عبدالله رمضان زاده قائم مقام کنونی جبهه مشارکت و سخنگوی دولت
خاتمی، در جمع اصلاح طلبان مشهد سخنرانی دقیق و افشاگرانه ای
کرده که بخش های اصلی آن را می خوانید:
همه ما علاقمند شرکت درانتخابات هستیم. درعین حال از ما می
پرسند در شرایطی که به صالحین ما اجازه فعالیت نمی دهند و
زمانی اجازه می دهند که مردم نتوانند حرف آنها را بشنوند و در
فضایی که دستگاه تبلیغات رسمی کشور به گونه ای لجن پراکنی می
کند، در زمانی که حتی به ما نمی گویند که چه تعداد رای در یک
صندوق ریخته شده است، درشرایطی که به ما می گویند نباشید، می
گویند اگر بیایید هم نمی گذاریم، اگر حرف از آزادی هم بزنید
مانند آقای قابل حتی حق پوشیدن لباس روحانیت را هم ندارید، چرا
در انتخابات شرکت می کنیم؟ و درآن زمان هم که آمده بودید و
قدرت را دراختیار داشتید هم کاری انجام ندادید. پس چرا دوباره
می خواهید بیایید و دراین شرایط چرا باید در انتخابات شرکت
کنیم؟
ما می گوئیم که حضورما برای این است که کشور در خطر است. عده
ای چنگال های سیاه شان را با قدرت در کشورفرو کرده اند و دارند
کشور را به لبه تاریکی سقوط می برند . نمی شود بنشینیم و
دست روی دست بگذاریم؛ چرا که معتقدیم کشور متعلق به اینها نیست
و انقلاب مال اینها نبود ه است و سابقه انقلابی گری همین
جمع حاضر را می توان با تمام طرفداران آنها جمع کرد.
می خواهند ما نباشیم. معتقدم دست هایی برای فروش کشور
درکاراست که می خواهند محرمان که همان مردم ایران باشند در
مراکز تصمیم گیری حضور نداشته باشند. نمی خواهند مردم در
انتخابات شرکت کنند. دلیل این حرف ما این است که گفتیم 24
اسفند مردم مشغول عید هستند، وقت انتخابات نیست و مردم پای
صندوق های رای نمی آیند. گفتند شما نمی فهمید. گفتیم برای
انتخابات باید فضای تبلیغاتی فراهم کرد. گفتند آدم های ما را
همه می شناسند. گفتیم برای فضای انتخاباتی نیاز به فضای
بازسیاسی و مطبوعات آزاد است که بتوانند حرف بزنند و به مردم
اطلاع رسانی کنند. گفتند همین چهار روزنامه ای که داریم کافیست
و ما خودمان می دانیم چه طور با مردم ارتباط برقرار کنیم. از
تمام عوامل حضور مردم جلوگیری کردند و ما نیز تن دادیم. یعنی
به این بسنده کردیم که روز رای گیری برویم رای بدهیم وبگوییم
که ما رای مان را داده ایم . حتی در روز رای گیری برای نظارت
برانتخابات و جلوگیری از تخلفات نیرو کم آورد یم.
درسه سالی که از دولت نهم می گذرد و مجلس و دولت در اختیار
اصولگرایان بوده است درآمد نفتی کشور به 192تا180 میلیارد
دلار رسید. یعنی بیش از همه آنچه که در دوران آقای خاتمی بوده
است؛ اما نتیجه این شده است که آقای رئیس جمهور می گوید ما
انتظار تورم 70 درصدی داشتیم اما خیلی خوب شد که تورم را به 20
درصد رساندیم.
زمانی که آقایان دولت را تحویل گرفتند درحساب ذخیره ارزی 10
میلیارد دلار بود و طبق برنامه چهارم و قانون بودجه سنواتی از
درآمد نفت بخشی صرف هزینه های جاری و باقی مانده آن وارد حساب
ذخیره ارزی می شود که آقایان می گویند 110 میلیارد دلار هزینه
کردیم. نمی گویند 70 ملیارد دلار باقی مانده چه شده است.
دریای خزر در طول تاریخ متعلق به ایران بود و در سال 1921 که
شوروی دومین قدرت دنیا بود قراداد داشتیم که این دریا بین ما و
شوروی مشاع باشد. اما بعد از فروپاشی شوروی اختلافاتی پیش آمد
که سهم ایران باید همان میزانی باشد که در قراردار آمده است که
براین اساس با کشور های حاشیه دریا اختلاف نظرهایی داشتیم اما
حالا در دولت نهم فردی که مسئول حمایت از تمامیت ارضی کشور در
مجامع بین المللی است می گوید که سهم ایران نباید بیشتر از 11
درصد باشد. به من بگوئید وطن فروشی بیشتر از این هم می شود؟
آنوقت، هیئت های اجرایی اعلام می کنند که دلیل رد صلاحیت
کاندیدای اصلاح طلب نوشتن نامه و انتقاد از سیاست های دولت در
قبال سهم دریای خزر و در آمدهای نفتی بوده است.
آقای رییس جمهورگفتند که قطعنامه های سازمان ملل ورق پاره ای
بیش نیست و تاثیری ندارد و چند بارهم سخنرانی کردند. اما امروز
می گویند که دشمنان فشار می آورد و می خواهند تورم 70 درصدی به
مردم تحمیل کنند. مگر با ورق پاره تورم 70 درصدی ایجاد می
شود؟
به مردم وعده توخالی می دهند. آغازنصب6هزارسانتریفیوژ را
خبرخوش هسته ای اعلام می کنند در صورتیکه معلوم نیست چند سال
طول خواهید کشید. حال اینکه فقط برای این که بتوانیم سوخت
نیروگاه بوشهر را تامین کنیم حدود تا 200 تا150 هزار
سانتریفیوژ لازم است. حقیقت اینست که از روزی که دولت نهم سر
کار آمده است تا به امروز توانسته حدود 1200 سانتریفیوژ تولید
کند.
رئیس جمهور می گوید غیر ازمن همه بد هستند. من گفتم اقتصاد،
واردات و مسکن را درست کنید نتوانستند. روسای بانکها بدهستند و
همه بد هستند غیر ازایشان .
در اول دولت آقای خاتمی 19 میلیون ایرانی از گاز شهری استفاده
می کردند که درهشت سال دولت اصلاحات به 39/5 میلیون نفر رسید.
چرا که پروژه عظیم پارس جنوبی وعسلویه انجام شد و ما توانستیم
در سایه یک سیاست خارجی مدبرانه امکانات بین المللی را نیز
فراهم کنیم. زمانی که دولت را تحویل دادیم گفتیم 5 فاز را
شروع کردیم که سه فاز را به بهره برداری رسانده و شما می
توانید تا سال 1390 تعداد این فازها را با توجه به فراهم بودن
امکانات، به 20 فازافزایش دهید که اگراین کار صورت گیرد می
توانیم به اندازه درآمد نفتی کشور از گاز و پتروشیمی نیز درآمد
داشته باشیم. با وجود این که آن زمان قیمت نفت خیلی پایین
بود.
د
رنتیجه این ورق پاره هایی که نتیجه سیاست خارجی ماجراجویانه
آقایان می باشد، کشور با تحریم روبرو شده و شرکت های خارجی نیز
پروژه را ترک کرده و نتیجه آن در زندگی مردم همان چیزی شد که
زمستان سال گذشته شاهد آن بودیم، اما گفتند که تقصیرترکمنستان
ن بوده است.
اکنون کشور در وضعیت دشورای به سر می برد. حتی یک صدا هم که
بتوان حرف زد و از نابسامانی ها جدی جلوگیری کرد ارزشمند است.
باید تلاش کرد افرادی به مجلس راه پیدا کنند که برای وطن
فروشان نامحرم باشند، چرا که مدرس یک نفر بود، اما توانست
یک تنه درمجلس جلوی حکومت نظامی رضا خان را بگیرد.
کسانی که ادعا می کنند مردم از اصلاح طلبان روی گردان شده اند،
یک انتخابات آزاد برگزار کنند، نیروهای اصلاح طلب را هم رد
صلاحیت نکنید، صدا و سیما هم ارزانی خودتان باشد، فقط به ما دو
تا روزنامه بدهند تا ما با آن حرف هایمان را بزنیم. بعد ببینیم
مردم به چه کسی رای می دهند ؟! ببینیم مشارکت مردم به بالای
60 درصد می رسد یا نه تا نیازی نباشد به دروغ بگوئید که 60
درصد مردم رای داده اند.
اگرمردم از ما روی گردانند پس چرا شما ترسیده اید و لیست صندوق
ها را بیرون نمی دهید؟ چرا پلاکاردهای ما را پاره می کنید؟ چرا
نمی گذارید مردم خودشان تکلیف شان را با ما روشن می کنند؟
انتخابات آزاد نشان می دهد که چه کسی ازچه کسی روی گردان است.
زمانی که فضای بازانتخاباتی وجود داشت، نفراول تهران 2 میلیون
و 400 هزار رای آورد. اما درانتخاباتی که به تعبیر آقایان پر
شور بوده، نفر اول تهران 870 هزاررای آورده است.
ما برای اینکه خطرامنیتی را نیز از کشور رفع کنیم باید مردم را
به پای صندوق های رای بیاوریم چرا که این دولت نمی خواهد مردم
پای صندوق ها بیایند ونتیجه اش این شده است که فقط در یک نقطه
از ایران ارزانی است و آن هم محله آقای رئیس جمهوراست.
آقایان واقعا مردم را عوام فرض کرده اند. این که شما بگوئید یک
بانک وضعیت مسکن را این طور کرده است جز عوام فریبی چیست؟ چرا
که تمام اقتصاد دانان دنیا حتی اگر از دکتر خوش چهره که
تبلیغات اقتصادی ستاد آقای احمدی نژاد را برعهده داشت بپرسید،
می گوید سیاست اشتباهی که آقای رییس جمهور با دادن وام به
وجودآورد نتیجه اش غیراز این نمی شد که شده، چرا که علم اقتصاد
با ریاضی سر و کار دارد و دو دو تا جواب می دهد، اما متاسفانه
اینها با علم هم در ستیزند. هر کسی که نقدینگی را به جامعه
ترزیق کرده منافعی از این کار داشته است. |