ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  از لبنان
چه کسی باید
درس بگیرد؟
یادداشت سردبیر
 
 
 
 

 

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان، بدنبال اعلام توافق "دوجه" پایتخت قطر و انتخاب میشل سلیمان به ریاست جمهوری لبنان، سخنرانی سراپا شور و تبلیغ وحدت ملی کرده واز این دو رویداد استقبال کرد. این سخنرانی را سایت های خبری وابسته به دولت در جمهوری اسلامی با شاخ و برگ هائی منتشر شد که هدف از آن یکسان جلوه دادن سیاست نصرالله با احمدی نژاد و علی خامنه ای بود. از جمله تکرار وعده نابودی اسرائیل که بسیار بعید بنظر می رسد سیاستمدار هوشمندی مانند نصرالله که میداند کجا قرار دارد و چه باید بگوید که جامعه عرب از او حمایت کند چنین بگوید.

این سخنرانی را خلاصه کرده و اصل نظر و موضوع مطرح شده توسط نصرالله را منتشر کردیم. اتفاقا آنچه نصرالله در باره حزب الله و لبنان می گوید با آن سیاست تفرقه افکنی که حاکمیت جمهوری اسلامی در دوران رهبری علی خامنه ای دنبال می کند همسوئی ندارد. نه تنها همسوئی ندارد، بلکه در برابر آنست و اگر کسی باید از این سخنان درسی بگیرد، حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی است. حاکمیتی که هشتمین مجلس آن با انتخاباتی که در شهرهای بزرگ زیر 30 در صد در آن شرکت کردند و در مجموع کشور زیر 50 درصد، تقریبا همزمان با همین سخنان نصرالله افتتاح شد.

این که حزب الله لبنان چشم به حاکمیت دارد یا ندارد و این که در صورت رسیدن به حاکمیت همین نظرات امروز نصرالله را دنبال می کند و یا بسمت فاجعه داخلی جمهوری اسلامی می رود، بحثی است که آینده در باره آن قضاوت خواهد کرد. آینده ای که بسیاری را با نگاه به گذشته و حال جمهوری اسلامی نسبت به آن بدبین می کند و اتفاقا یکی از تنگناهای داخلی و منطقه ای حزب الله همین مسئله است. یعنی متهم بودن به دنبال روی از حاکمیت جمهوری اسلامی و پیاده کردن این مدل، در لبنان. نصرالله در همین سخنرانی، زیر فشار همین اتهام است که در عین تشکر از ایران بدلیل حمایتی که – بصورت موشک و سلاح و آموزش نظامی افراد و ارسال پول- از مقاومت لبنان کرده، می گوید که بدنبال "ولایت فقیه" نیست. عمق این نگرانی را در خود جامعه ایران نیز می توان دید. جامعه ای که به عملکرد حاکمیت خود نگاه می کند و سپس در باره حزب الله لبنان قضاوت می کند و حاضر نیست این واقعیت را بپذیرد که حزب الله لبنان، حزب الله ایران نیست. در آنجا آنها در یک جبهه ملی و دست در دست همه احزاب ملی و چپ و حتی کمونیست در برابر اسرائیل ایستاده و از وحدت ملی کشور دفاع می کنند، درحالیکه درایران حتی نیمه دوم حاکمیت 30 ساله جمهوری اسلامی را حذف کرده اند. مراسم افتتاح هشتمین دوره مجلس که دیروز انجام شد، تابلو تمام نمای این واقعیت است. دراین مراسم نه از تاک نشان بود و نه از تاک نشان. نه از آنها که سهم موثر در پیروزی انقلاب داشتند و نه از آرمان های انقلابی که زن و مرد شانه به شانه هم در پیروزی آن سهیم بودند. خودی ها و پزندگان آش شور انتخابات اخیر دور هم جمع شدند و به هم تبریک گفتند! امثال آیت الله خزعلی و دبیرکل موتلفه اسلامی "محمد نبی حبيبي " و روح الله حسینیان و جنتی و... پزندگان آشی که نخود و لوبیایش امثال اسدالله بادامچیان با زیر 300 هزار رای از تهران 10-12 میلیونی و مداحانی مانند "آقاتهراني" با همین حدود رای اند. حتی اجازه ندادند امثال مجید انصاری که روزگاری چشم و گوش آیت الله خمینی در زندان ها بود و یا چرا دور برویم، "سعید ابوطالب" (1) به این مجلس راه یابند، حساب روحانیون استخواندار مجمع روحانیت و انقلابیون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و بقیه که جداست.

1-ابوطالب مستند سازی بود که پس از سقوط صدام چند ماه در اسارت امریکائی ها در عراق بود و پس از آزادی و بازگشت به ایران همراه همکاری دیگرش "سهیل" با شعار "سعید و سهیل لایق نوبل" از مهرآباد به بیت رهبری برده شدند و رهبر در حیاط بیت گونه های آنها را بوسید. ابوطالب به منتقد دولت در مجلس هفتم تبدیل شد و به همین دلیل به مجلس هشتم راهش ندادند.