهای کشور، تعامل بین نیروی زمینی و نیروی مقاومت بسیج
تقویت شده و
آمادگی و توانمندیهای یگانهای رزم و گردانهای بسیج در صحنه
ماموریتهای سپاه بیش از
پیش ارتقاء خواهد یافت»
جان کلام فرمانده سپاه در همین دو جمله که تازه
آن هم پراز رجزخوانی است خلاصه شده است. یعنی تشکیل تقسیم کشور
به 31 منطقه زیر تسلط سپاه و یا تشکیل 31 سپاه استانی.
نه تنها در تمام طول سخنرانی، بلکه در همین دو جمله نیز
فرمانده سپاه هیچ اشاره ای به انگیزه واقعی تشکیل این 31 سپاه
دراستان های کشور نکرد. در حالیکه از روز روشن تر است که برای
دفاع در برابر تهاجم خارجی – بخوانید حمله امریکا و اسرائیل به
ایران- نیاز به چنین لشکر کشی نیست، زیرا استراتژی حمله به
ایران روی بمباران مراکز نظامی و اتمی ایران از یکسو و تشدید
فشارهای اقتصادی برای تقویت انگیزه شورش عمومی در داخل کشور
تنظیم شده است. بنابراین، تشکیل 31 سپاه در استان ها، پیش از
آنکه به دلیل مقابله با تهاجم خارجی باشد، برای سرکوب شورش
داخلی است و همه آن رجزخوانی ها برای مقابله و حضور با صلابت و
همچنین هوشیاری و اقتدار و قابلیت فوق العاده نه برای تهدیدات
و تجاوزات احتمالی، که برای شورش احتمالی است! و این درحالی
است که مردم درحال حاضر بیش از آنکه به قدرت سپاه برای تقابل
خارجی و سرکوب داخلی فکر کنند، به برخورد میان دو گروه در
نظامی فکر می کنند. تقابلی که همین 31 سپاه استانی می توانند
استان های کشور را میان خود تقسیم کنند و حکومت تشکیل دهند! |