ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

سخنرانی دیروز رهبر بالای دیگ انتخابات
رویاهای طلائی رهبر
بی خبر از اوضاع واقعی کشور!

 
 
 
 

 

علی خامنه ای در اولین ساعات آغاز رای گیری مرحله دوم انتخابات مجلس هشتم رای داد و سپس سر صندوق (دیگ) نذری انتخابات سخنان کوتاهی هم گفت که واقعا خواندنی و تاریخی است. زیرا، یا از اوضاع کشور بی خبر است و یا خبر دارد و توی چشم مردم نگاه کرده و دروغ می گوید. او گفت:«اهمت این دوره از انتخابات مانند اهمت دوره قبل است. مرحله دوم از لحاظ اهمت با مرحله اول هچ تفاوت ندارد و همان انگیزه، احساس و روحیه تکلیف‌ پذیر و مسئولت ‌پذير مرحله اول که همه ما را به پای صندوق‌ها آورد این بار هم ما را فرا میخواند که به پاي صندوق‌ها رای بیائیم.

انشاءالله ملت عزیز در حوزه‌هائی که انتخابات در آن‌ها به مرحله دوم رسیده است همت کنند و پای صندوق‌ها بیایند و مجلس خوب به حول و قوه الهی تشکیل شود. »

این عین سخنان  رهبر است که خبرگزاری ها مخابره کرده اند.

آن "همه ما" که ایشان روی آن تاکید می کند کیست؟ آیا همه ملت ایران در مرحله اول در انتخابات شرکت کرد؟

فاجعه رای گیری مرحله دوم – دیروز- و بی اعتنائی عمومی به دعوت و توصیه وی برای رای دادن را چگونه باید تعبیر کرد؟ مردم ایران میدانند چه تعبیری از آن باید بکنند، مسئله اصلی اینست که امریکا چه تعبیری از آن دارد؟

اگر این "همه ما" که او روی آن تاکید کرد، همه ملت نبوده و درصدی از مردم منظور است و برای او فقط خودش و همفکران نظامی و بسیجی دور و برش مطرح اند و بس، پس ایشان چگونه می تواند ادعای رهبری 70 میلیون مردم ایران را داشته باشد؟ 

زمان شاه یک مسابقه ای از رادیو ایران پخش می شد بنام "20 سئوالی". یک موضوع، یا جسمی را تعیین میکردند و به کسی که برای مسابقه – با قرعه-  انتخاب شده بود فرصت می دانند 20 سئوال کرده و پس از بیست و یکمین سئوال بگوید آن موضوع چیست. البته وسط سئوالات یک راهنمائی هائی هم دو مجری برنامه که یک زن و مرد گوینده رادیو بودند می کردند.

درباره این مسابقه لطیفه های زیبائی ساخته شده بود. از جمله اینکه یک یکبار، یک "داش مشدی" از جنوب تهران دراین مسابقه شرکت کرده بود. این مسابقه با زنگ شروع می شد و برای هر سئوال هم یک زنگ زده شده و گفته می شد که چندمین سئوال است تا برسند به زنگ بیست و یکم. شرکت کننده مسابقه هم معمولا با این سئوالات شروع می کرد: منقول است؟ توی جیب جا می گیرد؟ خوردنی است؟ از چوب ساخته شده؟ و....

بهرحال، زنگ را زدند و مسابقه شروع شد. "داش" که با اصطلاحات خودش حرف می زد ابتدا و بی معطلی و مقدمه چینی از اجرکننده مرد پرسید: شومائی؟

اجرا کننده پاسخ داد: خیر!

"داش" از اجرا کننده زن پرسید: ببخشیدا، ببخشیدا، همشیره! شومائی؟

مجری زن گفت: خیر!

"داش" کمی فکر کرد و سپس پرسید: حاجیتته؟

هر دو گوینده زن و مرد گفتند: خیر شما نیستید!

"داش" هم گفت: پس "وله لش!"